• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۵ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5754 -
  • ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۶ ارديبهشت

تغيير معماري خاورميانه زير سايه شراكت راهبردي ايران و روسيه

احمد وخشيته

خاورميانه ميزبان روندهاي جديدي است كه به نظر مي‌رسد فرداي متمايزي را در سپهر اين منطقه پرهياهوي جهان مي‌تواند رقم بزند؛ از يك سو بالقوه در جهت عادي‌سازي روابط ميان دولت‌هاي عربي و تل‌آويو حركت مي‌كند و از سويي آبستن جنگ غزه و تقابل جريان‌هاي دولتي و غيردولتي اسلام‌گرا با اسراييل است.
به موازات اين پاردوكس در شطرنج منطقه خاورميانه، دو روند ديگر نيز در جريان است: 
نخست؛ اينكه اغلب كشورهاي اين منطقه به واسطه جنبش‌هاي سياسي - اجتماعي دچار دگرديسي در مدل حكمراني هستند كه انتظار مي‌رود تغييرات احتمالي داخلي طي دهه پيش رو، روند تصميم‌گيري آنها در سياست خارجي و مشخصا رويكرد آنها در قبال موضوعات منطقه‌اي را با تحول روبه‌رو سازد.
دوم؛ نظام بين‌الملل به دنبال جنگ اوكراين و تقابل روسيه و امريكا در يوروآتلانتيك، شاهد شكل‌گيري ائتلاف‌هاي فرامنطقه‌اي جديدي از جمله در خاورميانه است.
برآيند اين متغيرها سبب مي‌شود ما از موازنه قدرت جديدي صحبت كنيم كه خود ذيل موازنه امنيتي و موازنه تهديد جديدي در ساختار خاورميانه تعريف مي‌شود. بنابراين در سه سطح شاهد تطور در معماري خاورميانه هستيم: ۱) هر يك از كشورهاي اين منطقه كه تنش ميان دولت‌ و ملت‌، آنها را در گذر نوزايي قرار داده است. ۲) رقابت دولت‌هاي اين منطقه كه در جست‌وجوي سهم حداكثري در موازنه قدرت خاورميانه هستند. ۳) قدرت‌هاي فرامنطقه‌اي كه تلاش مي‌كنند براي كسب قدرت چانه‌زني در بحران‌هاي بين‌المللي، ائتلاف‌هاي جديدي را در منطقه خاورميانه [و البته ديگر مناطق] رقم بزنند. اكنون براي پاسخ به اين سوال كه شراكت ايران و روسيه چه تاثيري بر معادلات خاورميانه دارد يا [حتي شايد دقيق‌تر اين باشد كه] معادلات خاورميانه چه تاثيري بر روابط ايران و روسيه دارد، كافي است كه هر يك از اين بازيگران را در فرمول فوق قرار بدهيم و سپس به فرصت‌ها و چالش‌هاي پيش روي آنها در ساختار شطرنج خاورميانه توجه داشته باشيم. اگرچه شكل‌گيري روابط ديپلماتيك ايران و روسيه به قرن شانزدهم باز مي‌گردد و در فرمت جديد آن نيز ميان فدراسيون روسيه و جمهوري اسلامي ايران مشخصا طي سه دهه‌اي كه ولاديمير پوتين و مقام معظم رهبري در دو كشور در راس قدرت قرار دارند، تماس‌ها در بالاترين سطوح برقرار بوده؛ اما همچنان بسيار دشوار است اگر بخواهيم همكاري‌هاي دو كشور را مفهوم همكاري‌هاي استراتژيك تعريف كنيم. به نظر مي‌رسد مهم‌ترين عامل بازدارندگي در تحقق اين امر را بايد در تفاوت مفهوم سياست خارجي دو كشور دنبال كنيم؛ بدين معنا كه ما از يك سو با يك سياست ‌خارجي چند بردار مبتني بر واقع‌گرايي روبه‌رو هستيم كه با سياست خارجي ايدئولوژيك جمهوري اسلامي كه آرمان‌گرايي در آن پررنگ است اگر با اغماض نگوييم كه در تضاد است، بايد تاكيد كنيم كه فاصله دارد. اما در عين حال قرار گرفتن در خط‌‌كشي‌هاي مشابه، فرصت‌ همكاري‌هاي مشترك تاكتيكي را ميان آنها فراهم كرده است تا در موضوعات مشترك، در زمان‌هاي خاصي با يكديگر همكاري تاكتيكي را دنبال كنند.