• ۱۴۰۳ يکشنبه ۲۸ مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5838 -
  • ۱۴۰۳ يکشنبه ۲۸ مرداد

مهدي ذاكريان، كارشناس مسائل بين‌الملل و سياست خارجي:

پيمان امنيتي مي‌تواند همسويي تهران و رياض را تحت تاثير قرار دهد

    لغو ممنوعيت فروش تسليحات امريكايي به عربستان را مي‌توان در قاب پيمان امنيتي كه ايالات متحده به دنبال تعريف آن با پادشاهي است، تبيين كرد، پيماني كه به ادعاي ناظران مقدمه‌اي است بر فرآيند عادي‌سازي روابط رياض و تل‌آويو. اين مقوله با توجه به تغيير معادلات منطقه چگونه مي‌تواند به‌طور مشخص روابط ايران و عربستان را تحت تاثير قرار دهد؟
عربستان همواره داراي چالش‌هاي متعددي با متحدين سابق خود بوده كه اين چالش به حفره‌اي در ارتباط ميان عربستان و امريكا تبديل شده است. اما دو چالش عمده در روابط رياض با امريكا حول دو موضوع مطرح بود. يكي از اين چالش‌ها بحث حقوق بشر بود كه در همين راستا اقدامات عربستان در ارتباط با مخالفين داخلي و موضع‌گيري پادشاهي در باب حقوق زنان و ماجراي قتل خاشقجي كه در دوران ترامپ رخ داد به مقوله‌اي چالش‌برانگيز ميان دو بازيگر در دوران رياست دولت بايدن تبديل شد. گفتني است ترامپ نيز نسبت به نقض حقوق بشر در عربستان چشم پوشي نكرد و نسبت به قتل روزنامه‌نگار سعودي واكنش نشان داد. اين درحالي است كه دو كشور متحد سنتي هستند و با يكديگر اتحاد و ائتلاف دارند. در ذيل موضوع حقوق بشر اقدامات عربستان در يمن نيز مطرح است كه سبب‌ساز كشتار غيرنظاميان و كودكان و قحطي و مسائلي از اين دست شد. چالش دوم چالشي سياسي ديپلماتيك است و آن مربوط به موضوع اختلافاتي ميان اعراب و اسراييل بود كه عربستان حتي در صلح ابراهيم هم ‌نظراتي نسبت به همكاري با اسراييل داشت مخصوصا درباره تشكيل دولت مستقل فلسطيني و مواردي ديگر از قبيل بازگشت پناهندگان. اين موضوعات اختلافات دامنه‌داري ميان طرفين ايجاد كرد. طي سال‌هاي اخير رويكرد عربستان و گروهي ديگر از كشورهاي منطقه در ارتباط با ساختار نظام بين‌الملل در قياس با گذشته تفاوت پيدا كرد. اول اينكه رهبران كشور عرب منطقه مانند عربستان و امارات و قطر در خفا مدعي‌اند كه اسراييل را بالطبع بايد به عنوان يك كشور شناسايي شده و عضو سازمان ملل به عنوان همسايه خود بپذيرند. لذا مسير مبارزه براي فلسطينيان را به مسير همزيستي فلسطينيان با اسراييل سوق دادند. در اين جهت همكاري‌هايي نيز دارند كه يك دولتي مستقل مانند ساير دولت‌هاي عربي كه اتحاد و ائتلاف با متحدان سنتي خود دارد، تعريف شود. بايد گفت كه سازمان ملل و سازمان همكاري اسلامي نيز در همين مسير فعاليت دارند. در سبد كشورهاي عربي دو كشور داشتيم كه رويكرد متفاوتي دارند، بازيگراني چون سوريه و ليبي. رهبران اين كشورها بر اين باورند كه بايد زمينه براي تشكيل و شناسايي كشور فلسطين فراهم شود. با اين همه عربستان در حوزه حقوق بشر تلاش داشت تا با توسل به برنامه‌هاي ظاهري به انتقادها پايان دهد، اين بازيگر، رفاه را براي شهروندان خود محقق كرد و «حقوق بشر ويتريني» را به دنيا نمايش داد. به اين معنا كه به زنان حق رانندگي ارايه شد و آنها توانستند حساب بانكي داشته باشند. علاوه بر اين محدوديت‌هايي عليه گروه‌هاي افراطي اعمال شد. در مواردي ديگر نيز جشنواره درياي سرخ را در حوزه سينما برگزار كردند يا حتي به زنان اجازه دادند تا به استاديوم بروند. البته كه اين اقدامات نه مانند يك كشور دموكراتيك و با حضور و فعاليت احزاب و رسانه‌هاي آزاد انجام نشد، بلكه به صورت نمايشي ويتريني بود. اينها تحولات دوگانه‌اي است كه رهبران عربستان زمينه را براي تحققش فراهم كردند. اما همين رويكرد دوگانه به بازيگراني چون ايالات متحده و اروپا بهانه‌اي داد تا با پادشاهي، فارغ از كارنامه حقوق بشري‌اش همصدا شده و برخي مشوق‌هايي را در اختيار اين گروه از كشورهاي به اصطلاح «مرتجع» قرار دهند. البته كه در چندين سال قبل اصطلاح مرتجع در ارتباط با بازيگري چون عربستان به كار مي‌رفت و امروزه به اين كشورها اصطلاح «مترقي» را مي‌دهند. فارغ از اينها بايد گفت كه رهبران سعودي حداقل متوجه شده‌اند كه اگر قصد دارند بقاي‌شان حفظ شود بايد تا اندازه‌اي به رفاه مردم و همكاري با نظام بين‌الملل نيز توجه داشته باشند. از طرفي ديگر متحدان سنتي رياض، بازيگراني چون امريكا و بريتانيا از دو منظر همگرايي با عربستان و بازيگراني چون امارات را با اهميت مي‌دانند، از يك منظر اين گروه از كشورها تهديدي عليه اسراييل محسوب نمي‌شوند و از سوي ديگر بازيگري چون ايالات متحده به راحتي قادر است تا تسليحات نظامي‌اش را در اختيار آنها قرار داده و بدين طريق چرخ كارخانه‌هاي اسلحه‌سازي‌اش را بچرخاند. همزمان بازيگري چون اسراييل نيز تلاش دارد تا با دامن زدن به تنش‌ها اين ادعا را مطرح كند كه قدرت ايران تهديدي براي منطقه است، تل‌آويو بدين طريق در تلاش است تا همصدا با كشورهايي عربي و برخورداري از حمايت‌هاي امريكا ائتلافي را عليه ايران تعريف كند. طبيعتا در چنين شرايطي لغو محدوديت‌هاي تسليحاتي براي عربستان و برداشتن گام‌هايي جهت عادي‌سازي روابط پادشاهي و تل‌آويو نه تنها براي رهبران رياض پرهزينه خواهد بود، بلكه مي‌تواند روابط ايران و عربستان را به شكلي منفي تحت تاثير قرار دهد.
    در دولت سيزدهم تلاش‌ها براي احياي روابط ايران و عربستان با ميانجيگري چين به نتيجه رسيد. هرچند پيش‌تر از اين رايزني‌هايي ميان طرفين در بغداد و عمان انجام شده بود، حال آن‌گونه كه شما اشاره كرديد، سياست‌هاي تازه ايالات متحده مي‌تواند روابط اين دو قدرت منطقه‌اي را پرتنش كند.
