• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۳ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5794 -
  • ۱۴۰۳ يکشنبه ۳ تير

مروری بر رخدادهای نهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری در جمهوری اسلامی

رقابت جناح‌های سردرگم درس‌های تاریخی تیر84 برای تیر 1403

محمود احمدی‌نژاد برای نخستین‌بار در نهمین دور رقابت‌های ریاست‌جمهوری به پاستور رفت. در انتخاباتی که زیر سایه تشتت و شکاف بین نیروهای دو جناح اصولگرا و اصلاح‌طلب برگزار شد

گروه گزارش| نهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری در جمهوری اسلامی در سال ۱۳۸۴ طی دو مرحله در تاریخ ۲۷ خرداد و ۳ تیر همان سال برگزار شد و در جریان آن محمود احمدی‌نژاد به عنوان ششمین ريیس دولت در ایران انتخاب شد.

ثبت‌نام کاندیداهای نهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری در ایران از ۲۰ اردیبهشت آغاز و تا ۲۴ اردیبهشت به مدت پنج روز به طول انجامید. نکته حایز اهمیت اینکه علی‌اکبر ولایتی که ثبت‌نام کرده بود، بعد از ثبت‌نام آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به نفع او اعلام انصراف کرد.

تایید صلاحیت‌ها؛ ماجرای حکم حکومتی برای معین و مهرعلیزاده

در این دوره یک هزار و ۱۴ داوطلب برای رقابت انتخاباتی ثبت نام کردند که شورای نگهبان پس از پنج روز، نظر نهایی در مورد واجدین شرایط مطرح کرد و از این میان ۶ نامزد تایید صلاحیت شدند که عبارت بودند از: محمود احمدی‌نژاد، علی اردشیر لاریجانی، محسن رضایی، محمدباقر قالیباف، مهدی کروبی، اکبر هاشمی رفسنجانی. پس از اعلام نتایج تعیین صلاحیت نامزدهای ریاست‌جمهوری از طرف شورای نگهبان و ردصلاحیت مصطفی معین و محسن مهرعلیزاده کاندیداهای اصلاح‌طلب، شوک بزرگ انتخابات رخ داد که به درخواست آیت‌الله هاشمی رفسنجانی از شورای نگهبان منجر شد. فردای آن روز، غلامعلی حدادعادل رییس مجلس شورای اسلامی دوره هفتم در نامه ای خطاب به رهبری خواستار تجدیدنظر شورای نگهبان در بررسی صلاحیت کاندیداهای انتخاب ریاست جمهوری شد. آیت‌الله خامنه‌ای در پی این نامه، نامه‌ای خطاب به دبیر شورای نگهبان فرمودند که نسبت به اعلام صلاحیت معین و مهرعلیزاده تجدید‌نظر صورت گیرد. سرانجام شورای نگهبان صلاحیت معین و مهرعلیزاده را تایید کرد تا به این ترتیب کاندیداهای به هشت تن برسند اما محسن رضایی چند روز مانده به انتخابات انصراف داد.

آرایش سیاسی و جناحی؛ شکاف در اردوگاه اصلاحات

موعد برگزاری نهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری در شرایطی سر رسید که اصلاح‌طلبان دو شکست بزرگ را پشت سر گذاشته بودند؛ در سال 81 در انتخابات دومین دور از شورای اسلامی شهر و روستا با نتیجه 30 بر صفر رقابت را به اصولگرایان واگذار کردند. دو سال بعد در اردیبهشت سال 1383 نیز اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس هفتم شکست خوردند آن هم در حالی که هنوز قوه مجریه در دست اصلاح‌طلبان بود و خود انتخاباتی را برگزار کردند که در آن شکست خوردند.

در این شرایط -دو شکست پیاپی اصلاح‌طلبان در دو انتخابات به فاصله دو سال و افزایش میزان انتقادات بخش‌هایی از بدنه اصلاح‌طلبان به دولت خاتمی و البته رییس دولت - موعد برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری دوره نهم فرا رسید. شاید بهترین توصیف برای فضای نقدها علیه دولت وقت در آن ایام ماجرای حضور خاتمی در دانشگاه تهران باشد. وقتی در مقابل نقدهای تند و سروصدای زیاد دانشجویان گفت: «آن روز که من ريیس‌جمهور این کشور نبودم، مخالف هاشمی، مخالف رهبر و مخالف رهبری مخالف پیغمبر بود، اکنون شما در فاصله چند‌متری از ريیس‌جمهور ایستاده‌اید و دوران 8 ساله او را به باد انتقاد می‌گیرید و می‌دانید که با خیال آسوده از درِ سالن خارج خواهید شد.»

در سال‌ها بعد از انتخابات سال 1384 نقطه شروع شکست اصلاح‌طلبان «تعدد کاندیداهای حاضر در عرصه رقابت» ارزیابی شد. جبهه مشارکت ایران اسلامی به عنوان حزبی نزدیک به سید‌محمد خاتمی، با مصطفی معین وارد صحنه انتخابات شد. از سوی دیگر مهرعلیزاده، معاون تربیت بدنی دولت خاتمی نیز به عنوان کاندیدای نهمین دوره انتخابات وارد عرصه ریاست‌جمهوری شد. مهدی کروبی نیز با شعار هر ایرانی یارانه 50‌ هزار‌ تومانی وارد عرصه شد. کروبی توانست همه کاندیداها را جا بگذارد و بخش زیادی از آرای اصلاح‌طلبان و خاکستری‌ها را به خود جذب کند. علی‌اکبر هاشمی‌رفسنجانی نیز به عنوان یکی از کاندیداهای اصلاح‌طلب در کنار مهدی کروبی، مصطفی معین و محسن مهرعلیزاده وارد عرصه انتخابات شد.

اصولگرایان؛ سرمست از پیروزی مجلس

و شورای شهر

اردوگاه اصولگرایان در زمان برگزاری انتخابات نهمین دوره ریاست‌جمهوری اما مملو از اعتماد به نفس بود. آنها توانسته بودند در دو انتخابات 81 و 83 پیروز قاطع رقابت‌ها بودند و باتوجه به این دستاورد و البته شکاف‌های جدی در جناح مقابل، از پیروزی خود در انتخابات 84 نیز اطمینان خاطر داشتند.

نهاد انتخاباتی اصولگرایان در این دوره از انتخابات «شورای هماهنگی نیروهای انقلاب» به مدیریت و راهبری علی‌اکبر ناطق نوری بود. اواسط سال ۸۳ برای انتخاب نامزد اصولگرایان، یک گروه 5 ‌نفره متشکل از «علی‌اکبر ناطق‌نوری»، «حبیب‌الله عسگراولادی»، «محمدرضا باهنر»، «محمدرضا جمشیدی» و «حسین فدایی» را ایجاد کرد. این افراد به ترتیب به عنوان ريیس شورای هماهنگی، دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری، دبیر کل جامعه اسلامی مهندسین، نماینده جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و دبیرکل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی انتخاب شده بودند. براساس چارچوب تنظیم شده، ۵ نفر از نیروهای شورای هماهنگی وارد عرصه رقابت شدند تا طبق نظرسنجی‌ها، کاندیدای نهایی انتخاب شود.

نزدیکان علی‌اکبر ولایتی می‌گویند که تعلل شورای هماهنگی در معرفی کاندیدای نهایی موجب شد تا ولایتی در ۲۷ آذر ۱۳۸۳ از فرآیند این شورا کناره‌گیری کند. ازسوی دیگر احمدی‌نژاد هم با این شورا ناسازگاری داشت. او معتقد بود که ناطق نوری و جناح راست پیشاپیش تصمیم‌شان را برای حمایت از ولایتی یا لاریجانی گرفته‌اند؛ لذا حاضر به تن دادن به خروجی شورای هماهنگی نبود. ناطق نوری هم افکار احمدی‌نژاد را فضایی و تخیلی می‌دانست. علیرضا زاکانی هم بعدها در گفت‌وگویی با خبرگزاری فارس مدعی شد که به علت انتخاب زودهنگام علی لاریجانی توسط شورا در اسفند ۸۳ فرآیند وحدت با مشکل مواجه شده است.

