هنگامهاي براي موافقت يا مخالفت با برجام
مهدي بيك اوغلي
پس از صحبتهاي اخير پزشكيان و ظريف درباره برجام و واكنش تند طيفهاي راديكال جناح راست به اين اظهارات به نظر ميرسد كه دوگانه موافقان و مخالفان برجام در عرصه سياسي كشورمان ظهور و بروز پيدا كرده باشد. دوقطبي شدن جامعه (Polarization) يكي از اصطلاحات مهم عرصه سياسي است. در برخي موارد، تحليلگران اين وضعيت را با اصطلاح شكاف سياسي هم (Political Divide) توصيف ميكنند. نمونه ای از این دوگانگی ها را در جریان تشنج دیروز میز گرد فرهنگی پزشکیان می توان دید زمانی که رویکرد های جناحی بر امر انتخابات سایه افکند. سرنوشت جامعه ايراني اما در تاريخ معاصرش با دوگانگي و دوقطبي پيوندي ديرينه دارد؛ از زمان انقلاب مشروطه در 1284 خورشيدي كه «مشروطه طلبان» به ليدري آخوند خراساني و «مشروعهخواهان» به سركردگي شيخ فضلالله نوري در برابر هم ايستادند و خواستار تحقق ايده مورد نظر خود شدند تا هنگامه ملي شدن صنعت نفت كه ملي مذهبيها و سلطنتطلبها را روياروي يكديگر نشاند و مهمترين دوگانههاي ايران را شكل داد. معادله دوقطبيسازي شاخصه اصلي جامعه ايراني بود. حتي روايتهايي وجود دارد كه دو تيم قرمز و آبي در عصر پهلوي دوم در ايران (همچنين تركيه و مصر) به سفارش برخي سياستمداران غربي تشكيل شدند تا ايرانيان در قالب يك رقابت ورزشي، دموكراسي دوگانه را تمرين كنند. اين روند با پيروزي انقلاب هم تغيير نكرد، در سالهاي ابتدايي انقلاب برخي افراد و جريانات به بنيانگذار انقلاب توصيه ميكردند، فرصت را غنيمت شمرده و آغاز عصر حكومت اسلامي در ايران را اعلام كند، همانطور كه طيفي از سياستمداران ايراني هم به دنبال جمهوري دموكراتيك بودند. امام (ره) اما ايده جمهوري اسلامي نه يك كلمه كم و نه يك كلمه بيش را انتخاب كرد.
روند دوگانگي در عرصه سياسي ايران اما پايان نپذيرفت. در دهه 60 اين دوگانگي در شمايل دو جامعه روحانيت و مجمع روحانيون ظهور و بروز پيدا كرد و در دهه 70 بدل به دوگانه اصلاحطلبان و محافظهكاران شد. محافظهكاران در دهههاي بعدي اما واژه اصولگرايي را انتخاب كردند تا دوگانه اصلاحطلب- اصولگرا شاخصه اصلي عرصه سياسي ايران در دهههاي بعدي شود. در دوران فعلي اما كه برخي تصور ميكنند، افكار عمومي ايرانيان از دوگانه اصلاحطلب-اصولگرا عبور كردهاند، دوگانه متفاوت ديگري ظهور و بروز پيدا كرده است. از زمان دولت روحاني بود كه دوگانه موافقان و مخالفان برجام در عرصه سياسي ايران ايجاد شد. مخالفان برجام اصل مذاكره را زير سوال برده و معتقد بودند، بايد درهاي ايران به روي غرب و حاميانش بسته شود. با صحبتهاي اخير پزشكيان و ظريف در قالب برنامههاي انتخاباتي، صفكشي موافقان و مخالفان برجام بيش از هر زمان ديگري جدي شده است. اما موضوع اين دو گفتمان تنها به عرصه سياسي ختم نميشود، اين دوگانه در بخشهاي ديگري نيز نمايان شده است. موافقان برجام به ايدههايي چون تنشزدايي، شايستهسالاري، مدارا، تخصصگرايي، اقتصاد بازار ازاد، توسعه بخش خصوصي، توسعه فعاليتهاي مدني، حاكميت قانون، زمينهسازي براي فعالسازي جامعه زنان، آزادي مطبوعات و... معتقدند و مخالفان برجام با ايدههايي چون خالصسازي، سيطره دولت در اقتصاد، محدودسازي شبكههاي اجتماعي، تصفيه اساتيد، افزايش برخوردهاي سلبي در مباحث فرهنگي و اجتماعي، محدودسازي رسانهها، فيلترينگ، تقابل به جاي تعامل و... به دنبال تحقق دولت مورد نظر خود هستند. صحبتهاي اخير پزشكيان و ظريف، اين رويارويي را شفافتر از هر زمان ديگري طي سالهاي اخير نمايان كرد. اينك به روشني ميتوان دريافت كه انتخابات پيش رو و آوردگاههاي سياسي بعدي، ميداني براي ارايه اين دو گفتمان خواهد بود. اينكه نتيجه انتخابات به نفع كدام جريان و كدام گفتمان خواهد بود در گروي مشاركتي است كه اكثريت ايرانيان در آوردگاههاي پيشرو ثبت خواهند كرد. در صورت كاهش مشاركت به زير 50درصد، احتمال توفيق مخالفان راديكال برجام بيشتر خواهد بود. در صورتي كه مشاركت به محدوده حدودا 50درصدي برسد انتخابات احتمالا به دور دوم ميرود. اما اگر مردم تصميم به مشاركت گرفته و وارد عرصه انتخابات شوند، اصلاحطلبان و رفرميستها پيروز انتخابات خواهند بود.