چه كساني به آيتالله مصباح جفا ميكنند؟
اين بحث پركشمكش سرانجام با جملهاي از رهبر معظم انقلاب خاتمه يافت كه ايشان مشروعيت و مقبوليت را در راستاي يكديگر (و نه متقاطع با هم) دانستند. معهذا گروهي كه مدعي حمايت از آيتالله مصباح بودند همچنان بر ايده نخست پاي فشردند و هماكنون نيز ادامه دارد.
بعدها مقولاتي درباره دايره اختيارات ولي فقيه و تعريف ولايت مطلقه هم در فضاي انديشه سياسي داغ شد كه متاسفانه بيش از آنكه رنگ علمي به خود بگيرد، صبغه سياسي-جناحي پيدا كرد و به اتفاقي اختلافانگيز در ادبيات سياسي بدل شد. همچنين بعدها چنين اشتهار يافت كه آقاي مصباح، انتخابات و صندوق راي را تزييني ميداند و براي آن اصالت قائل نيست. اين موضوع هنوز و چند سال پس از درگذشت ايشان در محافل سياسي بازگو ميشود. واقع قضيه آن است كه ديدگاههاي آيتالله مصباح منحصر به ايشان نيست و شماري از فقها و متكلمين ديگر، مشي و نظر او را قبول داشته و دارند، اما ويژگي درخور تحسين آقاي مصباح آن است كه بدون محافظهكاري، نظر خود را بيان كرد و پيامدهاي آن را نيز به جان خريد. با اين حال برخي اتهاماتي كه درباره ديدگاههاي ايشان بيان ميشود، برگرفته از نص صريح سخنانش نيست، بلكه برداشتهاي يك جريان افراطي است كه در زمان حيات و بعد از آن به او نسبت داده شده و البته كه آن مرحوم نيز تلاشي براي تكذيب آن انتسابها به عمل نياورد. آيتالله مصباح چهرهاي علمي در فقه، كلام و فلسفه با بياني صريح بود و ديدگاههايش حتي در قبل از انقلاب، بدون حاشيه نيست. درگيري او با شهيد بهشتي بر سر دكتر شريعتي از موضوعاتي است كه بيش از بحث معمول طلبگي بازتاب يافت و عملا دو جريان موافق و ضدشريعتي را پايهگذاري كرد. آقاي مصباح حتي بعد از انقلاب نيز، نسبتهايي مشابه آنچه به دكتر شريعتي داده بود درباره برخي ديگر از روشنفكران ديني مطرح كرد و احتمالا به همين دليل در فضاي سالهاي دو دهه اول انقلاب، عملا ناگزير از عزلت شد. آيتالله مصباح پيش از انقلاب، به عنوان يك پيشتاز مبارزه با رژيم پهلوي، همچون آيتالله خامنهاي و مرحوم هاشمي و... شناخته نميشد و در عرصه فرهنگ و علوم حوزوي نيز همتراز شهيد بهشتي و شهيد باهنر و شهيد مفتح به حساب نميآمد. بين سالهاي 1343 تا 1356 نيز فعاليتهاي انقلابي او در مقايسه با ساير روحانيون مبارز، پررنگ نيست. همچنين در اوايل انقلاب بعد از چند مناظره تلويزيوني با ماركسيستها كه انصافا بسيار خوش درخشيد تا سالها اقدامات علمي-فرهنگياش در سكوت برگزار شد. شايد اگر اصلاحطلبان، او را وادار به واكنش نميكردند، خدمات علمياش در موسسه راه حق و بعدا موسسه امام خميني، بيحاشيهتر و مفيدتر جلوه ميكرد.