با آغاز بحران اوكراين، همساني ديدگاه‌هاي تهران و مسكو، اين دو كشور را بيش از هر زماني در يك ائتلاف قرار داده است كه مي‌توان كليدواژه مشترك آن را در تقابل با ايالات متحده دانست [با اين تفاوت كه نگاه جمهوري اسلامي به امريكا مبتني بر دشمني است و رويكرد تقابلي كرملين به كاخ سفيد عطف به تضاد منافع]. همين تقابل با امريكا، جمهوري اسلامي را در كنار روسيه در بحران اوكراين قرار داده كه طيف جديدي از همكاري‌هاي نظامي را رقم زده است. از سوي ديگر وجود يك تهديد مشترك با عنوان تروريسم كه نمود آشكار آن در منطقه خاورميانه و آسياي ميانه داعش است، سبب شده تا همكاري‌هاي امنيتي تهران و مسكو بسيار نزديك شود. به نظر مي‌رسد در اين ميان همواره اسراييل، متغيري بود كه سبب مي‌شد روسيه گاهي با سياست‌هاي جمهوري اسلامي در سوريه يا منطقه همراه نباشد. روسيه پس از بحران اوكراين انتظار داشت كه اسراييل به عنوان يك شريك نزديك به مسكو حملات كي‌يف به دونباس را محكوم كند، ولي مواضع نفتالي بنت، نخست‌وزير وقت مسكو را آزرده كرد. با روي كار آمدن نتانياهو، او كه با ائتلافي شكننده تشكيل كابينه داد نيز به‌رغم نزديكي به پوتين، ريسك حمايت از روسيه در جنگ اوكراين حتي در حد يك محكوميت نسبت به حملات كي‌يف به سرزمين‌هاي روسيه را هم نپذيرفت تا سبب شود دلخوري‌ها مسكو را از تل‌آويو دور نگه دارد و در تقابل پينگ‌پونگي جمهوري اسلامي و اسراييل، روسيه را تلويحا كنار ايران قرار بدهد.
در اين بين پوشيده نيست كرملين كه پس از بحران اوكراين در يوروآتلانتيك منزوي شده است، نقش‌آفريني فعالي در ديگر مناطق از جمله خاورميانه را دنبال مي‌كند و تلاش دارد ذيل سازمان‌هايي نظير همكاري‌هاي شانگهاي، اتحاديه اقتصادي اوراسيايي، همكاري‌هاي اسلامي، اوپك پلاس و جي - ‌۲۰ بتواند ائتلاف‌هاي جديدي در چارچوب چندجانبه‌گرايي رقم بزند. عربستان و امارات دو كشور مهمي هستند كه روسيه تلاش كرده است با همكاري آنها قيمت نفت را كنترل كند و به‌رغم تحريم‌هاي متنوع غرب، بخش قابل ملاحظه‌اي از نيازمندي‌هاي مالي و تجاري خود را از مسير امارات پيش ببرد كه تراز تجاري 10 ميليارد دلاري روسيه و امارات طي سال گذشته مويد اين موضوع است. بنابراين ملاحظه مي‌كنيم كه روسيه نه فقط يك موازنه تهديد جديد در مقابل امريكا با ائتلاف‌سازي‌ها در خاورميانه كسب كرده است، بلكه ميان رقباي منطقه‌اي نظير ايران، اسراييل، عربستان و امارات نيز به واسطه همكاري‌هاي موازي كه در شاخه‌هاي گوناگون دنبال مي‌كند، به عنوان يك قدرت فرامنطقه‌اي موازنه تهديدي با محور خود رقم زده است. البته ذيل رقابت آشكار روسيه و امريكا در ساختار موازنه قدرت در خاورميانه، نبايد رقابت پنهان مسكو و پكن را نيز فراموش كنيم. 
‌استاد دانشگاه دوستي ملل روسيه

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون