نگاهی به جایگاه شغلی و اجتماعی هنروران در سینمای ایران
سراب
سعید هنرمند
صدا، دوربين، حركت؛ در صحنه فيلمبرداري پساز شنيدن اين سه كلمه سكوت محض در پشت صحنه برقرار شده و صرفا افراد مقابل دوربين براساس سناريوي تمرين شده اجازه ديالوگ برقرار كردن و اكت دارند. در پشت صحنه چندين گروه با تعاريف مشخص حرفهاي براي پيشبرد كار فيلم حضور دارند و هر كدام داراي تشكيلاتي مستقل و قانوني ذيل خانه سينما هستند و كمترين حسن عضويت در خانه سينما براي اعضاي آن معرفي به صندوق حمايت از هنرمندان و اخذ بيمه تامين اجتماعي، شناسايي به عنوان يك سينماگر حرفهاي و بهرهمندي از مزاياي تصميمات صنفي شامل تعيين كف دستمزد است. افراد مقابل دوربين نيز به سه دسته مختلف تقسيم ميشوند؛ دسته اول و مهم را بازيگران تشكيل ميدهند. هر چه بازيگر مقابل دوربين فردي مشهور و محبوب باشد دستمزد بالاتري دريافت ميكند و مسلما احترام بيشتري نيز ميبيند. معمولا در تمامي اوقات، نياز هر فيلم اقتضا ميكند كه در كنار بازيگران مطرح كه عموما نقش اصلي را هم بازي ميكنند، بازيگران كمتر شناخته شده يا اصطلاحا بينام، نقشهاي فرعي را به عهده ميگيرند، اما درنهايت فارغ از ميزان كم و بيش نقش، بازيگران فرعي و اصلي فيلم، نامشان در تيتراژ پاياني با فاصله كمي از هم نمايش داده ميشود و در صحنه فيلمبرداري هم تمام نقشآفرينان را به نام بازيگر ميشناسند. صنف بازيگران در خانه سينما جزو صنوف مهم و تصميمگير در مسائل مختلف مربوط به سينماگران است. دسته دوم افراد مقابل دوربين بدلكاران سينما هستند. افرادي آموزشديده كه اجراي صحنههاي خاص را به جاي بازيگر برعهده ميگيرند. اين صحنهها اغلب شامل حركاتي ميشود كه يك فرد عادي توان انجام آن را ندارد، صحنههايي مانند تصادف كردن، سقوط از ارتفاع، راندن ماشين و موتور با سرعت بالا همراه با حركات نمايشي، انجام فنون رزمي، سواركاري و بسياري از حركات مخاطرهآميز از اين قبيل. بدلكاران نيز عضو صنف بازيگران هستند و به دليل شغل سخت و پرريسكي كه دارند اغلب دستمزدهايي بالاتر از بسياري از عوامل سينما دريافت ميكنند. سايه مرگ هميشه بر سر بدلكاران در سينماي ايران گسترده است. آنچنانكه در سالهاي اخير دو تن از برجستهترين بدلكاران سينما كه وجههاي بينالمللي نيز در حرفه خود داشتند جانشان را بر سر اين كار از دست دادند. دسته سوم و آخر از افراد مقابل دوربين سياهيلشگرها هستند. سياهيلشگري در سينماي ايران تنها حرفهاي است كه نياز به آموزش، تحصيلات، سابقه و تخصص ندارد. جمعيت عظيم هنرورها را افراد متفاوتي از جامعه تشكيل ميدهند و تمامي اين افراد در دو نطقه با يكديگر اشتراك دارند، اولي علاقه وافر به بازيگري و دومي نداشتن پارتي و روابط در سينما براي معرفي به دفاتر مختلف سينمايي به جهت دريافت نقش. هنرورها نه صنف دارند نه انجمن نه اتحاديه، نه بيمه دارند و نه كارت شناسايي شغلي و درآمدشان نزديك به صفر است. افرادي كه مسوول ساماندهي و آوردن هنرورها براي پروژههاي فيلم و سريال هستند بابت هر هنرور مبلغ 400 هزار تومان دريافت ميكنند و برخي از آنها تا جايي كه بتوانند از اين پول كم ميكنند و مبلغ ناچيزي را به خود فرد هنرور ميدهند. برخي از اين مسوولان هنرورها با تاسيس يك كلاس بازيگري و تبليغ آن، علاقهمندان به بازيگري و افراد عشق سينما را به كلاسهاي خود ميكشانند و با وعده حضور آنها در پروژهها به عنوان بازيگر فرعي از ايشان تحت عنوان هنرور استفاده ميكنند و غالبا نيز هنرجويان اين نوع كلاسها ميپذيرند كه در قبال حضور در پروژهها هيچ مبلغي دريافت نخواهند كرد. معمولا اين دسته از هنرورها بعد از حضور در چند پروژه و لمس اين حقيقت كه راه رسيدن به بازيگري از هنرور شدن نميگذرد ديگر به عنوان هنرور فعاليت نميكنند. بخشي از هنروران سينما را نيز افراد معتاد بيخانمان تشكيل ميدهند. مردماني كه غير از لباس تنشان و بسته سيگار و فندك سهم ديگري از ماديات در زندگاني ندارند و از آن 400 هزار توماني كه مسوولشان دريافت ميكنند، معمولا 250 هزار تومانش را بابت هر روز هنرور شدن دريافت ميكنند. معمولا از اين دست هنرورها در پروژههاي تاريخي استفاده ميشود، چراكه حجم لباسها و گاهي ريش و سبيلها مانع لو رفتن چهره فرد به عنوان يك شخص معتاد ميشود. جمعيت ديگري از سياهي لشكرها هم هستند كه به آنها عشق فيلم ميگويند، افرادي بيتخصص و بيپول و غالبا بيشغل كه تمام روزهاي خود را در سر صحنههاي مختلف فيلمبرداري به عنوان هنرور ميگذرانند. بسياري از اين افراد دهها سال سابقه هنروري دارند و براي اهالي سينما افرادي شناخته شده هستند. اما اين سابقه و شهرت نه برد هنري دارد نه برد مالي، سرابي دائمي است كه هيچ زمان به واقعيت بدل نخواهد شد. هنروري بيجايگاهترين شغل در سينماست، نه درآمدي نه احترامي و نه آيندهاي.
شايد تشكيل يك صنف قانوني و آموزش دادن به هنرورها و نظارت بيشتر بر كلاسهاي بازيگري و جلوگيري از سوءاستفاده برخي گردانندگان اين كلاسها بتواند تا حدودي هنرور بودن را به يك شغل نظاممند نزديك كند.