• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5742 -
  • ۱۴۰۳ شنبه ۱ ارديبهشت

ادامه از صفحه اول

گردابي چنين هايل

فارغ از اين نكات كه بديهي مي‌نمايد، بايد گفت كه اتفاقا مسوولان ذيربط كار ديگري جز همين كارها كه انجام داده‌اند و يا حتي بدتر از آن را نمي‌توانستند انجام دهند و پس از اين هم نخواهند توانست. چرا؟ اگر نقض حجاب در سال‌هاي گذشته، به صورت كنوني نبود، در درجه اول ربطي به اقدامات حقوقي و قضايي و انتظامي نداشت، بلكه مهم‌تر از هر چيز متأثر از فضاي عمومي مردم و جامعه بود. پيمايش‌هاي اجتماعي اين را به خوبي نشان مي‌دهد كه، به هر دليلي نظرات مردم درباره پوشش و حجاب، حداقل با تعريف قبلي تغيير كرده است. دلايل اين تغيير بحث ديگري است، ولي واقعيت آن انكارناپذير است. هنگامي كه اين ركن اساسي يعني پذيرش مردم در قانون پوشش زنان مفقود شد و تغيير كرد‌، در اين صورت ديگر كار چنداني از ضابطان دادگستري و قضات براي اجرايي كردن آن قانون برنمي‌آيد، و قانون برآمده از آن نيز واجد معناي هنجار نخواهد بود. چون هر قانوني در درجه اول و دوم و سوم بايد متكي به حمايت مردم و پذيرش افكار عمومي باشد. در مراحل بعدي است كه نيروهاي انتظامي و قضايي مي‌توانند و مي‌بايد وارد عمل شوند. اگر مي‌توان يا مي‌بايد با دزدي و قتل برخورد كرد نه به دليل اراده نيروي انتظامي و قاضي است، بلكه در درجه اول به علت خواست قطعي و جدي مردم است.

بنابراين مستقل از اينكه ديگران از آن سوي مرزها تا چه حد براي رشد اين رفتار و ترويج آن برنامه‌ريزي مي‌كنند؛ بايد پذيرفت كه اتفاقا آنها از همين برخوردهاي رسمي استقبال مي‌كنند چون تنور آنان را براي پخت نان داغ مي‌كند. فكر كردن و نظر دادن سخت نيست، بلكه عمل كردن مشكل است و اينكه فكر و عمل مجريان در يك جهت حركت كنند، مشكل‌تر است. هر رويكردي نسبت به حجاب براي تبديل شدن به قانون و هنجاري كه لازم‌الرعايه باشد مستلزم پذيرش نسبي مردم است، پس بايد قانون را براساس خواست و توافق عمومي مردم نوشت. بايد آن را به بحث گذاشت و هيچ پيش‌شرطي هم پذيرفتني نيست. اين تنها راه براي عبور از اين سياهچاله اجتماعي است كه در حال بلعيدن تمام توان و امكانات حكومت و جامعه به سوي خود است و همه را دارد مستهلك مي‌كند. كافي است نگاهي به نوشته‌ها و مواضع طرفداران حكومت بيندازيد تا ببينيد در چه «گردابي چنين هايل» خود را گرفتار مي‌بينند. هنوز فرصت هست. اجازه ندهيد اين سرمايه‌هاي اندك بيش از اين مستهلك و نابود شود.

بهشت نجف اشرف!

مگر احوال جرج جرداق شاعر و نویسنده مسیحی لبنانی را دگرگون نکرده بود. کتابی دارد با عنوان«روايع نهج‌البلاغه» از جرج جرداق شنیدم، گفت: من هزار بار نهج‌البلاغه را خواندم، تا کتاب امام علی و روايع را نوشتم. کلمات امام علی در سبک ادبی من جاری شد. تعبیر مقلب الاحوال، تعبیر امیدآفرین و زندگی‌سازی است. می‌توان از امام علی سبک اندیشه و زندگی و ایمان و امید و آرمان و مکتب زیبایی را آموخت. مثل ختم قرآن، در نجف که هستم در هر فرصتی نهج‌البلاغه را می‌خوانم. رسیده بودم به خطبه شماره ۵۴، امام علی می‌گوید: «به خداوند سوگند در جنگ‌ها بنایم بر این بود که افراد هدایت شوند، بارقه‌ای از روشنایی من آنها را فرا بگیرد. دوست ندارم، آنها در حالت گمراهی‌شان کشته شوند، حتی اگر زنده بمانند و به گناهاشان بازگردند.» در حال و هوای این عبارت بودم. ناگاه فردی از میان صف جماعت برخاست و با صدای زنگدار دلنشین رو به ایوان طلا خواند:

الهی ای فلک دیگر نگردی

اگر دور سر حيدر نگردی

ناگاه فرد دیگری با فاصله برخاست و خواند:

