مذاكرات هستهاي؛ فرصت فوقالعاده براي جامعه بينالمللي
پرويز كرمي ٭
توافق هستهاي ايران با پنج به علاوه يك به لحاظ سـيــاسي ارزش فوقالعادهاي دارد و سياستمداران از هر طايفهاي كه باشند بر اهميت آن اذعان دارند. از نظر اقتصادي نيز اين توافق يك نقطه عطف است و براي جامعه بينالمللي يك فرصت فوقالعاده به حساب ميآيد. در تجربههاي ديپلماتيك هم مذاكرات هستهاي تجربهاي حيرتانگيز است و اينطوري كه متخصصين گفتهاند، سالهاي سال ميشود از اين تجربه درس گرفت. با اين همه توافق هستهاي آينهاي است كه هر كسي در آن نقش خويش ميبيند.
ظاهر امر توافق مذاكره بر منازعه است. در باطن اما آغاز دوره جديدي است كه توسعه كشور را در مدار تازهاي قرار ميدهد. بهخصوص لغو تحريمها ميتواند اقتصاد كشور را جان تازهاي بخشد و رشد و رونق كسب وكار را باعث شود. به لحاظ رواني هم ميتواند روحيه ملت را در مواجهه با موانع و روادع جديد بالا ببرد و قدرتشان را افزايش دهد تا در احقاق حقوق خود پافشاري كنند و كوتاه نيايند. البته ذوقزده شدن زياد از حد وتحريك عواطف ميتواند ملت را از اهداف اصلياش دور كند و اين فرصت استثنايي پيش آمده را از بين ببرد.
آنچه رهبر فرزانه انقلاب نيز تاكيد كردند، ناظر بر همين مساله است كه با هوشياري و هوشمندي هرچه تمامتر كاري كنيم كه خير و بركت اين اتفاق به كشور و ملت برسد. آزاد شدن بخش قابل توجهي از داراييهايي كه قبلا به ناحق مسدود شده بودند و برداشته شدن تحريمها و محدوديتها، اگر غفلت كنيم ممكن است ضررهايي نيز با خودشان همراه داشته باشند و به اقتصاد و پيشرفت ما صدمه بزنند. به تجربه ديدهايم كه بالا رفتن درآمدهاي نفتي كشور الزاما به رشد و رونق اقتصادي نميانجامد. از خاطرمان نرفته كه افزايش قيمت نفت چه سرمايه هنگفتي را به كشور واريز كرد. اما متاسفانه از قبل آن، مصرفزدگي و تجملگرايي، رونق مبالغهآميز واردات، تعطيلي بنگاههاي صنعتي و توقف رشد اقتصادي نصيبمان شد. از اين حيث اگر حواسمان نباشد و هوشيار نباشيم اينبار نيز ممكن است آسيب ببينيم و مصرفزدهتر شويم و در تله افزايش قيمت نفت بيفتيم يا به وابستگي علمي و صنعتي مبتلا شويم. تحريمها ظالمانه بودند و با خودشان شدتهايي به همراه داشتند، اما در باطنشان خيري هم بود كه براي مهندسان و مديران و دانشمندان و فناوران ايجاد انگيزه ميكرد تا مستقلا و بدون دخالت و كمك قدرتهاي جهاني به رفع نيازهاي كشور همت بگمارند. البته غلط است اگر فكر كنيم كه فقط در سايه تحريم ميتوانيم كارهاي نشدني را انجام دهيم و روي پاي خود بايستيم. اتفاقا وقتي با دنيا تعامل و ارتباط داريم، بهتر ميتوانيم به تقويت بنيههاي علمي و تكنولوژيك كشور كمك كنيم. واقعيت اين است اگر از بعد توافق هستهاي و از قبل متني كه ديپلماتها مصوب كردهاند نتوانيم به توسعه علمي و تكنولوژيك كشور و رونق كسب و كار سرعتي مضاعف ببخشيم، بايد خودمان را ملامت كنيم و بعدها افسوس بخوريم كه چرا از اين موقعيت پيش آمده، حسن استفاده را نكرديم.
اتفاق مهمي كه الان افتاده اين است كه همه اسباب و لوازم پيشرفت مهياست. دولت كمر همت بربسته تا موانع رشد و توسعه را از سر راه بردارد. ملت در تمام سطوح نياز به توسعه را حس كردهاند و حاضرند در اين راه هزينه دهند و حتي از جان مايه بگذارند. قوانين بالا دستي و آييننامههاي اجرايي جملگي بهگونهاي وضع شدهاند تا جريان پيشرفت با مشكل حقوقي و قانوني مواجه نشود. خيرخواهان و صلحدوستان جهان به حسن نيت و صلحدوستي جمهوري اسلامي ايران وقوف كامل پيدا كردهاند و حاضرند در اين راه دست كمك به سوي ما دراز كنند. عالمان و نخبگان و فرهيختگان ايراني وقتش رسيده تا دين خويش را به كشور ادا و راه را براي فعاليتهاي دانشبنيان هموار كنند. اضافه كنم كه در اين راه پشتوانه معنوي و قانوني حمايتهاي رهبر فرزانه انقلاب هم ميتواند همت و اراده همگاني را براي آباداني و سربلندي همهجانبه كشور مضاعف كند. ما مستظهر به رهنمودها و ارشادات راهگشايي هستيم كه فعاليتهاي دانشبنيان را نه به عنوان يك انتخاب كه به عنوان ضرورت پيشرويمان قرارداده. منظور اينكه ابر و باد و مه و خورشيد و فلك دركارند/ تا تو ناني به كف آري و به غفلت نخوري/ همه از بهر تو سرگشته و فرمانبردار/ شرط انصاف نباشد كه تو فرمان نبري...
اين توافق هستهاي يك تجربه خوب ديگر هم پيشرويمان گذاشت و آن اينكه اگر كار - هركاري- به كاردان سپرده شود، اميد موفقيتش دوچندان ميشود. براي رشد و توسعه علم و فناوري هم چاره همين است كه كار را به كاردان بسپريم و اميدوار باشيم تا با شور و نشاط علمي، اتفاقاتي خوب و عالي بيفتد و ايران به جايگاهي دستيابد كه سزاوار آن است. ايران سزاوار نام بلندي است كه با مفاهيم عاليهاي مثل اسلام، شيعه اماميه پيوند عميق دارد و بر عبارت دقيق و روشن «جمهوري اسلامي» منطبق است. بايد نام اين سرزمين را سزاوار نام بلند اين مفاهيم باز تعريف كنيم. انشاءالله.
نكته ديگري كه در اين باره حائز اهميت است اين است كه تجربههاي اخيري كه به توفيقات بينالمللي منجر شده اين باور غلط را كه «ما از پس كارهاي جمعي و گروهي برنميآييم و ذاتا فردي هستيم» از اذهان زدود و نشان داد كه اگر انگيزه لازم در ميان باشد و لوازم و ابزار كار فراهم آمده باشد اتفاقا بهشدت ميتوانيم تيمي، گروهي و جمعي كار كنيم. تجربه شيرين واليبال و موفقيت ديپلماسي و توفيقات دانشمندان در بهثمر رساندن طرحهاي كلان ملي در حوزه علم و فناوري مويد اين امر است كه «جمع» خير و بركات بسيار دارد و كار جمعي (تيمي) ما را سريعتر به مقصود و موفقيت ميرساند كه باور داريم «يدالله مع الجماعه».
٭ مشاور معاون علمي و فناوري رييسجمهور