• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۸ تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5761 -
  • ۱۴۰۳ دوشنبه ۲۴ ارديبهشت

یک فنجان قهوه با ایرج میرزاعلیخانی

مریم زندی

كجا به دنبال ايده مي‌گرديد؟

من در زمينه‌هاي مختلف عكاسي مي‌كنم و آنچه در عكاسي برايم بيشترين اهميت را دارد هيچگاه «موضوع » نيست (تا چگونگي‌ به‌دنبالِ آن بودن برايم مهم باشد.) . بلكه مهم، «كلِ مساله‌ عكاسي كردن » است. آن احساسِ خوب و اميد و اشتياقي كه عكاسي به من مي‌دهد باعث مي‌شود كه به عكاسي فكر كنم و درنتيجه به دنبال سوژه‌هاي عكاسي بروم. هنگام عكاسي، آنقدر احساس هيجان و لذت مي‌كنم كه دلم مي‌خواهد هميشه دوربين دستم باشد و عكس بگيرم. اين «خودِ عكاسي» است كه مرا به طرف موضوعات مي‌كشاند. به‌عبارتي، «اول عكاسي، بعد سوژه ».

از نظر حرفه‌اي، چه شخصي بيشترين تأثير را بر شما گذاشته است؟

نمي‌توانم مرزي را مشخص كنم كه در چه زماني از چه كسي تأثيرگرفته‌ام. مثلن، شايد زماني كه عكاسي نمي‌كردم، از پدرم تأثيري‌گرفته باشم و بعد آن تأثير در عكاسي‌هايم خودش را نشان داده باشد. ولي حتمن كساني بوده‌اند كه در اين راه همراهم بوده‌اند، مثل نادر ابراهيمي و ابراهيم حقيقي. نمي‌توانم مستقيم كسي را نام ببرم، ولي حتمن كساني بوده‌اند كه بر من تأثير گذاشته باشند.

بزرگ‌ترين درس زندگي را از چه كسي گرفتيد؟

اصلن جواب خاصي در اين مورد نمي‌توانم بدهم. خيلي درس‌ها گرفته‌ام. شايد از پدرم در دوران كودكي بيشترين تأثير را گرفته باشم، كه هميشه مي‌گفتند: «درست باش و برو جلو». و شايد آن جمله معروف آندره ژيد باشد كه مي‌گويد: «شگفتي بايد در نگاهت باشد، نه در آنچه مي‌نگري.»، كه خيلي بر من اثر گذاشت. شايد بيشترين تأثير را از آندره ژيد گرفته باشم، چون پانزده سالم بود كه كتاب «مائده‌هاي زميني » را خواندم و تأثير عميقي رويم گذاشت. آن را چند بار خواندم و تمام آن را حفظ هستم، و هرازگاهي هم به آن رجوع مي‌كنم.

بزرگ‌ترين دستاورد شما در حرفه‌تان چيست؟

رسيدن به جايگاهي كه الان دارم. توجه و محبتي كه الآن مي‌بينم حتمن نتيجه تلاش من و دستاورد من در حرفه‌ام است.

بزرگ‌ترين دستاورد شما در زندگي چيست؟

شايد اينكه از خودم راضي هستم. رضايت دارم از كار‌هايي كه كردم و آنچه كه هستم و آنچه كه به دست آوردم و آنچه كه در مقابل‌ از دست دادم. حسرت و پشيماني ندارم و اين مهم است، چون معتقدم پشيماني از بدترين حس‌هاي انسان است.

فلسفه شما در حرفه‌تان چيست؟

اگر بخواهم در يك جمله خلاصه كنم، «شگفتي بايد در نگاهت باشد، نه در آنچه مي‌نگري». هميشه خواسته‌ام به همه‌چيز با اشتياق و شگفتي نگاه كنم. هميشه خواسته‌ام چيزها را آنگونه ببينم كه ديگران نمي‌بينند و نديده‌اند. هميشه خواسته‌ام از كنار بعضي چيزها كه به نظر عادي و معمولي شده‌اند بي‌تفاوت نگذرم و بتوانم با نگاه شگفت‌زده خودم دوباره نگاه‌شان كنم.

فلسفه شما در مورد اوقات فراغت چيست؟

من اصلن از اوقات فراغت بدم مي‌آيد. اوقات فراغت ندارم و نمي‌دانم كه يعني چه. از جمعه‌ و تعطيلات بدم مي‌آيد. هميشه با عكاسي مشغول هستم و هر موقع خسته شوم، فيلم مي‌بينم. هميشه دوست دارم كاري بكنم، كه كاري كرده باشم. دلم مي‌خواهد تمام وقتم مشغول كاري باشم. و آخر شب، هنگامي كه خيلي خسته هستم، فيلم قديمي از نوع وسترن، كه دوست دارم، مي‌بينم.

آيا موضوع مورد علاقه‌اي داريد كه تا به‌حال فرصت انجام آن را پيدا نكرده‌ايد ودوست داشته باشيد به آن بپردازيد؟

خيلي. مثلن دوست داشتم پيانو و گيتار ياد بگيرم و بتوانم بنوازم؛ و عكاسي از جاهايي كه عكاسي نكرده‌ام.

آيا سرگرمي خاصي داريد؟

واقعيت اين است كه عكاسي «سرگرمي » من هم هست. جز آن، سفر را دوست دارم، چون به عشق عكاسي صورت مي‌گيرد. البته شيشه‌گري هم مي‌كردم.

هنرمند يا گروه هنري محبوب شما كدام است؟

هميشه گروه موسيقي دونفره آلماني «مُدرن تاكينگ » را خيلي دوست داشته‌ام. البته خوليو ايگلسياس را هم خيلي دوست دارم.

اگر بنا شود يك تا چهار شخصيت را براي شام دعوت كنيد، آنها چه كساني خواهند بود؟

به شرطي كه شام را از بيرون بگيرم! آندره ژيد را كه حتمن دعوت مي‌كنم. حسن صباح، هرمان هسه، جرج حبش. و حتمن بريژيت‌باردو هم بايد باشد. البته چه گوارا هم دعوت مي‌كنم. حالا شام را يك كاري مي‌كنيم!

چه چيزي جمع‌آوري مي‌كنيد؟

گربه. هزاران مجسمه‌ گربه دارم. تمبر جمع مي‌كردم كه هنوز هم آنها را دارم.

باارزش‌ترين دارايي شما چيست؟

نمي‌توانم جز بچه‌هايم چيزي بگويم: دخترانم مرواريد و مارال. دارايي مادي، چيزي ندارم جز كتاب‌هايم و عكس‌هايم.

بزرگ‌ترين نگراني و ترس شما چيست؟

ايران. الان بيشترين چيزي كه اذيتم مي‌كند، نگرانم مي‌كند، ناراحتم مي‌كند، غمگينم مي‌كند، عصبانيم مي‌كند، همه‌اش مربوط مي‌شود به ايران. واقعن.

اگر بنا باشد از فردا اين كاري كه انجام مي‌دهيد را نكنيد، چه حرفه‌اي راانتخاب خواهيد كرد؟

كشاورزي. كشاورزي را دوست دارم. پدرم كشاورز بودند و با كشاورزي بزرگ شده‌ام و با آن بيگانه نيستم.  از كتاب يك فنجان قهوه با ...

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون