تامر قرموط٭
ترجمه: سروش عبدالواجد
در اين مقطع بحراني رهبران فلسطيني بايد كنار هم آيند و يك راهبرد روشن براي آينده ناروشن مردم و سرزمينشان ترسيم كنند. بسياري از كارشناسان ادامه جنگ اسراييل در غزه را كه باعث تلفات و آوارگي غيرنظاميان فلسطيني در مقياس بسيار بزرگ شده است، «نسلكشي» عنوان كردهاند. اين امر همچنان مبارزه آزاديبخش مردم فلسطين را در يك نقطه بحراني و ناروشن قرار داده است. بدون ترديد، رهبران جناحهاي مختلف سياسي فلسطيني از جمله جنبش فتح و حماس اهميت اين لحظات بحراني را درك ميكنند، با اين وجود اما نميتوانند كنار هم جمع شوند و چشمانداز منسجم و واقعبينانه براي آينده مردم فلسطين طرح كنند. لازم است تا آنها در اين مقطع حساس تاريخي هر گونه اختلافات را كنار بگذارند و به مسووليتهاي سياسي و اخلاقي خود در برابر مردم فلسطين عمل كرده و براي اتحاد مجدد مردم فلسطين يك راهبرد پايدار ارايه كنند؛ راهبردي كه نه تنها بتواند طرح اسراييلي مبني بر پاكسازي قومي غزه و جدا كردن آن از خاك فلسطين را خنثي كند، همچنين به تلاشهاي اسراييل براي جابهجايي فلسطينيها در كرانه باختري نيز قاطعانه پاسخ دهد. به عنوان يك فلسطيني از غزه، معتقدم كه اين جنگ فرصتهاي فراواني را براي پايان دادن به منازعه درونفلسطيني، متحد كردن جناحهاي فلسطيني و راهاندازي مسير سياسي جديد براي پايان اشغالگري اسراييل به وجود آورده است. رهبران فلسطيني در مسير تشكيل يك كشور مستقل فلسطيني و برقراري صلح و عدالت، بايد اين 10 گام لازم را بردارند:
اول) مهمترين مورد اين است كه همه جناحهاي فلسطيني با قبول ميانجيگري قطر مبني بر مبادله اسراييلي با فلسطيني متعهد شوند و از تحقق مفاد توافقنامهها حمايت كنند.
دوم) حماس بايد اعلام كند كه با پذيرش مفاد توافقنامه [مصالحه ]ميان اين گروه و جنبش فتح در قاهر (2017) منعقد شد، متعهد است. حماس بايد از دولت خودگردان فلسطين دعوت كند كه مسووليتهاي خود را در غزه از سرگيرد، همچنان از همه گروههاي مقاومت در غزه بخواهد كه تمام توافقات امضا شده ميان دو طرف را تاييد كنند.پس از جنگ، رهبران فلسطيني بايد در برابر برنامههاي مخرب اسراييل، يك شوراي موقت متشكل از تكنوكراتها را در غزه ايجاد كنند. از تمامي كارمندان پيشين دولت خودگردان فلسطيني در غزه از جمله نيروهاي پليس، خواسته شود كه دوباره به وظايف خويش برگردند. همچنين، كارمندان غيرنظامي حماس بايد حفظ شوند و امكان ادغام مجدد نظاميان حماس و تسليحات آنان در ساختار دولت خودگردان فلسطيني، مورد بررسي قرار گيرد.
سوم) حماس بايد آشكارا توافقنامه صلح امضا شده ميان اسراييل و دولت خودگردان فلسطين را به عنوان پايه و اساس فرآيند صلح به رسميت بشناسد و از برگزاري انتخابات در كل سرزمينهاي فلسطيني ظرف يكسال آينده حمايت كند. در ازاي آن، بايد به اسراييل فشار وارد شود كه حماس را به عنوان يك جريان سياسي اصلي فلسطيني و طرف مذاكرات آينده در نظر بگيرد.
چهارم) ساختار دولت خودگردان فلسطيني بايد اصلاح شود تا بتواند از تمامي جناحها و احزاب فلسطيني نمايندگي كند. زمينه حضور مردان و زنان فلسطيني را كه حرف براي گفتن در آينده داشته باشند، در ساختار دولت فراهم كند و توانمندسازي جوانان را در اولويت كاري خود قرار دهد. دولت خودگردان فلسطيني اصلاح شده نه تنها از جنبش فتح، حماس و ديگر گروهها، بلكه از همه فلسطيني آواره و پراكنده در جهان نمايندگي كند. در هر چهار سال، بايد شاهد برگزاري يك انتخابات آزاد، شفاف و منصفانه باشيم و متعهد شويم كه دولت خودگردان فلسطيني تا زماني كه كشور مستقل فلسطيني تشكيل شود، در تمام مسائل مهم مربوط به مردم فلسطين حرف آخر را خواهد زد.
پنجم) بازسازي غزه فورا تحت نظارت سازمانهاي بينالمللي و كشورهاي عربي آغاز شود. همزمان كه جامعه بينالمللي پروژه بازسازي غزه را حمايت مالي ميكند، بايد به اسراييل به عنوان يك كشور اشغالگر و مسوول ويراني غزه فشار وارد شود تا غرامت جنگي را بپردازد؛ همچنان سعي شود تا غزه در مسير رشد اقتصادي پايدار قرار گيرد.
ششم) رهبران كشورهاي غربي بعد از حمله روسيه به اوكراين، اين ايده را مطرح كردند كه اوكراين پساجنگ بايد توسط پولهاي مسدود شده روسيه بازسازي شود و روسيه مجبور است كه همه هزينههاي جنگ را بپردازد. همينگونه رهبران فلسطيني بايد اصرار كنند و اسراييل را مسوول جنگ بدانند كه اسراييل وادار شود تا يك صندوق جبران خسارات براي خانوادههاي قرباني جنگ ايجاد كند.
هفتم) نيروهاي حافظ صلح براي جلوگيري از بروز درگيري بايد در امتداد مرزهاي اسراييل مستقر شوند. در طرف فلسطين، تركيه به عنوان نماينده صادق براي فلسطينيهاي ميتواند اين مسووليت مهم را به عهده بگيرد كه روابط قوي با غرب، اسراييل و ناتو دارد.
هشتم) محاصره غزه بايد بهطور كامل و بدون قيد و شرط برداشته شود. فرودگاهها، بنادر و گذرگاههاي مرزي آن بازگشايي شوند و به ساكنان آن آزادي كامل و تحرك داده شود؛ يك گذرگاه دايمي ميان غزه و كرانه باختري ايجاد شود. همچنان، تركيه با ايجاد پلهاي هوايي و دريايي، در باز كردن دروازههاي غزه به روي جهان نقش بسيار حياتي داشته باشد.
نهم) اسراييل بايد فورا و بدون قيد و شرط تحت فشار قرار بگيرد كه شهركسازي خود را در سرزمينهاي فلسطيني متوقف و به آغاز مذاكرات جامع تحت نظارت نهادهاي بينالمللي براي پايان دادن به اشغالگري خود، متعهد شود. اين مذاكرات بايد بر اساس مرزهاي 1968 باشد و در بازه زماني حداكثر سه سال به نتيجه برسد. منبع: الجزیره
٭استاديار سياستگذاري عمومي در موسسه تحصيلات تكميلي دوحه
توضیح اعتماد: بخشهایی از این پیشنهادات با سیاستهای کلی کشورمان درباره حماس در تنافر است.چاپ این مطلب لزوما به معنای موافقت با آن نیست ولی بازنگری نظرات کارشناسان جهان عرب است.