اقتصاد مختلط؛ نسخه اقتصادي پزشكيان
علي آهنگر
دهانها باز و چشمها خيره ماند وقتي صفحه تلويزيون مسعود پزشكيان را در كنار دو اقتصاددان متضاد نشان داد. در شبانگاه پنجشنبه ۲۴خرداد نخستين ميزگرد تحسينبرانگيز سيما در انتخابات ۱۴۰۳ برگزار شد. خانممتين مجري در جايگاه خود نشسته بود، دو كارشناس سرشناس اقتصادي يعني يحيي آلاسحاق و داوود دانشجعفري كه در دانش و تجربياتشان خلاف نيست در كنار يك كارشناس ديگر در جايگاه پرسشگران نشسته بودند. تا اينجا همهچيز خوب بود. اما چشمها وقتي ميخواست از حدقه درآيد كه دوربين جايگاه مسعود پزشكيان را نشان داد. در ميانه نشسته بود. دست راستش يك اقتصاددان نامآشنا و شهير راستگرا يعني عبده تبريزي، و در سمت چپش اقتصاددان چپگراي شهره و خوشانديشه يعني احمد ميدري حضور داشتند.
سوالها و ابهامها تا پيش از اين نشست تلويزيوني در مورد رويكرد اقتصادي مسعود پزشكيان كم نبود. هيچكس نميدانست او در اقتصاد چه در انديشه دارد. انديشه او در اقتصاد اما آنقدر عميق و تا بدانجا گسترده بود كه در قالب واژگان و جملهها نميگنجيد. او فقط ميخواست و ميتوانست رويكرد بزرگ اقتصادي خود را با تصوير عيان سازد. چرا كه گفتهاند يك عكس گاه از چند كتاب بيشتر سخن ميگويد. تصويريكه او از رويكرد اقتصادي خود براي ايران و جهان به نمايش گذاشت، تصوير يك اقتصاد نه چپ و نه راست، كه جايگاه بلند يك اقتصاد مختلط بود. همان كه با تتمه و تكملههاي سياسي و اجتماعياش در دنياي تجربه اندوخته و توسعهيافته به سوسيالدموكراسي مشهور است.
انديشمندان كلابهاوس و انتقادكنندگان فضاي مجازي اما گويا هنوز به راز و رمز اين تصويرسازي سترگ اقتصادي پي نبرده باشند. پوشيده نيست كه اقتصاد كشورهاي جهان در يكي از دو نظام راست يا چپ يا اختلاطي از اين دو سيستم قرار دارد.
مدل اقتصاد مختلط اما شيوهاي است كه در آن عناصر بازار آزاد و برنامهريزي دولتي به صورت تركيبي به كار گرفته ميشوند. اين نوع اقتصاد سعي ميكند از مزاياي هر دو سيستم بهره بگيرد و معايب آنها را به حداقل برساند.
راست اين است كه اقتصاد مبتي بر بازار آزاد به تنهايي نتوانسته است نيازهاي جوامع انساني را پاسخ بگويد. نمونه آخرين آن رويكرد راستگراي افراطي خاوير ميلي در آرژانتين بلازده است كه بئونسآيرس را به ميدان جنگ مخالفان و پليس بدل كرده است.
نمونههاي چپ ويرانگر اقتصادي همانهاست كه پس از چندين دهه اقتصادهاي كوبا، كره شمالي و ونزوئلا را به نيستي و نابودي كشاند. اما كافي است بدانيم مدل اقتصادي كشورهاي كانادا، فرانسه، آلمان، استراليا، بريتانيا، سوئد، ژاپن و بسياري ديگر از كشورهاي توسعهيافته بهكارگيري و اجراي نسخههاي تجويزي اقتصاد مختلط بوده است.
مسعود پزشكيان اما براي درمان اقتصاد بيمار و بيرمق ميهن نسخه سند چشمانداز بيستساله و بازگشت به برنامه چهارم توسعه را به عنوان مداوا و رمق يافتن اقتصاد براي قرار گرفتن در مسير سلامت هميشگي اقتصاد مختلط تجويز نمود.
بيگمان راه مسعود پزشكيان براي تامين (زندگي بدون شرمساري) براي ايرانيان و پيمودن راه توسعه از مسيري كه كشورهاي توسعه يافته آن را پيمودند و تجربه اندوختند، راه آسان و همواري نيست. اما اين سياستدان ميدانآزموده خود ميداند كه مانعهاي اساسي چيست و براي رفع موانع، راهكارهاي لازم را نيز به نيكي سنجيده است.