• ۱۴۰۳ دوشنبه ۲۸ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5789 -
  • ۱۴۰۳ يکشنبه ۲۷ خرداد

خنده آمد خلق را

نيوشا طبيبي

از شگفتي‌هاي عالم سياست يكي اين است كه مديران و رؤسا چنان از زبان مردم و به نمايندگي از آنان صحبت مي‌كنند كه انگاري تمامي مردم تن واحدي هستند و جناب مسوول زبان اين تن واحد است. اين وضعيت البته اختصاص به ايران هم ندارد، در بسياري از كشورها چنين است. حتي نظام‌هايي كه مدعي دموكراسي و كثرت‌گرايي سياسي هستند هم سياستمداراني دارند كه يا در توهم سخنگويي مردم هستند يا به دروغ از زبان مردم چيزهايي مي‌گويند. البته تحزب سبب مي‌شود كه وزن هركدام‌شان و سهمي كه دارند عيان شود و مشخص شود كه آنها واقعا سخنگويي چند‌درصد از جامعه را بر عهده دارند، ما چون ملاكي اينچنين نداريم چنين ادعاهايي از سوي سياست‌ورزان آسان مي‌شود.
مشكل البته از جايي آغاز مي‌شود كه در تمامي امور از حساس‌ترين و تخصصي‌ترين مسائل سياست خارجي و امنيت ملي گرفته تا مسائل روزمره، مديران و مسوولان در تمامي رده‌ها خود را مكلف به اظهارنظر مي‌دانند. كار به اظهارنظرهاي سياسي مدير شبكه بهداشت يك منطقه كوچك هم مي‌كشد كه از سوي مردم نسبت به موضوعي اظهار علاقه يا تنفر مي‌كند. 
سياست‌ورزي توده‌اي چنين فضاي خاكستري و مه‌آلودي به وجود مي‌آورد كه عده زيادي از كساني كه اخلاقا و در بعضي موارد قانونا اجازه اظهارنظر و سودهي به انتخابات را ندارند، به راحتي از جانب مردم سخن مي‌گويند.
البته كه چنين رفتاري مولود اين نكته بسيار مهم است كه آنها اصالتا نقش و حقي براي مردم قائل نيستند، اگرچه در مواقع ضروري خود را نوكر و خدمتگزار مردم مي‌دانند، اما در باطن فكر مي‌كنند كه عوام صغير و كم عقل هستند و نياز به قيمي دارند. سخنور مذكور اگر امروز در جايگاهي مثل معاون وزير نشسته، لابد از خواص و قيم مردم و نخبه همه‌چيزداني است كه حق دارد از سوي هشتاد و چند ميليون نفوس اين كشور - كه دستمزدش را مي‌دهند و به خدمتش گمارده‌اند - حرف بزند و مسير و خط انتخاب را تعيين كند.
اما پرسش اين‌است؛ اين سياست‌ورزاني كه مي‌شود اعتماد به نفس و اطمينان خودشان از صحت آراي‌شان را از حرف‌هاي‌شان فهميد، هيچ فكر مي‌كنند كه ممكن است در فرداي انتخابات، اوضاع طور ديگري رقم بخورد و مردم به كس ديگري راي بدهند كه با آن فردي كه نشاني‌اش را مي‌داده‌اند در تضاد و تقابل كامل باشد؟ اما چرا چنين كار مضحكي مي‌كنند؟ چرا با اطمينان از ذائقه و سليقه سياسي مردمي حرف مي‌زنند كه با آنها كمترين برخورد روزمره‌اي ندارند؟ فكر نمي‌كنند كه ممكن است با اعلام نتايج شرايط به گونه‌اي ديگر پيش برود و آنها مضحكه عام و خاص بشوند؟ احتمالا مي‌دانند اما دست به قماري مي‌زنند كه اگر در آن برنده شدند، جايگاه‌شان در دولت بعدي تضمين شده است و اگر ببازند، مطمئن هستند كه كسي اظهارنظر آنان را به ياد نمي‌آورد. 
اطمينان از فراموش شدن حرف‌ها و اعمال، اول به دليل ناآشنايي بخش بزرگي از مديران و مسوولان ما با مقوله‌اي به نام «تاريخ» است. اگر آنان تاريخ مي‌خواندند، احتمالا درك عميق‌تري نسبت به اعمال و رفتار و گفتار امروز خود به دست مي‌آوردند. دومين علت، ناآشنايي با مقدرات جهان امروز است، كوچك‌ترين اظهار‌نظرهاي شما به صورت خبر بر روي صدها پلت‌فرم و شبكه مي‌رود و زدودنش امكان ندارد. اگر در قرن بيستم حكومت‌ شوروي مي‌توانست با خمير كردن كتاب‌ها و زدودن افراد از عكس‌ها، تلاش كند كه از تاريخ روايتي مطلوب خودش - ولو موقتي - ارايه دهد، شرايط امروز، اصلا و اساسا متفاوت با گذشته است.
پس دوستان، بزرگواران، كم گوييد و گزيده گوييد، فناوري جديد مانند لوح اعمال، تمامي حرف‌ها و اظهارات‌تان را ضبط و نگهداري مي‌كند. به مردم، انتخاب‌شان و تكثر انديشه و سليقه آنها احترام بگذاريد و خود را به مثابه سخنگوي تمام عيار آنها جا نزنيد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون