• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5717 -
  • ۱۴۰۲ سه شنبه ۱۵ اسفند

نگاهي به حضور «دادگاه» در رمان‌هاي چارلز ديكنز به دنبال دويست ‌‌و دوازدهمين زادروزش

سياحت در سرزمين دسيسه‌هاي حقوقي

رمان‌هاي ديكنز گنجينه‌اي سرشار از شخصيت‌هاي زنده، تفسيرهاي اجتماعي و طرح‌هاي پيچيده‌اند

هما شهرا‌م‌بخت

چارلز جان هوفام ديكنز يكي از تاثيرگذارترين و برجسته‌ترين نويسندگان زبان انگليسي و فعالان اجتماعي دوره ويكتورياست. ديكنز در كودكي به خاطر به زندان افتادن پدرش مجبور به تامين معاش خانواده‌اش شد. كار در كودكي و بزرگسالي‌اش به عنوان يك خبرنگار دادگاه و امور عمومي و پارلماني باعث كسب اندوخته‌اي از مسائل اجتماعي و دادگاهي براي وي شد كه در رمان‌هايش مجال بروز يافت. او از جمله نويسندگاني بود كه كار و زندگي خصوصي‌در آفرينش آثار ادبي‌اش تاثير بسزايي داشت. او نه تنها از دوران كودكي و دادگاه در شكل بخشيدن به شخصيت‌هايش كمك گرفت كه فرزندانش نيز منبع الهام وي بودند و شخصيت‌ها، خصلت‌ها و تجربيات آنها بر نوشته‌هاي او تاثير گذاشتند. براي نمونه دخترش كتي الهام‌بخش شخصيت نل كوچولو در عتيقه‌فروشي قديمي بود. رمان‌هاي ديكنز به خاطر برخورداري از شخصيت‌هاي زنده و توصيف‌هاي واضح از سختي‌ها و مشكلاتي كه فقرا و يتيمان با آن دست و پنجه نرم مي‌كردند، بسيار زنده و ملموس بودند. او در اغلب آثارش از اثرات غيرانساني صنعتي شدن و وسواس سودگرايي انتقاد مي‌كرد و آثار او مناظر شهري شلوغ، شرايط كارخانه و نابودي روابط انساني را به تصوير مي‌كشيد. حتي توصيف‌هاي روشن او از خيابان‌ها و زاغه‌هاي لندن، خوانندگان را وادار مي‌كرد تا با جنبه‌هاي تاريك‌تر شهر روبه‌رو شوند. آثاري كه او درباره كار كودكان و خانه‌هاي كار تحرير كرده بود، دروازه‌هاي اصلاحات اجتماعي را به روي جامعه و مردم باز كرد. توانايي ديكنز در برانگيختن همدلي و شفقت از ويژگي‌هاي بارز نوشته‌هاي او بود. خوانندگان آثار ديكنز احساس مي‌كردند عميقا با شخصيت‌هاي او مرتبط هستند. در عين حال رمان‌هاي او توانايي اين را داشت تا خوانندگان تمام طبقات جامعه را درگير خود كند. او با به تصوير كشيدن مسائل اجتماعي، آنها را تشويق كرد تا هنجارها را زير سوال ببرند و به دنبال روش‌هاي بهتري براي زندگي باشند. او از اهدافي مانند اصلاحات آموزشي، بهبود بهداشت و حقوق كارگران دفاع مي‌كرد. آثار چندين قسمتي او كه در مجلات منتشر مي‌شدند و به خاطر ارزاني در دسترس همگان بودند، اذهان مخاطبان زيادي را به خود جلب كرد. ديكنز با تصوير‌سازي بي‌مثالش توانست بي‌عدالتي‌هاي اجتماع را به تصوير درآورد. در عين حال جامعه ويكتوريايي واكنش‌هايي چندوجهي نسبت به آثار ادبي او داشت و تمام خوانندگان ديكنز او را تحسين نمي‌كردند و منتقدان سرسختي آثارش را نقد مي‌كردند كه برخي از آنها شخصيت‌هاي رمان‌هايش را اغراق‌آميز، طرح‌هاي او را ملودراماتيك و احساساتش را بيش از حد مي‌دانستند. حتي استفاده او از طنز نيز با وجودي كه تقدير مي‌شد، مورد انتقاد آن عده‌اي بود كه ادبيات جدي‌تري را ترجيح مي‌دادند.  ديكنز يكي از مدافعان سرسخت اصلاحات اجتماعي بود، نوشته‌هاي او بر افكار عمومي تاثير گذاشتند و به تغيير قوانين كمك شاياني كردند. خلق اين زمينه‌هاي داستاني مديون شناخت او بر مسائل حقوقي انگلستان بود. او به گزارش‌هاي سريع و دقيق دادگاه‌هايش معروف بود و در اوايل دهه بيست سالگي بهترين گزارشگر پارلماني انگلستان شناخته شد. ديكنز در ابتدا شروع به نوشتن مقالات خود كرد كه اين مقالات در نهايت منجر به خلق رمان‌هاي بي‌بديلش شد. آثار او اطلاعاتي درباره نظام حقوقي انگلستان و روند قانوني دادگاه را در اختيار همگان قرار داد. ديكنز به عنوان يك خبرنگار دادگاه نقش مهمي در مستندسازي مراحل قانوني داشت و در جلسات دادگاه و محاكمه‌ها حضور مي‌يافت. او در كنار قاضي، وكلا و شاهدان در دادگاه كار مي‌كرد و وظيفه اصلي‌اش ضبط كلمه به كلمه تمام گفته‌هايي بود كه در جلسات بيان مي‌شد. ديكنز با دقت كلمات هر فرد را رونويسي و شهادت‌ها را ضبط مي‌كرد. او پس از ثبت پرونده اقدام به ويرايش و جمع‌آوري اطلاعات و يادداشت‌هاي خود را به رونوشت رسمي دادگاه تبديل مي‌كرد. اين رونوشت‌ها حكم سوابق رسمي، مستندسازي پرونده‌ها و وقايع قانوني را داشتند. ديكنز براي اين كار مهارت خاصي در گوش سپردن و توجه به جزييات داشت و دقت او در اين كار امري حياتي بود، زيرا اين رونوشت‌ها مي‌توانست بر تصميمات قانوني و دادگاه‌هاي تجديدنظر تاثيرگذار باشد. او براي برخي مطبوعات كار مي‌كرد و گزارش‌هاي مفصلي از محاكمات و مراحل قانوني آن ارايه مي‌داد. او ناظر خاموشي بود كه استدلال و عدالت را در سيستم حقوقي دوره ويكتوريا ضبط مي‌كرد. كار دقيق او گذشته را حفظ و شناختي ژرف از تاريخ حقوقي انگلستان را ارايه كرد. پس از مدتي او از اين كار فاصله گرفت و سردبير مجله ادبي بنتليز ميسِلِنيز شد و با خلق رمان‌هايش چهره كريه پيچيدگي‌ها و كاستي‌هاي دادگاه انگلستان را بر همگان آشكار ساخت. اين رمان‌نويس برجسته ويكتوريايي، به شيوه‌اي استادانه، در چندين اثر جاودانه خود مضامين حقوقي و پرونده‌هاي دادگاه‌ها را در قالب رمان‌هايش ريخت و با مهارتي بي‌نظير دادگاه، وكلا و پرونده‌هاي حقوقي را ترسيم كرد و با پرداختن به موضوعاتي از قبيل ارث، مشروعيت، مالكيت قانوني و نقض حق چاپ به جذابيت و ماندگاري آثارش كمك كرد. به‌طور كلي او از طريق پرونده‌هاي قضايي، موضوعاتي همچون عدالت، قرباني شدن و نقص‌هاي اجتماعي را بررسي كرد. علاقه ديكنز به پرونده‌هاي دادگاه علاقه‌اي چند وجهي و تركيبي بود از تفسيرهاي اجتماعي، تجربيات شخصي و ميل به روشن كردن شرايط انساني. شناخت دقيق ديكنز از دادگاه‌هاي كيفري انگلستان و ولز و چهار انجمن حقوقي شهر لندن و اطلاعاتي كه دوستان وكيلش در اختيار او قرار مي‌دادند، بر روايت‌هاي او تاثير بسزايي گذاشت. اين عوامل در كنار تجربيات او باعث شدند كه او بتواند مضامين حقوقي را در قالب رمان به مردم آن روزگار معرفي كند. اختلافات حقوقي به ديكنز اجازه داد تا در شخصيت پيچيده‌اش پويايي ايجاد كند. از اين رو رمان‌هايش به عنوان بسترهاي ادبي عمل كردند و شخصيت‌هاي آنها غالبا درگير مسائل قانوني و معضلات اخلاقي بودند و خوانندگان را ترغيب به دانستن تاثير قانون و اخلاق در زندگي مي‌كردند. او در كتاب يادداشت‌هاي پيكويك خود، فصل بيستم، جزييات اداره دفاتر وكلا را به دقت به تصوير كشيد. اين دفاتر حقوقي به خوبي دسيسه‌هاي قانوني را در نزد خوانندگان روشن ساختند. ذره‌بين طنز او ياوه‌گويي‌ها، ناكارآمدي‌ها و پيچيدگي‌هاي پرونده‌هاي حقوقي را آشكار ساخت. او با به سخره گرفتن دادگاه‌هاي كيفري انگلستان ناكارآمدي و رنجشي كه اين دادگاه براي طرفين دعوا ايجاد مي‌كرد را برجسته كرد و نشان داد كه اين موسسات كه در رمان‌هايش صرفا يك نام هستند، نماد پيچيدگي عدالت، اخلاق و طبيعت انساني به شمار مي‌روند. ديكنز از پرونده‌هاي دادگاه به عنوان وسيله‌اي براي نقد سيستم حقوقي و نقص‌هاي اجتماعي استفاده كرد. اين نبرد حقوقي به ظاهر پايان‌ناپذير در دادگاه عالي انگليس، نمادي از بيهودگي روند قانوني بود. انگيزه‌ها، اسرار و آسيب‌پذيري‌هاي شخصيت‌ها اغلب در جريان دادرسي ظاهر مي‌شدند.  براي مثال پرونده دادگاهي جان دايس و جان دايس در رمان خانه قانون زده يكي از پرونده‌هاي قضايي است كه به خوبي سيستم قضايي دادگاه‌هاي انگلستان عصر ويكتوريا را به نمايش مي‌گذارد. داستان اين رمان به ناعدالتي‌هاي دستگاه قانوني انگلستان و روابط نادرست آن اشاره دارد. طبق اين رمان رسيدگي به اين پرونده قضايي چهار دهه به طول انجاميد. اين پرونده پرونده‌اي بدنام بود كه در آن، ارث و ميراث باقيمانده به تدريج توسط مخارج بالاي حقوقي در حال بلعيده شدن بود. ديكنز مخاطبان را با گذشته اين پرونده آشنا كرده و در همين حين، برخي از عجيب‌ترين و به ياد ماندني‌ترين شخصيت‌هاي خود را به آنها معرفي مي‌كند؛ كاراكترهايي همچون خانم ددلاك كه رازي شوكه‌كننده درباره فرزندي نامشروع و عشقي از دست رفته در سينه دارد؛ آقاي باكت كه يكي از اولين كارآگاه‌هايي است كه در داستان‌هاي انگليسي حضور مي‌يابد و آقاي تالكينگ هور كه بُعد تيره متخصصان حقوقي را آشكار مي‌كند. بيش از يك قرن پس از انتشار رمان خانه قانون زده پرونده جان دايس و جان دايس به عنوان نمونه‌اي از بيهودگي و طولاني بودن پرونده‌هاي دادگاه‌هاي مدني استفاده مي‌شد. در رمان آرزوهاي بزرگ نيز هويت پيپ به مسائل حقوقي بستگي دارد و در رمان دوست مشترك ما دادگاه‌هاي حقوقي به پيچيدگي‌هاي وراثت و تاثير ثروت بر زندگي شخصيت‌ها مي‌پردازد. رمان ديويد كاپرفيلد و صحنه محاكمه آقاي ميكاوبر از اهميت خاصي برخوردار است؛ زيرا در اين اثر دادگاه به صحنه‌اي براي برخوردهاي عاطفي تبديل مي‌شود و حقايق پنهان را آشكار مي‌سازد. در رمان داستان دو شهر نيز محاكمه چارلز دارناي در كشاكش عدالت و انتقام انقلاب فرانسه رخ مي‌دهد.  رمان‌هاي ديكنز گنجينه‌اي از آثار ادبي به شمار مي‌روند. اين رمان‌ها سرشار از شخصيت‌هاي زنده، تفسيرهاي اجتماعي و طرح‌هاي پيچيده هستند. آثار ديكنز تاثير عميقي بر جامعه دوره ويكتوريا گذاشت و او به وسيله شخصيت‌هايي مانند اسكروچ در سرود كريسمس بر اهميت شفقت، سخاوت و رستگاري تاكيد كرد. تبديل اسكروچ از يك مرد خسيس به يك انسان خيرخواه باعث همدلي و مهرباني شد و شخصيت‌هاي رمان‌هاي ديكنز به بخشي از آگاهي جمعي تبديل شدند. داستان‌هاي كريسمس او سنت‌هاي تعطيلات را احيا و بر حسن نيت، خانواده و جامعه تاكيد كردند. عباراتي مانند «لطفا، آقا، من كمي بيشتر مي‌خواهم» از رمان اليور توئيست وارد زبان روزمره شد. پرونده‌هاي دادگاه در آثار ديكنز در مقام نمادهاي قدرتمند عمل كردند و نماينده مسائل اجتماعي گسترده‌تر، فساد و مبارزه براي عدالت شدند و بيش از يك ابزار داستاني عمل كردند و منعكس‌كننده مسائل اجتماعي بودند. آثار ديكنز آينه‌اي بود كه چالش‌ها و آرزوهاي انگلستان ويكتوريايي را منعكس مي‌كرد و باعث به وجود آمدن جرقه‌هاي گفت‌وگوها و اصلاحات شدند و تاثيري خدشه‌ناپذير بر ادبيات و جامعه گذاشتند. با گذشت زمان، تاثير ديكنز بر ادبيات حقوقي آشكار شد. آثار او الهام‌بخش رمان‌نويسان حقوقي و نمايشنامه‌نويسان بعدي شد. نويسندگاني مانند جان مورتيمر و جان گريشام از اطلاعات ديكنز در زمينه موضوعات حقوقي استفاده كردند و راه او را ادامه دادند. موضوعات، شخصيت‌ها و روش‌هاي داستان‌سرايي ديكنز همچنان الهام‌بخش نويسندگان و فيلمسازان است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون