حتي مورايس و خمس هم نميتوانند
حق با اسكوچيچ بود آقاي طارمي!
ديدار دو تيم تراكتور و سپاهان در رقابتهاي ليگ برتر كه هفته گذشته در يادگار امام تبريز برگزار شد ميتوانست به صورت نمادين اعتبار فوتبال باشگاهي ايران شود اما در حالي كه همهچيز مهياي چنين اتفاقي بود شرايط به صورت ديگري رقم خورد.
انبوه هواداران مشتاق كه جاي سوزن انداختن در استاديوم باقي نگذاشته بودند، چمن به نسبت با كيفيت ورزشگاه، دو سرمربي خارجي صاحب سبك و انبوهي از ستارههاي به خدمت گرفته شده توسط دو تيم نويد يك بازي باكيفيت و در سطح بينالمللي را ميداد. اما آنچه در نهايت علاقهمندان به فوتبال ديدند يك تقابل فيزيكي همراه با اشتباهات تمامنشدني بازيكنان بود كه به جز سپاهانيها و تراكتوريها كه طبيعتا هيجان داشتند بقيه را نااميد كرد.
با توجه به تكرار مدام پديده «بازيهاي بيكيفيت در رقابتهاي بزرگ ليگ» جا دارد اين سوال را مطرح كنيم كه واقعا تقصير چه كسي است كه بازيها اينقدر كم گل و بيكيفيت ميشوند؟
در مورد استقلال و پرسپوليس ميگويند حساسيتها و فشار هواداران باعث چنين شرايطي است. مربيان ميروند كه نبازند و شانس خود را در بازيهاي ديگر جستوجو كنند. در مورد سپاهان و تراكتور چي؟ پاكو خمس و ژوزه مورايس چه فشار و حساسيتي روي خودشان حس ميكنند كه تيمشان اين شكلي بازي ميكند؟ يا شايد هم واقعا تقصير آنها نيست.
تماشاي رفتار خمس و مورايس كنار زمين در بازي تراكتور و سپاهان به صورت شهودي نشان ميداد كه اين دو مربي به خاطر اشتباهات مدام و تكراري بازيكنان و سردرگمي آنها حسابي كلافهاند. اين دو مربي بالا و پايين ميپريدند، فرياد ميزدند، به سر خودشان ميكوبيدند و گاهي با دست اشاره ميكردند كه «اين فقط يك پاس ساده بود»! ولي بازيكنان در بيشتر دقايق بازي از انجام همين كار ساده عاجز بودند. حتي ستارههايي مثل ريكاردو آلوز كه به عنوان بهترين پاسور ليگ شناخته ميشود بارها و بارها در ارسال پاسهاي كوتاه به بازيكن كنار دستش دچار اشتباه ميشد. اين به نوعي آن جمله جنجالي دراگان اسكوچيچ سرمربي پيشين تيم ملي را به ذهن متبادر ميكند كه گفت: «بازيكنان ايراني تاكتيكپذير نيستند.» و با واكنش تند مهدي طارمي روبهرو شد.
صدور حكم كلي و نهايي سخت است اما بياييد بپذيريم خمس و مورايس از حداقل دانش فوتبالي برخوردار هستند. آن قدري كه بتوانند استانداردها را رعايت كنند. هواداران هم گرچه پرفشار تشويق ميكردند اما شرايط بدي براي بازيكنان به وجود نياوردند. زمين هم بد نبود. داوري هم مشكل خاصي نداشت. در نتيجه ميماند كيفيت بازيكنان يا مهمتر از آن تمركز آنها.
به دلايل گوناگون بازيكنان حال حاضر ليگ ايران كيفيت خوبي ندارند. رقم دستمزدها سر به فلك ميكشد اما بازدهي ندارد. در زمين مسابقه آنچه ميبينيم مجموعهاي نامنظم از حركات بازيكناني است كه انگار ذهنشان جاي ديگري است. نتيجه ميشود همين كه در بازي تراكتور و سپاهان يا در بازيهاي ديگر ميبينيم. در همه جاي دنيا بازيكنان روز خوب و روز بد دارند. بسيار طبيعي است كه برخي ستارهها در برخي بازيها نتوانند عملكرد صددرصدي نشان دهند. اما اينكه 22 بازيكن كه همگي جزو تاپها هستند، همزمان در يك بازي نااميدكننده ظاهر شوند امر چندان رايجي نيست.