رقصندگان ديوانه نيستند
مرجان يشايايي
سال نو با خبرهاي بد اقتصادي شروع شد. سكه و دلار سير شتابان صعودي گرفت و همزمان تحقق اميدها و آرزوهاي جوانان براي سامان دادن به اوضاع اقتصادي و رونق زندگي دورتر و دورتر رفت و معلوم شد قرار نيست در زماني كوتاه بنشينيم و به دلِ قرار زندگيمان را بكنيم. آمارهايي ارايه ميشود مبني بر اينكه تورم نقطه به نقطه كه بعيد ميدانم مردم عادي مثل خودم معناي درست آن را بدانند، كمتر شده، اما هر چه هست، افق آينده افق روشني نيست. در اين هنگامه اما، اتفاقات عجيبي را در كشور شاهد هستيم. همين مردمي كه به شنيدن خبرهاي دلهرهآور اقتصادي و سياسي خو گرفتهاند و پيامد آن را دررفتارهايشان هم ميتوان ديد، رويه ديگري هم دارند. آنها براي لذت بردن از ازندگي ولو براي چند دقيقه هم كه شده، مكانيسمي يافتهاند كه نظر دنيا را به خود جلب كرده. بله، در اوج تنشهاي سياسي و اقتصادي خاورميانه ايرانيها ميرقصند! هر جا و هر زمان و به هر بهانه دور يك نوازنده كنار خيابان يا كنار دستگاه پخشكننده صدا جمع ميشوند و هلهلهكنان ميرقصند. شرايط ميخواهد بارش برفي در بيابان باشد يا عيدي و رويداد فرخندهاي يا حتي بند آمدن جاده و ماندن در ترافيك چندساعته! همه اينها و بسياري شرايط ديگر دستمايه رقص ميشود. دسته دسته از هر جاي ايران به بوشهر ميروند تا در كوچههاي يك شهر كنار خليج فارس به نواي نيانبان برقصند! از كردستان تا آذربايجان و كوير و فارس و اصفهان و شيراز و جنوب و لرستان، فضاي مجازي پر است از ويدیوهاي مردمي كه با وجود فشار اقتصادي توانفرسا، با لبخندي بر لب زيباترين نغمهها و حركات موزون را در خيابانها در كنار هم ميآفرينند. كردي و آذري و بندري و لري و گيلكي و مازني، هر منطقهاي با فرهنگ خود آمده تا سهمي در اين دستافشاني داشته باشد. زنجيره زيبا و رنگ به رنگي از فرهنگها دور اين كشور تابيده شده تا به حركتهاي مدني ما رنگي از شادماني و مدارا و خشونتپرهيزي بدهد و بهترين شكل تابآوري را در خيابانها تمرين كند. تابآوري در علم روانشناسي به معناي توانايي مقابله با شرايط دشوار و پاسخ انعطافپذير به فشارهاي زندگي است. به افراد قدرت ميدهد تا با مشكلات پيشِ رو مواجهه سالم داشته باشند، بر سختيها فائق آيند و با جريان زندگي حركت كنند و با موقعيتهاي غيرمنتظره كنار بيايند. ميتوان گفت آنها راهحلي يافتهاند كه شايد اصولي و درازمدت نباشد، اما براي خود روشي است كه زندگي را شادتر و تحمل شرايط پيشبينيناپذير را آسانتر كند.
كسي به اين مردم اين روش را نياموخته، نه برنامههاي صدا و سيما كه هنوز بينندگان بسياري دارند و نه مدارسي كه آينه تمام نماي بداخمي هستند و نه نشريات زردي كه مدام در آن تبليغ لبخند زدن و نفس عميق كشيدن ميكنند. زندگي و تاريخ ديرينه ما به مردم راه تابآوري را ياد داده. قرار نيست كاري براي آنها انجام دهيم. نه تسهيلات لازم دارند و نه صحنه نمايش. همين كه محيطي امن و بهنجار برايشان فراهم باشد، كافي است كه اين مردم مانند قرنهاي پيش كه با بد و خوب ايران ساختهاند، باز هم خود را دريابند و زندگي را شادمانه ادامه دهند. فقط مزاحمشان نشويم!