پس از جهرميها نوبت به دوئل آشنا- خلجي رسيد
چه كسي رابينهود است؛ چه كسي داروغه ناتينگهام؟
پس از دوگانه «چه كسي رابينهود است و چه كسي داروغه ناتينگهام؟» ميان دو «جهرمي» كابينههاي دوازدهم و سيزدهم، (علي بهادري جهرمي و محمد جواد آذري جهرمي) ديروز 2چهره ديگر كابينههاي دوازدهم و سيزدهم رو در روي هم قرار گرفتند. اينبار نوبت حسامالدين آشنا (مشاور فرهنگي روحاني) و سپهرخلجي (رييس شوراي اطلاعرساني دولت) بود كه درباره «پشت پردههاي غروب جمعه تا غروب دوشنبه»با هم به مجادله و مناقشه برخيزند.
به اعتقاد بسياري از تحليلگران بهرغم گذشت بيش از 2سال از عمر دولت سيزدهم، چهرههاي رسانهاي و اقتصادي دولت سیزدهم هر زمان كه با پرسش، نقد و اعتراضي در خصوص عملكرد اقتصادي و اجرايي مواجه ميشوند با انداختن توپ مشكلات در زمين دولت قبل، سعي ميكنند ناكاميها، نارساييها، مشكلات و سوءمديريتها را فرافكني كنند. روز گذشته حسامالدين آشنا، مشاور حسن روحاني در دوران رياستجمهوري او در واكنش به تویيت رييس شوراي اطلاعرساني دولت کنونی كه خطاب به روحاني نوشته بود در حالي كه از صبح جمعه دولت خودت خبري نداري، چگونه از پشت پردهها خبر داري؟ نوشت: «آيا تحمل شنيدن پشت پرده آن غروب جمعه تا غروب دوشنبه را داريد؟»
آشنا زماني به اين نوع فرافكني خلجي واكنش نشان داد كه سپهر خلجي، رييس شوراي اطلاعرساني دولت در صفحه شخصي خود در توييتر نوشت: «در حالي كه از صبح جمعه دولت خودت خبري نداري، چگونه از پشت پردهها خبر داري؟»برخي كاربران فضاي مجازي با اشاره به پاسخ آشنا در اين خصوص كه « آيا تحمل شنيدن پشت پرده آن غروب جمعه تا غروب دوشنبه را داري؟» نوشتند كه اشاره آشنا به پشت پرده آن تصميم، معطوف به نقشي است كه رییس عدلیه پیشین در فرآيند تصميمسازي درباره افزايش قيمت بنزين در سال 98 داشته است. در واقع روند افزايش قيمت بنزين در سالهاي پاياني عمر دولت حسن روحاني برآمده از تصميمي بود كه در نشست سران قوا با حضور قاليباف، حسن روحاني و ابراهيم رييسي، روساي قواي سهگانه كشور اتخاذ شد. هرچند ابراهيم رييسي پس از افزايش واكنشهاي عمومي تلاش كرد نقش خود را در تاييد اين تصميم انكار كند، اما اسناد متقن در خصوص جلسه تصميمسازيهاي سران قوا نشان ميداد كه رييسي هم به افزايش قيمت بنزين راي مثبت داده است. روحاني در6 آذرماه 98 در نشست شوراي اداري آذربايجان شرقي اعلام كرد: «آقاي رييسي هم به عنوان راس قوه قضاييه موافق افزايش قيمت بنزين بودند.» بهرغم اين اسناد روشن، اما مقامات اجرايي دولت سيزدهم، حاضر نيستند نقش رييس دولت سیزدهم را در تصميمسازيهاي مرتبط با افزايش قيمت بنزين در سال 98 كه در واقع تصميم نظام بود، بپذيرند.
داروغه يا رابين هود؟
قبل از دوئل آشنا - خلجي اما دو «بهادري» روسای كابينههاي پیشین و فعلی روبهروي هم ايستادند و درباره اينكه كدام رييسجمهور رابينهود و كدام رييس دولت داروغه ناتينگهام است، بحث كردند. 2دولتمرد از دو دولت مختلف كه هر دو پسوند «جهرمي» را بر تارك نام خود قرار دادهاند، محور اين رويارويي بودند؛ يكي «بهادري جهرمي» و ديگري«آذری جهرمي». در يك طرف «علي بهادری جهرمي»، سخنگوي دولت سيزدهم و در سوي ديگر «محمدجواد آذري جهرمي»، وزير ارتباطات دولت حسن روحاني؛ هر كدام هم تلاش ميكنند دولت متبوع خود را عامل رستگاري كشور معرفي كنند.
ماجرا از جايي آغاز شد كه علي بهادري جهرمي در نشستي با عنوان «آقاي سخنگو از دولت چه خبر؟» كه بسيج دانشجويي دانشگاه تربيت دبير شهيد رجايي برگزار كرده بود، گفت: « وقتي رييسي وارد اولين جلسه دولت شد كه وزرا هنوز به دولت قبل اختصاص داشتند، رييس بانك مركزي وقت ميگويد پول نداريم حقوق اين ماه را بدهيم، آقاي رييسي ميگويد پس تا قبل از آن چه ميكرديد؟ گفتند خلق پول ميكرديم، حقوق دادن با خلق تورم همانند اقدامي بود كه داروغه [ناتينگهام] در كارتون رابين هود ميكرد.» بافاصله پس از اين اظهارنظر محمدجواد آذري جهرمي، وزير سابق ارتباطات به ميدان آمد و در پاسخ به بهادري جهرمي نوشت: « قصه را چپكي متوجه شديد!؛ آنكه در جنگل شروود براي احقاق حقوق مردم تلاش ميكرد رابين هود بود، نه داروغه ناتينگهام كه با اخذ ماليات سنگين از مردم سكهاي را به ته ظرف مردم ميكوبيد تا پولهاي بيشتري هويدا بشود و آن را تصرف كند.»
آذري جهرمي، وزير سابق ارتباطات در كانال تلگرامي خود نوشت: « اين پرنسجانها هستند كه با فشار زياد بر زندگي مردم و كسب و كارها و صاحبان صنايع به تامين بودجه و پرداخت نجومي آن به سازمانهايي چون صدا و سيما و ... يا همهچيز به آنهايي كه هر روز از يك جايي روييده ميشوند، ميپردازند و فرياد «زنده باد سكههاي زر» هم سر ميدهند.» او ادامه داد: «روشن است كه دولت دوازدهم با مشكلات بسياري مانند ترامپ و كرونا و... روبهرو بود اما تمام تلاش خود را كرد كه تا حد امكان مقابل برخي زيادهخواهيها بايستد و حقوق كاركنان و كارگران زحمتكش را به موقع بپردازد هر چند «برخي» معتقد بودند افزايش حقوقها و رتبهبندي معلمها مشكلسازي براي دولت بعد بوده است.» بايد ديد پلن بعدي اين روياروييها به كجا ختم خواهد شد. نكته مهم اينكه تا زماني كه دولت سيزدهم به جاي پاسخ مستدل به چرايي بروز مشكلات و نزول شاخصها، مشكلات را تماما بر سر دولت قبل فرافكني ميكند، چهرههاي اعتدالي هم ناچار خواهند بود پاسخ مستند به اظهاراتي بدهند كه آنها را فاقد دليل و مدرك ارزيابي ميكنند.