انتخاب علی لاریجانی در ۲۱ اسفند ماه ۸۳ در شورای هماهنگی باعث جدایی رسمی احمد توکلی، محسن رضایی، محمود احمدی‌نژاد و محمدباقر قالیباف از این شورا و تشکیل «شورای هماهنگی دوم» شد. حلقه ای که علی اکبر ولایتی هم به آن پیوست. این چهار نفر ائتلاف جدیدی را شکل داده و با امضای میثاقنامه‌ای، فعالیت انتخاباتی را به صورت مستقل از شورای هماهنگی ادامه دادند. با این وجود این شورا نیز دستاوردی بیشتر و بهتر از شورای هماهنگی اصلی نداشت؛ تنها احمد توکلی به نفع قالیباف کناره‌گیری کرد. جمعیت ایثارگران که از حامیان احمدی‌نژاد بود، به فاصله چند روز مانده به ثبت نام داوطلبان، به جمع حامیان قالیباف پیوست. ولایتی نیز به نفع هاشمی رفسنجانی کنار رفته و رضایی هم سه روز قبل از انتخابات انصراف داد.

در مرحله دوم شورای هماهنگی حاضر به حمایت از احمدی نژاد نشد چرا که او چهارچوب های شورا را نمی پذیرفت. در نهایت هم جامعه مدرسین و جامعه روحانیت نظر جدیدی ارائه نکردند و شورای هماهنگی هم که در مرحله نخست از لاریجانی حمایت کرده بود، در مرحله دوم سکوت اختیار کرد. همچنین جبهه پیروان خط امام و رهبری و حزب موتلفه اسلامی هر دو نامزد را اصولگرا خوانده و از حمایت فرد خاصی خودداری کردند. با این حال جامعه اسلامی مهندسین و جمعیت ایثارگران و احمد توکلی با صدور بیانیه‌ای از احمدی‌نژاد حمایت کردند.

احزابی همچون حزب کارگزاران سازندگی، حزب اسلامی کار، خانه کارگر، چکاد آزاداندیشان، حزب عدالت و توسعه، بخشی از مجمع روحانیون مبارز، جامعه روحانیت مبارز- در دور اول- بخشی از جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آیت‌الله هاشمی رفسنجانی حمایت کردند.

احزاب و گروه هایی همچون مجمع دانشوران ایران اسلامی، موسسه پژوهش اندیشه، مراکز مطالعاتی- پژوهشی پیشگامان جنبش نرم‌افزاری، شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی، ستادهای انتخاباتی احمد توکلی و جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی از قالیباف حمایت می‌کردند.

شعارهای انتخاباتی ؛ رقابت بین شعار

«توسعه» و «عدالت»

هاشمی رفسنجانی که سابقه ۲ دوره ریاست‌جمهوری را در کارنامه خود داشت، درحالی برای بار سوم وارد عرصه انتخابات شد که اعلام کرد که «فهرست وزرای پیشنهادی خود را به رهبری ارائه خواهم کرد و تایید ایشان برای من تعیین کننده است. برای معیشت اقشار نیازمند و امنیت فردی و اجتماعی مردم، امنیت شغلی و سرمایه و توسعه ایران اهتمام بیشتری خواهم کرد.»

او در سخنرانی‌ها و فیلم‌های انتخاباتی خود تاکید می‌کرد که در حوزه سیاست خارجی باید به سمت «موازنه مثبت» رفت و «خطر امریکا» را کم کرد.

او درباره اوضاع داخلی نیز اعلام کرد «مخالف افراط، تفریط و روش اعتدال را می‌پسندم. دولت پاسخگو باید حقوق شهروندی و اجتماعی مردم را به رسمیت بشناسد و یک تعادل عملی و منطقی بین مردم و حکومت برقرار باشد که در این راستا نقش نهادهای نظام و نهادهای مدنی قابل توجه است.»

هاشمی رفسنجانی شعار انتخاباتی خود را «همه با هم، کار برای سربلندی ایران اسلامی/ دولت پاسخگو» اعلام کرد.

در مقابل هاشمی رفسنجانی، محمود احمدی‌نژاد قرار داشت که از ابتدا سعی کرد با ایجاد یک دو قطبی خود را رقیب اصلی هاشمی نشان دهد. جهت‌گیری عمده مواضع احمدی‌نژاد، حول محورهایی چون؛ عدالت، خودباوری، دین‌مداری، تحول‌گرایی، مبارزه با فساد، تمرکزگرایی، مبارزه با رفاه‌طلبی و تجمل‌گرایی مدیران، توجه به قشرهای محروم و مستضعف و حاشیه‌نشینان بود.

احمدی‌نژاد در سخنانی گفت: «با مشارکت و حضور مردم در عرصه‌های اداره کشور می‌توان اصلاح و پیشرفت را تضمین کرد. در ساختار اجرایی کشور نیز باید ظرفیت یک جهش بزرگ ایجاد شود و تنها راه آن نیز حاکمیت نگاه ائتلاف بر نظام اجرایی کشور است.

او گفت که «کابینه ۷۰ میلیونی تشکیل می‌دهم و به هیچ حزب و گروهی تعهد ندارم. منابع ملی باید از چنته دولت آزاد و دراختیار مردم قرار گیرد تا در خدمت پیشرفت کشور قرار بگیرد. ملت ایران امروز یک رسالت بزرگ برعهده دارد و باید ما بتوانیم یک کشور مقتدر و پیشرفته اسلامی ایجاد کنیم که مقدمه حکومت جهانی اسلام باشد. ما می‌توانیم با تامین حقوق ملت، تنش‌زدایی کنیم اما این توفیق دیپلماسی خارجی مستلزم وجود چند شرط است: ایمان به توانمندی ملت و خودباوری و تعهد به اصول انقلاب. اگر این شرایط در دولتی جمع باشد در تعاملات بین‌المللی می‌تواند، امتیاز بگیرد.»

در حاشیه این دو قطبی نیز محمدباقر قالیباف قرار داشت که سعی می‌کرد برند جدید از خود عرصه کند. برندی متفاوت از جایگاه او در فرماندهی نیروی انتظامی.

قالیباف در شعارهای انتخاباتی خود بر ۲ موضوع «حوزه معیشت» و «اشتغال» تاکید و تصریح می‌کرد که «من چهار اقدام در برنامه‌هایم دیده‌ام: ۱- در بخش اقتصادی ما باید قدرت خرید مردم را بالا ببریم و کیفیت زندگی مردم را بهبود ببخشیم. ۲- محور دوم مشارکت معنادار مردم است که معتقدم نباید مردم پس از رای دادن و رفتن به خانه‌های‌شان این تصور را پیدا کنند که در کارها دخیل نیستند. ۳- در رویکرد عملی باید از تجربه سایر کشورها استفاده کنیم مثلا در بخش خصوصی باید ابتدا مدیریت را خصوصی کنیم. ۴- مالکیت باید خصوصی شود در این صورت هم رقابت درست کرده‌ایم و هم چرخه تولید را پیش برده‌ایم و اجازه نمی‌دهیم، رانتخوارها پیدا شوند.» او شعار انتخاباتی خود را «زندگی خوب، برازنده ایرانی» قرار داد.

مهدی کروبی نیز به عنوان یکی از نامزدهای تایید صلاحیت شده در نهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری در سخنانی گفت که تلاش برای اجرای اصول معطل مانده قانون اساسی در صدر برنامه‌هایم است. تلاش خواهم کرد که از نیروهای مجرب، قومیت‌ها و مذاهب مختلف در کار اجرایی خود استفاده کنم. بنایم بر شایسته‌سالاری و استفاده از اقوام و مذاهب مختلف است.

او در مورد روابط خارجی اعتقاد داشت که در تشکیل دولت اصلاح‌طلب در چارچوب اقتدار رییس‌جمهوری، سیاست خارجی کشور مورد بازنگری و تجدیدنظر قرار خواهد گرفت و اصل اعتمادسازی و تفاهم با جهان براساس منافع ملی کشور مورد بازنگری قرار می‌گیرد. او شعار انتخاباتی خود را «دولت مقتدر و کارآمد برای توسعه پایدار / ای ایران ای مرز پرگهر» قرار داد.

شعار انتخاباتی علی لاریجانی نیز «افزایش حقوق معلمان تا دو برابر. دولت امید، هوای تازه، کارآمدی نظام» بود. او می‌گفت که «مهم‌ترین برنامه دولت آینده تعاون در درون نظام است و حضور جوانان در دولت امید پررنگ‌تر است. دولت رفاه برای حل کردن بحران بیکاری و ایجاد اشتغال جوانان از سرمایه‌گذاری‌های داخلی و خارجی حمایت می‌کند. تورم را یک رقمی کرده و قدرت خرید را تا ۴۰درصد افزایش می‌دهیم. در گام اول در کشور باید شفافیت را دنبال کنیم و دومین گام این است که شرایط حساس منطقه‌ای را مبنای حرکت خود قرار بدهیم.»

مهرعلیزاده شعار انتخاباتی خود را «دولت رفاه ملی، اقتدار، آرامش و کارآمدی» قرار داد. البته او از حمایت تشکیلاتی هیچ یک از گروه‌های مشهور جبهه دوم خرداد برخوردار نبود.

مهرعلیزاده اعلام کرد که «دولت رفاه متکی بر برنامه و روش‌های اجرایی است که در عمل به تولید ثروت و رفاه منجر می‌شود.» او اعلام کرد که «اکنون زمان برنامه داری در اداره کشور و بازسازی سیستم اجرایی و اداری کشور با بهره‌گیری تئوری‌ها و سیستم‌های آزموده شده مدرن که در کشورهای پیشرفته عمل شده، فرا رسیده است» و «من برای بومی کردن این سیستم‌ها و تلفیق آنها با شرایط ایران به عرصه انتخابات آمده‌ام.» او گفت که «دولت رفاه برای حل کردن بحران بیکاری و ایجاد اشتغال جوانان از سرمایه‌گذاری‌های داخلی و خارجی حمایت می‌کند.»

تحلیل نتایج آرا؛ ادامه افت نرخ مشارکت

انتخابات نهمین دوره ریاست‌جمهوری، نخستین انتخاباتی بود که به دور دوم کشیده می‌شد. در این انتخابات تعداد واجدان شرایط رای ۴۶ میلیون و ۷۸۶ هزار و ۴۱۸ نفر بود که از این تعداد ۲۹ میلیون و ۳۶۲ هزار و ۸۶۱ نفر (نزدیک به ۶۳درصد واجدان شرایط) آرای خود را به صندوق‌ها ریختند.

بدین ترتیب میزان مشارکت در این انتخابات، بازهم نسبت به انتخابات هفتم (۱۳۷۶) و هشتم (۱۳۸۰) سیر نزولی خود را ادامه داد. در انتخابات هفتم مشارکت بالاتر از ۷۹ درصد بود که در انتخابات هشتم با کاهش ۱۳درصدی به کمتر ۶۷ درصد و در انتخابات نهم با کاهش بیشتر از ۴ درصدی به کمتر از ۶۳ درصد رسید.

تعداد آرای مأخوذه در انتخابات مرحله دوم (سوم تیر ۱۳۸۴) به عدد ۲۷ میلیون و ۹۵۸ هزار و ۹۳۱ (حدود ۵۹درصد) رسید و بدین ترتیب میزان مشارکت همانند دوره هاشمی به باشگاه ۵۰درصدی‌ها، تنزل پیدا کرد. طی دو مرحله انتخابات، صحنه رقابت از گستردگی بین ۷ داوطلب، ناگهان به فشردگی شدید و رقابت بین دو داوطلب نهايی، منتهی شد. بدین ترتیب با وجود شدت رقابت احمدی‌نژاد و هاشمی در دور دوم انتخابات، کاهش مشارکت تنها به میزان ۴درصد، قابل توجه بود. اگر این شدت رقابت نبود با توجه به حذف ناگهانی ۵ داوطلب دیگر از صحنه رقابت‌ها، انتظار کاهش بیشتر میزان مشارکت طبیعی بود. خبرگزاری ایرنا در گزارشی عدم این اتفاق را ناشی از «هماورد تبلیغاتی پرشور دو داوطلب در میان پایگاه‌های اجتماعی» آنان توصیف کرده است.

نکته قابل توجه دیگر که در مقایسه دو مرحله انتخابات می‌توان گفت، پرش ناگهانی تعداد آرای احمدی‌نژاد طی یک هفته و افت شدید آرای هاشمی در همان مدت بود. آرای احمدی‌نژاد در مرحله اول انتخابات از ۵ میلیون و ۷۱۰ هزار و ۳۵۴ عدد (19/48درصد آرای مأخوذه) ناگهان به فراتر از ۱۷ میلیون و ۲۵۰ هزار رای (حدود ۶۲درصد آرای مأخوذه) رسید. به بیان دیگر درصد آرای او با صعودی ۴۲درصدی، از حدود ۲۰درصد به ۶۲درصد اوج گرفت. در مقابل آرای هاشمی از ۶ میلیون و ۱۵۹ هزار و ۴۵۳ رای (21/01درصد آرای مأخوذه) در مرحله اول به ۱۰ میلیون و ۴۶ هزار و ۷۰۱ رای (حدود ۳۶درصد آرا) رسید.

تنفیذ حکم احمدی‌نژاد

آیت‌الله خامنه‌ای در ۱۲ مرداد ۱۳۸۴ حکم ریاست جمهوری دوره نهم را تنفیذ کردند. در این حکم آمده بود: «ملت ما با اکثریتی قاطع، شخصیتی انقلابی، دانشمند، مدیری شایسته، کارآزموده و دارای سوابق مجاهدات صادقانه در صحنه‌های گوناگون را به ریاست‌جمهوری برگزیده است.

سخن صریح و قاطع و صادقانه ایشان در تعهد به خدمتگزاری و رفع محرومیت و مبارز با فساد و لحن افتخارآمیز ایشان در پایبندی به اسلام و آرمان‌های انقلاب که با منش مردمی و ساده‌زیستی همراه بود، دل‌ها و آرای مردم را متوجه ایشان کرد و مسوولیت مهم ریاست‌جمهوری را بر دوش ایشان نهاد. اینجانب ضمن تبریک به ملت شریف و آزاده، رای آنان را تنفیذ و جناب آقای دکتر محمود احمدی‌نژاد را به ریاست‌جمهوری اسلامی ایران منصوب می‌کنم. بدیهی است که رای ملت و تنفیذ اینجانب تا هنگامی است که ایشان به تعهد خود و صراط مستقیمی که تاکنون در آن حرکت کرده‌اند یعنی راه اسلام و آرمان‌های نظام اسلامی و دفاع از حقوق ملت و ایستادگی در برابر مستکبران و زورگویان پایبند باشند... رییس‌جمهور محترم را به توکل به خداوند قادر و اغتنام فرصت زودگذر و اخلاص در عمل و به‌کارگیری همه توان خود و بهره‌گیری از ظرفیت عظیم انسانی کشور در راه دستیابی به هدف‌های والایی که اعلام کرده‌اند، توصیه می‌کنم...»


محمود احمدي‌نژاد

متولد 1335- آرادان در گرمسار

   احمدي‌نژاد در ۱۳۵۴ در رشته مهندسي راه و ساختمان وارد دانشگاه علم و صنعت شد و تحصيلات خود را در اين دانشگاه تا اخذ دكتراي مهندسي عمران ادامه داد و در ۱۳۶۸ به عضويت هيات علمي اين دانشگاه  درآمد. 
در دهه ۶۰ فرمانداري ماكو و خوي را بر عهده داشت. در ۱۳۷۲ به عنوان نخستين استاندار اردبيل منصوب شد و تا ۱۳۷۶ اين مسووليت را بر عهده داشت. 
در ۱۳۷۹ براي نمايندگي ششمين دوره مجلس از تهران نامزد شد كه نتوانست به اين نهاد راه پيدا كند. او در ۱۳۸۲ به عنوان شهردار تهران انتخاب شد و در همين سمت كانديداي انتخابات رياست‌جمهوري شد.


علي‌اكبر هاشمي رفسنجاني

متولد 1313- بهرمان

   هاشمي رفسنجاني تحصيلات خود را در مكتب آغاز كرد و در پاييز ۱۳۲۷ براي تحصيل علوم ديني راهي قم شد. او پس از انقلاب، عضو شوراي انقلاب و سرپرست وزارت كشور در دولت موقت  شد.

هاشمي كه از موسسان حزب جمهوري اسلامي بود. در انتخابات مرحله اول مجلس نماينده تهران شد و در نخستين دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبري به اين مجلس راه يافت. 
در انتخابات دوره دوم مجلس نيز از تهران بــه مـــجلس رفت و به رياست مجلس  رسيد. 
در مجلس سوم نيز به رياست مجلس رسيد كه در همين دوره در انتخابات رياست‌جمهوري پيروز شد و رييس دو دولت سازندگي بود.


مصطفي معين

متولد 1330- نجف‌آباد

   او در ۱۳۴۸ در رشته پزشكي وارد دانشگاه شيراز شد و سپس دوره تخصصي خود را در رشته بيماري‌هاي كودكان و فوق تخصصي در رشته آلرژي و ايمونولوژي باليني را تكميل كرد. 

معين با پيروزي انقلاب سرپرستي طرح طب روستايي را با همكاري دانشگاه اصفهان، جهاد سازندگي و وزارت بهداري آن زمان در جهت محروميت‌زدايي فرهنگي، آموزشي، پژوهشي و بهداشتي درماني در مناطق محروم استان اصفهان به عهده گرفت. او در ۱۳۶۰ با تشكيل شوراي برنامه‌ريزي بهداشت و درمان استان فارس، مسووليت آن را عهده‌دار شد. معين وزير علوم در دوران اصلاحات بود. 


مهدي كروبي

متولد 1316- اليگودرز

   كروبي در رشته فقه و حقوق اسلامي تحصيل كرد و در دوران مبارزات قبل از انقلاب بارها دستگير و زنداني شد. او در ۱۳۵۸ به عنوان نماينده مردم اليگودرز وارد مجلس شد و به دستور امام (ره) بنياد شهيد انقلاب اسلامي و كميته امداد امام خميني را تأسيس كرد.

سپس به عضويت در شوراي مركزي حزب جمهوري اسلامي و شوراي مركزي جامعه روحانيت مبارز درآمد. 

وي در دور دوم و سوم مجلس نماينده مردم تهران شد و از ۱۳۶۶ مجمع روحانيون مبارز بنيان نهاد. او در ۱۳۷۸ بار ديگر از تهران وارد مجلس شد و رياست مجلس ششم را برعهده گرفت.


محمد باقر قاليباف

متولد 1340- طرقبه

   قاليباف دانش‌آموخته رشته جغرافياي سياسي دانشگاه تهران در مقطع فوق ليسانس و دكتراي همين رشته در دانشگاه تربيت مدرس است. قاليباف پس از پيروزي انقلاب فعاليت خود را در بسيج آغاز كرد و با شروع ناآرامي‌هاي كردستان به آن شهر رفت و سپس با آغاز جنگ تحميلي به جبهه‌هاي جنوب عزيمت كرد. 
او بعد از پايان جنگ تحميلي فرمانده قرارگاه نجف بود و سپس به جانشيني نيروي مقاومت بسيج منصوب شد. قاليباف در ۱۳۷۳ به عنوان فرمانده قرارگاه سازندگي خاتم‌الانبيا انتخاب شد. در ۱۳۷۶ به عنوان فرماندهي نيروي هوايي سپاه پاسداران و در ۱۳۷۹ به عنوان فرماندهي نيروي انتظامي منصوب شد .او در ۱۳۸۴ خورشيدي به عنوان يكي از نامزدها  وارد عرصه  انتخابات شد. 


علي لاريجاني

1336- متولد نجف

   علي لاريجاني در ۱۳۵8 كارشناسي رشته علوم رايانه را از دانشگاه صنعتي شريف دريافت كرد. وي براي ادامه تحصيل رشته فلسفه را انتخاب كرد و كارشناسي ارشد و دكتراي خود را در رشته فلسفه از دانشگاه تهران اخذ كرد. لاريجاني پس از انقلاب فعاليت در سازمان صدا و سيما را آغاز كرد و بلافاصله پس از ورود، به عنوان مديركل برون مرزي و دفتر مركزي خبر سازمان صداوسيما مشغول به كار شد. او در فاصله سال‌هاي ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۱ خورشيدي به عنوان رييس واحد مركزي خبر فعاليت مي‌كرد. وي در ۱۳۷۱ خورشيدي در پي استعفاي سيدمحمد خاتمي، به عنوان وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي انتخاب شد و تا ۱۳۷۲ در اين جايگاه فعاليت كرد. در ۱۳۷۲ به عنوان رييس سازمان صدا و سيما منصوب شد و تا ۱۳۸۳ در اين سمت  بود.

 


محسن مهرعليزاده

متولد 1335 - مراغه

   وي در ۱۳۵۳ خورشيدي وارد دانشگاه تبريز شد و ليسانس مهندسي مكانيك را از اين دانشگاه اخذ كرد و بلافاصله بعد از پايان كارشناسي، توانست در مقطع كارشناسي ارشد در دانشگاه تبريز قبول شود و پس از آن تا مقطع دكترا درس خواند.   ازجمله مسووليت‌هاي اجرايي مهرعليزاده مي‌توان به رياست فدراسيون بين‌المللي ورزش‌هاي زورخانه‌اي و عضويت در هيات مديره سازمان منطقه آزاد كيش و رييس هيات مديره شركت مهندسي توسعه آب آسيا اشاره كرد. وي در دولت هفتم، استاندار خراسان و در دولت هشتم، معاون رييس‌جمهوري و رييس سازمان تربيت‌بدني بود  و  در  انتخابات  ۱۳۸۴  خورشيدي وارد عرصه رقابت  شد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون