• ۱۴۰۳ دوشنبه ۸ مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5821 -
  • ۱۴۰۳ دوشنبه ۸ مرداد

تمام تنم تيغه‌اي‌ست از يك چاقوي قديمي*

جواد طوسي

مفهوم «رئاليسم» در دنيا و جهان‌بيني مسعود كيميايي، جايگاهي رفيع و تعريفي متفاوت دارد. خودش اينگونه از رئاليسم ياد مي‌كند: [در رئاليسم فقط يك مفهوم حاكم نيست، چندين مفهوم درتنيدگي با هم به يك نظرگاه مي‌رسند كه گفته شده ادبيات رئاليستي به درك بهتر واقعيت كمك مي‌كند. به ارزش‌هاي نهفته مي‌رسد كه ترديدي نيست هيچگاه رئاليسم در پي توانمندي در فلسفه و يا ديدارهاي بحث و گفت‌وگو نيست كه در پي «خود ثابتي» باشد].

در واقع، از ديد او رئاليسم بدون آنكه حضوري متظاهرانه و تحميلي داشته باشد، عيار واقعيت را رو مي‌كند و به نمايش مي‌گذارد. اين واقعيت مي‌تواند تصويرعيني و روتوش نشده يك دوران و طبقه‌بندي آدم‌هايش باشد. منتها توجه داشته باشيم كه خالق اثر در اين واقع‌نگري مي‌تواند با قواعد عُرفي و حرفه‌اي رسانه‌اي كه برگزيده است، بازي ژورناليستي و در عين حال هنرمندانه درستي داشته باشد. مسعود كيميايي از « قيصر» تا « خائن كشي» اين رئاليسم را با خود حمل كرده و با آن به ارزيابي دنياي پيرامون خود و طبقه و آدم‌هاي منتخبش پرداخته است. در كنار قصه و روايت‌پردازي، آنچه براي كيميايي اهميت اساسي دارد، مقام و جايگاه و خصايص افرادي است كه به تبع شرايط فرهنگي/ اجتماعي/ تاريخي در شمايل «قهرمان» يا «ضد قهرمان» و يا تركيبي از آن دو قرار مي‌گيرند. از اين منظر، قيصر، داش آكل، سيد و قدرت «گوزن‌ها»، راهيانِ سنگ فيلم «سفر سنگ»، احمد « دندان مار»، نوري «سرب » سلطان، فضلي « خون شد» و آن جمع مبارزِ عدالتخواه در «خائن كشي» در ساحتي قهرمانانه قرار مي‌گيرند و رضا موتوري و اميرعلي « اعتراض» و رضاي «دندان مار» موقعيت معاصر خود را در تركيبي از قهرمان و ضد قهرمان به نمايش مي‌گذارند و اماني «خط قرمز» يك نمونه استثنايي از ضد قهرماني است كه براساس عملكرد و ديدگاه و مانيفست اخلاقي‌اش، وجوهِ توام سمپاتيك و دافعه‌آميز دارد.

البته اين به قابليت‌هاي هنرمند و خالق اثر برمي‌گردد كه چگونه بتواند به اين جمعِ آدم‌هايش در دل واقعيت، تصوير و هيئتي باورپذير بدهد.

اگر بپذيريم كه رئاليسم عمدتا با اقشار و طبقاتي سر و كار دارد كه در مقاطع بحراني و بزنگاه‌هاي تاريخي در معرض آسيب‌پذيري و فروپاشي قرار مي‌گيرند، فيلمساز و نويسنده و اديبِ چنين دنيا و نگرشي به‌طور اجتناب‌ناپذير نگاهي «عدالت‌خواهانه» دارد.اما تفاوت مسعود كيميايي در روند فيلمسازي و خلق ديگر آثار اديبانه‌اش اين بوده كه عدالت‌خواهي‌اش را با اخلاق و منش و خصايص والاي انساني معنا كرده است، نه با نگاهي ايدئولوژيك (فرضا از جنس رئاليسم سوسياليستي).درچنين موقعيت و مقام و مرتبه‌اي، آدم‌هاي برگزيده فيلمسازي با خاستگاه و خصايل و مولفه‌هاي او اين حقانيت را دارند كه معترض و كنشمند و عدالتجو باشند و در واكنش به نابرابري‌ها و رفتار و منش غير انساني/ اخلاقي به ستيز بينديشند. مسعود كيميايي به پشتوانه آثاري كه شمار قابل توجهي از آنها در تاريخ فرهنگ و هنر اين سرزمين جايگاهي رفيع و ماندگار پيدا كرده‌اند، فيلمساز و فرهنگ‌سازي همچنان زنده و سرپا و صاحب عقيده و حرف حساب است. سالروز تولدش مبارك، سرش سلامت، عمرش همچنان پربارو… به اميد تداوم حضور پرانگيزه‌اش در صحنه.

* وام گرفته شده از يكي از اشعار مسعود كيميايي از مجموعه «زخم عقل». 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها