تصميم بزرگ
شينا انصاري
كمي قبل از سال نو اين تصميم را گرفت، به شوخي با خودش ميگفت تصميم كبري! ميدانست كه از تصميمات بزرگ نبايد صحبت كرد، حرفش را كه پيش خانواده و دوست و آشنا پيش بكشد، تصميمش لوث و كم ارزش ميشود. همه او را به عنوان فعال هميشه در صحنه فضاي مجازي ميشناختند. حالا به يكباره دوري گزيدن از اين فضا چيزي نبود كه بشود آن را پنهان كرد و حداقل براي دوستان نزديك دليلي نياورد. او خسته شده بود، خسته از وقت گذاشتنهايي كه به جاي آورده ارضا كننده براي زندگياش بيشتر از او انرژي ميگرفت و او را از كارهايي كه واقعا دوستشان داشت، جدا ميكرد. بارها تلاش كرد كه با مديريت زمان جلو برود. نتوانست و نشد. شايد ديگران ميتوانند زمان حضور در فضاي مجازي خود را مديريت كنند، ولي او نميتوانست. حضور نصفه و نيمه را بلد نبود. اگر هدف تهيه محتوا و جذب فالوور بود، او بايد حداكثر تلاش خود را ميكرد. ميديد كه در كلينيك نشسته و به فكر سوژههايي است كه بايد براي صفحه اينستا و كانال تلگرام از ميان بيماران برگزيند و دربارهشان بنويسد. اوايل كاري بود جذاب، بيماران هم ذوق ميكردند كه پزشك در آخر كار از آنها ميخواهد با هم عكس بگيرند. در همايشها و سمينارها و دورهميهاي همكاران بيشتر از حظ حضور، در فكر ثبت عكسهايي با پسزمينه مناسب و با بيشترين اثرگذاري بود. گاهي وقتي با مراجعي حرف ميزد به جاي تمركز بر گفتوگو، ذهنش درگير جملات پست آخري كه گذاشته بود يا كامنت گزنده يك مخاطب ناشناس كه دانش او را زير سوال برده بود، ميشد. در دوران شيوع كرونا، گذاشتن دو- سه مطلب درباره تصميمات نظام پزشكي آن زمان، او را با مشكلاتي در محل كار روبه رو كرد.
با اين حال، آن روزها سرش گرم بود و از بالارفتن فالوورها، تعداد بازديدها و ديده شدن مطالبش سرخوش. فضاي مجازي خوبيهاي فراواني داشت، ميتوانست نظراتش را بي كم و كاست بگويد و افراد زيادي از آنها مطلع شوند. مشكل اينجا بود كه رفع و رجوع كردن تفسيرهاي نادرست و اظهارنظرهاي غرضورزانه كه گاهي فكر ميكرد (و بعضي اوقات يقين داشت) از جانب رقباي مجازياش هست انرژي زيادي ميگرفت. گاهي فضا چنان مسموم ميشد كه تا خفهات نميكرد دست بردار نبود. براي خودش هم باوركردني نبود كه بعضي وقتها به صفحه همكاران و رقيبانش سر ميزند تعداد فالوورها، لايكها و بازديد ويديوهايشان را رصد ميكند. شنيده بود برخي از اين رفقا صفحههاي فيك دارند و نظرهاي ناروا و سمي پستها كار ايشان است. اين حد از حقارت برايش قابل قبول نبود، ولي ميدانست كه حقيقت دارد. مثل زندگي در فضاي غيرمجاز، اينجا هم زيرآب زدن و تخريب كردن و گاهي حتي ترور شخصيت و سر به نيست كردن اعتبار آدمها به شكلي ديگر وجود دارد.
حالا تصميم گرفته بود به كلي از اين فضا دور شود. صفحههايي كه اين همه براي جمع كردن فالوورهايشان زحمت كشيد، محتوا توليد كرد و وقت گذاشت را يكسره ببندد و خلاص. البته به يكباره اين تصميم بزرگ را نگرفت. مدتي است كه به اين موضوع فكر ميكند. با اين وجود هنوز مطمئن نيست تصميم كبرايش چقدر دوام ميآورد!