بيترديد حجتالاسلام والمسلمين آلهاشم يكي از ائمه جمعه موفقي بود كه هرگز از ياد و خاطر مردم شريف تبريز و آذربايجان شرقي نخواهد رفت. از مهمترين ويژگيهاي آقاي آلهاشم توجه به فرد يا به افراد انسانها يعني اصل و مبداء عمل و دعوت در اديان الهي (فرد فرد انسانها) و همت گماردن در خدمت به خلق با هدف ساختن جامعه به حد مطلوب بود. به همينخاطر از زماني كه امام جمعه تبريز شد سعي ميكرد با مردم يكرنگ شود و اين از نكات اساسي مشخصات و مميزاتِ او در مقايسه با ديگران بود.به اعتقاد من نمونههايي كه عرض شد ارزش دقت خاص را دارد و از متن قرآن و روايات معصومين عليهمالسلام هم قرائن بين فراوان در اين زمينه را ميتوان جستوجو كرد. مشروح گفتوگوي خبرنگار جماران با شهيد حجتالاسلام والمسلمين آلهاشم امام جمعه فقيد تبريز كه در خردادماه 1402 انجام شد، در پي ميآيد:
وظايف امام جمعه در قبال اقشار مختلف مردم مثل زنان و جوانان چيست و چگونه بايد با آنها ارتباط برقرار كند؟
امام جمعه شبيه روحاني روستا و شهر است و وظيفه دارد در خير و شرّ مردم شركت كند. يكي از موفقيتهاي بزرگ امام جمعه اين است كه جانبداري از شخص، جريان و گروه نكند؛ همان چيزي كه مقام معظم رهبري هميشه سفارش كردهاند. شما ببينيد در مراسم افطاري مقام معظم رهبري تمام جناحها حضور دارند؛ اين يعني ايشان پدر همه جريانها و احزاب هستند. لذا امام جمعه بايد نقش پدري داشته باشد، تمام افراد را تحت حمايت خود قرار دهد و دست تفقد بر سر همه افراد بكشد. بنابراين ما هر جا ديديم كه امام جمعهاي طرفدار شخص يا جريان خاصي بوده، موفق نبوده است.
خاطرهاي از مرحوم آيتالله ملكوتي بگويم؛ من در زمان آيتالله ملكوتي مسوول ستاد نماز جمعه تبريز بودم و نزديك انتخابات مجلس بود. به ايشان گفتم: «نمايندگان مجلس از جناحهاي مختلف توقع دارند كه پيش از خطبهها سخنراني كنند، من چه كار كنم؟» ايشان فرمودند: «اين هفته هر شش نماينده را دعوت كن.» من گفتم: «حاج آقا، من شش نماينده را در هفته چگونه دعوت كنم؟» ايشان گفت: «اگر براي نمايندهاي وقت نشد، وي را براي هفته بعد دعوت كنيد.» نمايندهها با من تماس گرفتند كه ما را سر كار گذاشتي و همه را دعوت كردي؟! لذا هر كس تماس ميگرفت، ميگفتم: شما هفته آينده صحبت كن. به ديگري ميگفتم: شما دو هفته بعد صحبت كن. بنابراين آيتالله ملكوتي نميخواست يكي از نمايندگان را بر ديگري ترجيح دهد و پدري ميكرد.همانگونه كه امروز مقام معظم رهبري، نقش پدري را دارند ما هم سعي كرديم، اين را حفظ كنيم. من يكي از رمزهاي موفقيت خود را عدم ورود به جريانهاي سياسي ميدانم؛ من به هيچ جناحي وابسته نيستم و به جز خط امام، ولايت و رهبري، هيچ خطي را نميشناسم.دو سال پيش بود كه به يكي از نمايندگان مجلس گفتم كه براي سخنراني پيش از خطبه، هر شش نماينده را دعوت كنيد كه يكي از آنها خانم بود. برخي اعتراض كرده و به جاهايي منعكس كرده بودند كه ايشان نماينده خانم را براي سخنراني قبل از خطبه دعوت كرده است! من گفتم: «چه اشكال دارد؟ مردم رأي دادهاند، ايشان نماينده است و بايد گزارشي از فعاليتهاي خود ارايه كند.» يا به مناسبتهاي مختلف از برخي مديران كل از جمله زنان دعوت ميكنيم و هيچ ايرادي هم نميبينيم.
به نظر شما، امروز كمرنگ شدن نام حضرت امام چه تبعات منفي ميتواند در جامعه داشته باشد؟
نام حضرت امام كمرنگ نشده است، روز به روز پررنگتر ميشود و ما تا مقام رهبري را داريم، هيچوقت احساس نميكنيم كه خط و نام امام كمرنگ شده است. سخنرانيهاي رهبر معظم انقلاب در سالگرد ارتحال امام را اگر بخوانيد، ميبينيد كه هيچ كس به اندازه ايشان به خط، راه و منش امام توجه ندارند. لذا خط امام هيچوقت كمرنگ نميشود.حضرت امام فرمودند «جمهوري اسلامي نه يك كلمه كم و نه يك كلمه زياد».
از ديدگاه حضرتعالي شالودههاي جمهوري اسلامي از منظر امام كدام است؟
اوايل پيروزي انقلاب بسياري از افراد تلاش ميكردند تا انقلاب را از مسير خود منحرف كنند؛ برخي «جمهوري دموكراتيك اسلامي» را مطرح ميكردند و ديگران چيزهاي ديگري ميگفتند، اما امام گفتند: «جمهوري اسلامي نه يك كلمه كم و نه يك كلمه زياد». دشمنان نظام و انقلاب از اولين ماه اول پيروزي انقلاب تلاش كردند تا به اين انقلاب ضربه بزنند و به دنبال براندازي بودند اما به لطف حضور و هدايت صحيح امام نتوانستند اين كار را كنند. 19 ماه در كشور شاهد ترور، شهادت، انفجار و تخريب بوديم. بعد از 19 ماه گفتند كه فقط از طريق نظامي ميتوانيم نظام را از بين ببريم. هشت سال جنگ تحميلي طول كشيد، اما هيچ كاري نتوانستند انجام دهند. دشمنان گفتند كه اميدواريم امام از دنيا برود و اگر امام از دنيا رفت ما ميتوانيم نظام را از بين ببريم. اما امروز شاهديم كه در سايه هوشمندي مجلس خبرگان رهبري، مقام معظم رهبري انتخاب شد، مرحوم حاج احمد خميني هم از مقام معظم رهبري بسيار تجليل كردند و فرمودند: «وظيفه همه ما اطاعت از شما است.» 34 سال است كه با همان صلابت و اقتدارِ امام، انقلاب ما رهبري ميشود و مسلمانان جهان هدايت ميشوند. اين خيلي مهم است. خداوند متعال را نسبت به اين نعمتي كه به ما داده است شاكر هستيم و طول عمر همراه با عزت و عظمت مقام معظم رهبري را از خداوند خواهانيم.
رهبر معظم انقلاب درباره خانمهاي بيحجاب فرمودند كه اينها فرزندان ما هستند. از نظر شما روش برخورد با مقوله بيحجابي در جامعه چگونه بايد باشد؟
همان روشي كه مقام معظم رهبري فرمودند؛ نه يك كلمه كم و نه يك كلمه زياد. ما از روش مقام معظم رهبري خارج نميشويم و همان روشي كه ايشان فرمودند، معيار عمل ما بايد باشد. من چند هفته قبل به دانشگاه شهيد مدني و بين دانشجويان رفتم. دانشگاه شهيد مدني در آذرشهر است و دانشجويان با قطار رفت و آمد ميكنند. من هم رفتم، سوار قطار شدم، با دانشجويان در مسير حرف ميزديم و نصف سرنشينان قطار خانمها بودند. خيلي هم احترام و محبت ميكردند. در اوج اغتشاشات پاييز سال گذشته من به دانشگاه فرهنگيان رفتم، دانشجويان بسيار محبت كردند. همچنين شب بدون اطلاع مسوولان به خوابگاه دانشجويان رفتم. بلافاصله آقاي صحرايي كه اخيراً وزير آموزش و پرورش شده و آن زمان رييس دانشگاه فرهنگيان بود، شبانه زنگ زد و از من تشكر كرد. در مناسبتهاي مختلف به خوابگاههاي دانشجويي ميروم. يك بار در مسير دانشگاه به من گفتند: «شما پيش دانشجويان بدون اطلاع نرويد، چون خوب نيست.» پرسيدم: «چرا؟» گفتند: «چون دانشجويان شلوارك ميپوشند و فلان كار را ميكنند.» گفتم: «ايراد ندارد.» ما به دانشگاه رفتيم، با همه دانشجويان در يك اتاق جمع شديم و با هم گفتوگو كرديم. از اين كارها بسيار انجام ميدهم. يا ظهرها بدون اطلاع به سلف غذاخوري دانشجويان ميروم و با آنها غذا ميخورم. يا برخي اوقات شبها بدون اطلاع به حجره طلاب ميروم و ميگويم كه مسوولان نيايند؛ مينشينيم و با طلاب دردل ميكنيم و بعضا با هم غذا ميخوريم. خانمها هم از اين كارها استثناء نيستند.
اين كارها تأثيري داشته و دانشجويان جذب نماز جمعه شدهاند؟
گفتن اين جمله شايد صحيح نباشد، اما به جرأت ميتوانم بگويم كه حضور مردم در نماز جمعه تبريز نسبت به آمار جمعيت اين شهر، از نماز جمعه تهران كمتر نيست. در خطبه اول نماز جمعه، اغلب بحثهاي خانوادگي و زيست محيطي مطرح ميكنم. باني «ميزهاي خدمت» در كشور من بودم و اولينبار ميز خدمت را ما در تبريز داير كرديم. برنامهريزي ميكنيم، هر هفته چند مديركل ميآيند و به صورت حضوري به مشكلات مردم رسيدگي ميكنند. الحمدلله در بسياري از استانها در نماز جمعه ميزهاي خدمت داير است.كاري كه از اول كرديم و تأثير زيادي داشت درباره حافظان قرآن بود. هر هفته بين دو نماز از چند نفر حافظ قرآن خانم يا آقا تجليل ميكنيم.
از مقام معظم رهبري، بعد يا قبل از تصدي امامت جمعه خاطره خاصي داريد؟
حضرت آقا به علماي تبريز بسيار مسلط بودند، به من فرمودند: «هواي علما را داشته باشيد.» بعد گفتند: «كو علماي تبريز؟ كو آيتالله ميرزا نصرالله شبستري كه مفسر قرآن بود؟ كو آيتالله اشراقي؟ كو آيتالله مولاناها؟ كو آيتالله انگجيها؟ كو آيتالله غروي؟» من تعجب كردم، انگار ايشان در تبريز زندگي ميكنند.به من هم محبت كردند و فرمودند كه همين روش را كه انتخاب كرديد ادامه دهيد. معلوم بود كه روش من مورد پسندشان است. من هم افتخار ميكنم چه در ارتش و چه در امامت جمعه موجبات رضايت ايشان، امام عظيمالشأن و امام زمان (عج) را فراهم آوردهام. الحمدلله، خدا را شكر و همه اينها از پدرم است.روز اول كه خدمت آقا رسيديم و ميخواستيم به تبريز بياييم، من و آقايان محمدي گلپايگاني، مروي و تقوي نزد رهبر معظم انقلاب بوديم. يكي از اين آقايان به ايشان عرض كرد: «آقا مستحضريد كه پدر آقاي آلهاشم، امام جمعه موقتِ آقاي شبستري هستند؟» آقا فرمودند: «شما دخالت نكنيد، خودشان كنار ميآيند.» من بعد از اينكه حكم گرفتم و به تبريز آمدم، خدمت ابوي رسيدم و به ايشان گفتم: «خدمت آقا چنين مسالهاي مطرح شد. لذا اگر معذّب هستيد كه پدر امام جمعه موقت و پسر امام جمعه دايم باشد، ديگر نماز جمعه اقامه نكنيد.» ايشان گفت: «تا ديروز فرزند من بوديد، اما از ديروز كه حكم رهبري را گرفتيد هم فرزند من و هم پدر من هستيد. بنابراين شما بايد تصميم بگيريد كه نماز جمعه بخوانم يا نخوانم.» اين جملات اوج ولايتمداري پدرم را ميرساند. پدرم چند سال نماز جمعه را اقامه كردند، اما متأسفانه دو سال است كه كمر و پايشان درد ميكند و ديگر نميتوانند.
یکی از رمزهای موفقیت خود را عدم ورود به جریانهای سیاسی میدانم
امام جمعه باید نقش پدری داشته باشد
در خطبه اول نماز جمعه، اغلب بحثهای خانوادگی و زیست محیطی مطرح میکنم
در مورد حجاب همان روشی که مقام معظم رهبری فرمودند؛ نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد باید اجرا شود
یک بار در مسیر دانشگاه به من گفتند: «شما پیش دانشجویان بدون اطلاع نروید، چون خوب نیست.» پرسیدم: «چرا؟» گفتند: «چون دانشجویان شلوارک میپوشند و فلان کار را میکنند.» گفتم: «ایراد ندارد.» ما به دانشگاه رفتیم، با همه دانشجویان در یک اتاق جمع شدیم و با هم گفتوگو کردیم.
اوايل پیروزی انقلاب بسیاری از افراد تلاش میکردند تا انقلاب را از مسیر خود منحرف کنند؛ برخی «جمهوری دموکراتیک اسلامی» را مطرح میکردند و دیگران چیزهای دیگری میگفتند، اما امام گفتند: «جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد».
دو سال پیش بود که به یکی از نمایندگان مجلس گفتم که برای سخنرانی پیش از خطبه، هر شش نماینده را دعوت کنید که یکی از آنها خانم بود. برخی اعتراض کردند که ایشان نماینده خانم را دعوت کرده است! من گفتم: «چه اشکال دارد؟ مردم رأی دادهاند، ایشان نماینده است و باید گزارشی از فعالیتهای خود ارائه کند.»