الهی ای نفس بی‌یاد زهراء

اگر رفتی به سينه برنگردی

انگار همه آنچه درباره امام علی خوانده بودم در یک تابلو درخشنده در برابر ایوان طلا در مقابل دیدگانم زنده شده بود. وقتی مردم ما چنینند و معرفت‌شان نسبت به امام علی با این شکوه و والایی است، کسانی که بر سفره دین و پیامبر و امام علی عليهم‌السلام نشسته‌اند باید بسیار بسیار با دقت و مراقبت سخن بگویند، آینه و ترازو را غبارآلود نکنند و نشکنند! که البته شکستنی نیست. به روایت ابن ابی الحداد، امام علی همانند شیشه بلور عطر بود. وقتی او را شکستند، بوی خوش عطر جهان را فرا گرفت!

 

يكپارچگي وتوان سياست سازي

از آنجا كه اسراييلي‌ها تا اين لحظه مدعي خسارت محدود شده و از آن طرف بايدن نيز خواستار عدم پاسخ از سوي اسراييل شده، منطقي است كه انتظار كاهش تنش‌ها يا پاسخي حداقلي از سوي اسراييل را داشته باشيم. اما اگر حمله 1 آوريل با اهداف راهبردي و اساسا براي به جنگ كشاندن ايران (و به تبع آن امريكا) انجام گرفته است، قاعدتا اسراييل اكنون بهانه لازم براي پاسخ و تشديد تنش را در اختيار دارد. لذا بايد اذعان كرد كه اكنون توپ در زمين اسراييل است.

عامل دوم وجه نرم‌افزاري امنيت ملي است كه تحت شعاع سياست داخلي است. برتري پارادايم (= سرمشق) «واقع گرا» در امور سياسي بين‌المللي باعث شده كه موارد مذكور در بالا، در مجموع محور مهمي را جهت درك ملاحضات امنيت ملي تشكيل مي‌دهند.

به نظر مي‌رسد يكپارچگي و توان سياست‌سازي، اجزاي مفيد‌تر تشكيل‌دهنده نرم‌افزار مديريت امنيتي هستند. اين متغيرها به‌ طور خاص براي چارچوب امنيت ملي ايران متغيرهاي ذي‌ربطي هستند كه اراده، روحيه و شخصيت ملي را تعيين مي‌كند و تمامی سطوح مديريت امنيتي را از محيط تهديد گرفته تا توان سياست‌سازي شكل مي‌دهد.

حلقه اتصال در اينجا نقش نخبگان است. قدرت و رهبري كارآمد و تصور مردم از مناسب بودن استراتژي ملي و يكپارچگي اجتماعي و فرهنگي، از ميزان اقتداري ناشي مي‌شود كه نيروهاي نظامي و سپاه به خوبي از آن بهره‌مند است. حركت هوشمندانه و مدبرانه پاسخ تنبیهي جمهوري اسلامي باعث شد تا اروپاييان دريابند كه منافع‌شان در اين است كه از مجادله مستقيم در اين نوع درگيري‌ها تا حد امكان بپرهيزند و همچنين كشور‌هاي رو به توسعه منطقه از جمله عربستان، امارات، بحرين و حتي عراق را راضي نگه داشته و موقعيت خود را در اين كشور‌ها تثبيت كنند. طبيعي است كه اروپايي‌ها مايلند در رقابت با ايالات متحده، پروژه‌هاي اقتصادي بيشتري را در خاورميانه كسب كنند.

قابل پيش‌بيني است كه بعد از حادثه اخير، غرب و اسراييل سعي خواهند كرد اهميت نظامي اقدام ايران را كم‌اهميت جلوه بدهند و برخي در ايران نيز در مورد آن بزرگنمايي کنند. اما حقيقت اين است كه ايران نمي‌خواست اين پاسخ، منجر به فاجعه بزرگ و يك جنگ فراگير شود. به نظر مي‌رسد ايران با اين عمليات، خواست يك پيام به واشنگتن و تل‌آويو بدهد كه «حمله به ايران را متوقف كنيد در غير اين ‌صورت عمليات بعدي را وسيع‌تر و جدي‌تر انجام و از قبل اطلاع هم نخواهيم داد.»

نكته آخر هم اينكه سياست‌هاي «تحريم و فشار و تخريب» غرب عليه ايران به رهبري امريكا در چند دهه گذشته موجب ايجاد «يك جبهه مقاومت» در كشور‌هايي همچون يمن، عراق، سوريه، لبنان در خاورميانه شده كه جملگي مسلح به هزاران موشك و پهپاد هستند. از طرف ديگر موجب نوعي از اتحاد ايران با قدرت‌هاي بلوك شرق به‌ويژه چين و روسيه شده كه منافع مشترك آنها از پاي درآوردن امريكا در منطقه خاورميانه است.

آرام كردن اوضاع بحراني خاورميانه نيازمند 4 گام اساسي زير است كه از طريق روش‌هاي خلاقانه‌تر و ابتكار‌هاي بيشتر قدرت‌هاي منطقه‌اي و جهاني به‌ويژه امريكا ثبات فراگير را در كوتاه‌مدت رقم خواهد زد.

نخست: اسراييل آتش‌بس باثبات در غزه را هرچه زودتر پذيرفته، راه كمك‌هاي انساني بين‌المللي به غزه را باز كند و به قطعنامه‌هاي شوراي امنيت سازمان ملل درمورد تشكيل دو دولت فلسطيني - اسراييلي، احترام بگذارد.

دوم: ابتكار قدرت‌هاي جهاني براي برقراري يك آتش‌بس پايدار بين اسراييل و ايران.

سوم: گفت‌وگوي ايران و امريكا براي احيای برجام و رفع خصومت‌‌ هاي منطقه‌ای.

چهارم: تشكيل سيستم امنيت و همكاري جمعي در حوزه خليج‌فارس جهت پايان دادن به تنش‌هاي ديرينه عربي - فارسی.

نتيجه اينكه راه مقابله با رفتارهاي جنون‌آميز رژيم كودك‌كش صهيونيستي، ايجاد همبستگي ملي در داخل، و استفاده حداكثري از ظرفيت‌هاي ديپلماتيك و چانه‌زني مضاعف در مجامع بين‌المللي و بسيج افكار عمومي است كه اين امر نيازمند ديپلماسي فعال و استفاده از تمامي ظرفيت‌هاي حقوقي و بين‌المللي است تا از اقدامات احتمالي اسراييل پيشگيري به‌ عمل آوريم.

دكتراي تخصصي علوم سياسي و تحليلگر مسائل سياسي خاورميانه

 

پس از بحران (بخش پاياني)

 

اعزام هيات‌هاي مختلف به كشورها و گفتمان در مسير منطق جهاني، به ويژه اطمينان بخشي به كشورهاي منطقه و هراس‌زدايي از آنها، بيش از آنچه امروز در اخبار شاهد آن هستيم، ضروري است. به‌كارگيري تمامي ظرفيت‌هاي ملي در اين زمينه مي‌تواند اثرگذار باشد.

۲- ما شاهد جنگ روايت‌ها و ديپلماسي بوده و بيشتر نيز خواهيم بود. در چنين شرايطي، بي‌ترديد نياز به آرامش داخلي و ايجاد رفتارهاي همدلانه با مردم و جامعه و همچنين از بين بردن زمينه ناامني‌هاي رواني و اجتماعي وجود دارد. گام‌هاي موثر در برابر جنگ روايت‌ها، بيان واقعيت‌ها به‌ طور شفاف است. در دوران شبه‌جنگ، اعتماد به اخبار با سرعت و صحيح از قدرت روايت‌سازي ديگران مي‌كاهد. متاسفانه هيچ برنامه توجيهي با كارشناسان مورد قبول جامعه در رسانه‌هاي ملي مشاهده نمي‌شود. مسوولان به جاي سياست‌هاي اقناعي و توجيهي با استفاده از ظرفيت رسانه‌هاي مستقل داخلي، سياست‌هاي كنترلي در پيش گرفته‌اند و به ‌طور عجيبي نويسندگان دلسوز و ايران‌دوستي همچون عباس عبدي و برخي ديگر را ممنوع از نوشتن كرده و با چالش حقوقي مواجه ساخته‌اند. از دست دادن چنين ظرفيت‌هاي ارزشمندي، يك خطاي قابل تامل است.

۳- اقدامات آرامبخش داخلي:

واقعا من درك نمي‌كنم چگونه است كه تا مردم ايران به‌رغم روايت‌سازي‌هاي مختلف در مقابله با رژيم اسراييل، حس خوب و غرورآميزي پيدا مي‌كنند ناگهان جرياني جامعه را به تقابل مي‌كشاند.با همه درك و فهمم از امنيت و منافع ملي معتقدم شيوه برخورد و اقدامات خياباني در خصوص حجاب نه تنها به دور از تدبير است، بلكه نه امنيت ساز است و نه مقوم ارزش‌هاي ديني. اين پرسش هميشه باقي خواهد ماند كه چگونه عده‌اي با توجيهات خود، در كوران حمله فيزيكي و رواني رژيم اسراييل، تشويق به تسويه حساب با بخشي از جامعه مي‌كنند. تبليغات رسمي دولت، به جاي ايجاد گفتمان انسجام‌بخش‌ هنوز هم بر مقايسه با دولت قبل و خط و نشان كشيدن متمركز است. معتقدم نيازمند مطالعه و سياست‌هايي حول تقويت هويت ملي و كاستن از تنش‌هاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي توسط نهادهاي رسمي با گروه‌هاي اجتماعي مختلف از زنان، دانشگاهيان و... است. آرامش و همدلي و امنيت رواني در داخل، مهم‌ترين نياز براي عبور از اين شرايط است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون