• ۱۴۰۳ دوشنبه ۲۸ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5828 -
  • ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۶ مرداد

بگذاريد بچه‌ها درست الگوبرداري كنند

غزل حضرتي

بچه‌ها عاشق خاله‌ و عمه‌اند، عاشق دايي و عمو، پدربزرگ مادربزرگ كه جاي خود دارد. پسربچه‌ها مخصوصا دايي و عمو را خيلي دوست دارند و دايم سعي مي‌كنند خودشان را شبيه آنها كنند. به پسر بزرگ از كودكي گفته‌ايم تو شبيه دايي‌ات هستي، قيافه‌ات، سليقه‌ات، ايراد گرفتنت از غذا، همه اينها تو را شبيه دايي‌ات كرده. اينها را كه مي‌شنود ذوق مي‌كند. سعي مي‌كند در واقعيت هم خود را شبيه او كند. در سفري كه باهم رفته بوديم، دايم مي‌چسبيد به دايي‌اش و در همه بازي‌ها او را به عنوان هم‌تيمي‌اش انتخاب مي‌كرد. مي‌خواست به خودش بقبولاند كه نسخه دوم اوست. 
فوتبال كه شروع شد، پسر گفت:«من با دايي در يك تيميم. ما قوي‌تر از شماييم، شما همه با هم باشيد، ما دونفر باهم.» واقعا هم در نقشش غرق شده بود و كار تيمي را داشت به بهترين نحو انجام مي‌داد. پاس مي‌داد، گل مي‌زد، حمله مي‌كرد، دروازه خالي را نجات مي‌داد. 
پسر كوچك هنوز به سن الگوبرداري نرسيده و فعلا با خانم‌ها راحت‌تر است. الگوبرداري برهه مهمي است در زندگي بچه‌ها. هرچقدر به جنس موافق خود نزديك‌تر باشند، بيشتر الگوي درست مي‌گيرند. پسرم دوست دارد ساعاتي را با پدرش بگذراند. به‌رغم اينكه بسيار به من نزديك است، اما ساعاتي را كه با پدرش مي‌گذراند غنيمت مي‌داند. مخصوصا اوقاتي كه يكسري بزرگ‌تر ديگر هم باشند كه دلخواهش باشند.
بچه‌ها عاشق بازي‌هاي دسته‌جمعي‌اند، آنها دوست دارند در جمع بزرگ‌ترها كه قرار مي‌گيرند، به حساب بيايند، ديده شوند و با آنها مثل كودكاني كه هيچ نمي‌فهمند رفتار نشود. ما وقتي دورهم جمع مي‌شويم، بازي‌هايي مي‌كنيم كه بچه‌ها هم بتوانند شريك شوند. بيست سوالي بازي محبوب هر دو پسر است و بسيار در آن ماهرند. نوبت هركدام كه مي‌شود سخت‌ترين گزينه‌ها را انتخاب مي‌كنند تا بگويند ما جلوي شما كم نمي‌آوريم. اغلب هم دوست دارند آدم‌هاي محبوب‌شان گزينه درست را حدس بزنند. در جمع‌هاي خانوادگي من سعي مي‌كنم ميدان را به دايي‌ها واگذار كنم تا پسرها از سروكله زدن با دايي‌هايشان لذت ببرند.
هرازچندگاهي پسرم دوست دارد با دايي و زن‌دايي‌اش بيرون برود. من و پدرش نباشيم. او به سني رسيده كه دلش مي‌خواهد استقلالش از ما را داد بزند. بگويد من به تنهايي مي‌توانم با آدم‌هاي دلخواهم معاشرت كنم و لذت ببرم. بدون دخالت و حضور شما. سعي مي‌كنم به خواسته‌اش احترام بگذارم و ساعاتي او را نزد دوستان بزرگسالش بفرستم. آنها هم از معاشرت با پسربچه‌اي كه دوست دارد بگويد بزرگ شده‌ام لذت مي‌برند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون