ابراهيم اصغرزاده:
اصلاحطلبان ديدگاههاي جديدتري نسبت به اصولگرايان براي اداره كشور دارند
ابراهيم اصغرزاده، فعال سياسي اصلاحطلب گفت: ورود احمدينژاد اختلال نهادهاي مدني را تشديد كرد و وي رسما به يكدستسازي جامعه مدني روي آورد. اصغرزاده در تحليل فضاي سياسي كشور بعد از روي كار آمدن احمدينژاد گفت: پس از دوران اصلاحات و روي كار آمدن دولت نهم شاهد آن بوديم كه فضا بستهتر شد؛ نهادهاي مدني ضعيف شدند؛ ضعيفشدن جامعه مدني هم فضاي عمومي را غيرشفاف كرد. مطبوعات و احزاب و... وجود داشتند، اما كاركردشان شفاف نبود و گردش اطلاعات در كشور دچار اختلال شد. ورود آقاي احمدينژاد به عرصه انتخابات، اين اختلال و سوءكاركرد را تشديد كرد. او رسما به تسطيح و يكدستسازي جامعه مدني روي آورد و همه نهادهاي مدني را شخم زد و يكدست كرد؛ از سازمان مديريت گرفته تا دانشگاهها و مطبوعات، هر جايي كه ممكن بود نهادهاي مدني در آن تاثيرگذار باشند، به طور كلي شخم زده شدند.
اين فعال سياسي اصلاحطلب در گفتوگو با ايلنا، افزود: اجازه دهيد با يك مثال مهندسي اين مساله را شرح دهم؛ يك سيستم وقتي خوب كار ميكند كه «داده» را از محيط بگيرد و به «بازده» تبديل كند و بر اساس يك بازخورد دايما خود را اصلاح و ترميم كند. سيستم امكان دارد بهدلايل مختلف دچار اختلال شود. مثلا گردانندگان سيستم بهدليل ضعف و ناتواني و كمدانشي خود، دادههاي اخذشده را بهصورت غلط تحليل و ارزيابي كنند، خب دچار خطاي محاسبهشده و بازده هم غلط از كار در خواهد آمد. اما اگر دادهها اساسا از بنيان غلط بوده باشد، حتي اگر گردانندگان مملكت و تصميمگيران سيستم چهرههاي دلسوز و لايقي هم باشند، باز در واكنش و تصميم دچار خطا خواهند شد. وقتي سيستم در تشخيص به سوءكاركرد يا دوربيني و نزديكبيني مبتلا شود، هزينه اداره آن بهشدت افزايش يافته و مشروعيت آن لطمه خواهد خورد. اصغرزاده افزود: صداوسيما و گروههاي تندروي جامعه، در يك زمين بازي متفاوت بازي ميكنند و افكار و عقايد آن با نظرات اكثريت مردم فاصله دارد. البته صداوسيما دوست دارد كه در افكار عمومي تاثير بگذارد، اما موفق نيست.
وي خاطرنشان كرد: يك نمونه آن قضيه اوكراين بود. وقتي دولت روسيه در شبه جزيره كريمه دست به رفراندوم زد، صداوسيماي ايران تبديل به سخنگوي مسكو شده بود. درحالي كه جداشدن كريمه صددرصد برخلاف منافع ملي ايران و خلاف قوانين بينالمللي بود. اين فعال سياسي با اشاره به تغيير جامعه و دنيا نسبت به سال 58 گفت: يك زمان اشغال سفارت امريكا در راستاي حفظ انقلاب بود، اما يك زمان اشغال سفارت انگليس در ضديت با منافع جامعه بود. چنانچه همه گروههاي سياسي و روشنفكران و ميانهروها از اشغال سفارت امريكا حمايت كردند، اما در قضيه اشغال سفارت انگليس يك رفتار احمقانه و كاريكاتوري بود كه با برخورد سرد گروههاي سياسي مواجه شد. اصغرزاده با اشاره به تغيير جهان بعد از جنگ سرد و فروپاشي شوروي گفت: اصلاحطلبان به خاطر ماهيتي كه دارند، زودتر از اصولگرايان متوجه اين تغيير شدند و توانستند خود را با مقتضيات روز وفق دهند. اصغرزاده با اشاره به اينكه حتي در اوايل انقلاب هم اصلاحطلبان از فقه پويا دفاع ميكردند، تاكيد كرد: همواره اصلاحطلبان ديدگاههاي جديدتري براي اداره كشور داشتند. در واقع اصلاحطلبان چون رفورميست هستند، درون خودشان هم مدام رفورم ميكنند، اما اصولگرايان با تغييرات مخالف هستند و دقيقا از همين زاويه ضربه ميخورند.