نمي‌توانيم بگوييم روابط ما با عربستان به صورت كامل احيا شد. آقاي اميرعبداللهيان تلاش‌هاي بسياري در اين زمينه داشتند. ايشان شخصا روابط خوبي با اعراب داشتند. به اين دليل كه از زمان دولت آقاي روحاني، ايشان به عنوان معاون عربي- آفريقايي وزارت خارجه فعاليت داشتند و در اين حوزه بسيار فعال بودند و ارتباط‌هاي نزديكي هم داشتند. با اين همه بايد گفت كه تلاش‌هاي ابتدايي آقاي عبداللهيان بي‌نتيجه بود، چرا كه ايشان با سياست خارجي مزاحم و متعارف روبه رو بود. به اين معنا كه همزمان كه تلاش داشتند مسائل چالش‌برانگيز ميان ايران و عربستان را رفع كنند، گروهي از مخالف‌خوان‌ها با موضع‌گيري‌هاي نادرست موانعي در اين مسير ايجاد مي‌كردند. در همين راستا مي‌توان گفت امروز نيز ميان ايران و عربستان اختلافات بنيادي وجود دارد از همين رو نمي‌توان از وحدت ميان دو كشور صحبت كرد؛اما ميان رياض و تهران نوعي همسويي وجود دارد. به اين معنا كه دو كشور در برخي مسائل همسو هستند و هم جهت رفتار مي‌كنند. هر كدام اينها تعاريف تخصصي خود را در دانش روابط بين‌الملل دارد. اتحاد، اوج همبستگي است. مانند اعضاي اتحاديه اروپا كه داراي پولي واحد نيز هستند يا مثلا سياست خارجي واحد را دارا هستند. همگرايي زماني به وجود مي‌آيد كه چندين كشور از يكسري سياست‌هاي مشتركي تبعيت كنند. مثال بارز آن ناتو است، بازيگران اين نهاد به واسطه دغدغه‌هاي امنيتي كنار هم تعريف شده‌اند و از اصول واحدي پيروي مي‌كنند يا مثلا در آسه‌آن در حوزه مسائل اقتصادي شاهد همگرايي هستيم. همسويي زماني محقق مي‌شود كه در برخي سياست‌هاي منطقه‌اي و جهاني طرفين با يكديگر هم عقيده و همزمان اختلاف نظر هم داشته باشند، پس شاهد اشتراك در عين افتراق خواهيم بود. در بازه‌اي از زمان منافع ايران و امريكا در سوريه و مقابله با گروه تروريستي داعش همسو بودند. در حالي كه نه همگرايي داشتند و نه ائتلافي تعريف كرده بودند.ايران و امريكا حتي در رويارويي با حكومت اول طالبان در سال 2001 نيز همسو بودند، از همين رو زماني كه ايالات متحده به بهانه حمله تروريستي يازده سپتامبر به افغانستان حمله كرد، شاهد رويكرد حمايتي ايران بوديم.در همين راستا بايد گفت آقاي اميرعبداللهيان تلاش كرد همسويي ميان ايران و عربستان را احيا كند و تلاش ناموفقي هم نداشت.با اين همه فارغ از عادي‌سازي روابط دو كشور شاهد اين بوديم كه عربستان درباب مقوله‌هايي چون ميدان گازي آرش با قطر عليه ايران همصدا شد يا حتي امارات كه با ايران در حوزه سرمايه‌گذاري منافع بسياري دارد درباب جزاير سه‌گانه كه بخشي از حاكميت سرزميني ماست، مواضع خلافي ارايه كرد. ما تنها يك بار به سمت همكاري و همگرايي با عربستان حركت كرديم آن هم در زمان آقاي روحاني بود. ايران با عربستان در اين دوره پيمان امنيتي منعقد كرد. پيش‌تر نيز در زمان دولت اصلاحات آقاي عبدالله نوري به رياض رفتند و پيماني امنيتي امضا كردند. نتيجه آن شد كه طي چند دوره در اجلاس سران شوراي همكاري خليج فارس اجازه داده نمي‌شد كه در بيانيه‌هاي اجلاس صحبتي از جزاير سه‌گانه شود. به صورت كلي اين موضوع از دستور كار عربستان خارج شده بود. علاوه بر آن همكاري‌هاي وسيعي ميان ايران و عربستان در حوزه گردشگري و امنيتي و سياسي و اقتصادي و در حوزه نفت تعريف شده بود و در اين زمينه گشايش‌هايي را شاهد بوديم. پادشاه و وليعهد عربستان نگاه ويژه‌اي به ايران پيدا كرده بودند. با اين همه برخي مخالفت‌خواني‌ها در داخل زمينه‌ساز تنش در روابط دو بازيگر شد به گونه‌اي كه حتي آقاي احمدي‌نژاد و آقاي علي اكبر صالحي وزير خارجه ايشان نيز سعي مي‌كردند از توان خود براي بهبود شرايط استفاده كنند، اما خوب موفق نشدند. اوج تلخي روابط ايران و عربستان در زمان آقاي روحاني بود كه سفارت و كنسولگري عربستان در ايران مورد حمله قرار گرفت. تمامي اين سوابق منفي را كه بخواهيم مد‌نظر قرار بدهيم بايد گفت كه امروز لغو محدوديت ارسال سلاح از جانب امريكا به عربستان يا فراتر از آن تحقق پيمان امنيتي ميان دو بازيگر تحولي آنچناني نيست كه بتواند همسويي تهران و رياض را در كوتاه‌مدت تحت تاثير قرار دهد. در دولت آقاي پزشكيان آن‌گونه كه خود ايشان تاكيد داشتند، يكي از اصول مورد تاييد، تعامل با بازيگران همسايه كشورهاي منطقه است. هرچند بايد گفت كه سياست پيشنهادي ايشان خواه در ارتباط با منطقه و خواه در ارتباط با كشورهاي غربي طبيعتا تحت تاثير تحولات خاورميانه قرار خواهد گرفت.
    آيا احتمال شكل‌گيري ائتلافي عربي به رهبري عربستان براي ازسرگيري حملات عليه يمن با درنظر گرفتن متاثر شدن اين اتفاق از پيمان دفاعي امريكا و عربستان وجود دارد؟ انصار‌الله متحد ايران است، مي‌توان گفت كه تنش‌هاي منطقه به سمت و سويي پيش برود كه بار ديگر يمن به ميدان نبرد نيابتي تهران و رياض تبديل شود؟
احتمال شكل‌گيري ائتلاف عليه ايران غيرممكن نيست، اما با لحاظ كردن چشم‌انداز تعريف شده توسط بازيگران عرب بالاخص عربستان كه بر مقوله‌هايي چون پيشرفت‌هاي اقتصادي و افزايش توان دفاعي‌شان متمركز هستند، در كوتاه‌مدت تمايل براي ايجاد تنش اندك است. مساله‌اي كه درباره يمن وجود دارد، اين است كه سعودي‌ها يمن را به لحاظ سنتي حريم و قلمرو خود مي‌دانند. بنابراين ورود هر كشور ديگري به آن منطقه مورد نظرشان را تاب نخواهند آورد. پيش‌تر و در جريان جنگ در يمن، رياض ادعا داشت كه ايران به اين قلمرو به لحاظ سنتي وارد شده است و آنها نيز سريعا مي‌توانند ايران را از يمن بيرون كنند و اين اشتباه محاسباتي سعودي‌ها بود. از همين رو پادشاهي تهاجمات نظامي به يمن را آغاز كردند و وارد رويارويي نيابتي با ايران شدند، اما نتوانستند از اين باتلاق به راحتي خارج شوند. سعودي‌ها اكنون از اينكه انصار‌الله روياروي اسراييل قرار گرفته و بر مساله غزه و هدف قرار دادن كشتي‌هاي اسراييلي متمركز شده، راضي هستند. بالاخص آنكه بحران درياي سرخ موجب شده تا ايالات متحده و بريتانيا ائتلافي تشكيل داده و بدون هزينه عربستان براي برقراري امنيت خيز بردارند.حتي چيني‌ها نيز علاقه‌مند هستند كه وضعيتي امن حكمفرما باشد به اين دليل كه مي‌خواهند مراودات تجاري خود را در شرايطي ايمن انجام دهند. بنابراين يك ائتلاف بين‌المللي عليه انصار‌الله به بهانه غزه شكل گرفته كه اين مطلوب عربستان است. چرا بايد عربستان خود را مجددا وارد باتلاق كند و بعد از آن هم به تكرار موضوعات نقض حقوق بشردوستانه متهم شود. حداقل من اين‌گونه فكر نمي‌كنم كه سعودي‌ها مجددا به اين موضوع ورود كنند. در ثاني در حمله‌اي كه امريكايي‌ها و انگليسي‌ها و همين‌طور اسراييل عليه يمن داشتند تاسيسات اصلي آنها را هدف قرار دادند. لذا اينكه خود سعودي‌ها بخواهند مجددا ائتلافي تشكيل دهند و مجددا رسما مداخله مستقيم داشته باشند با اين شرايط بعيد است مگر اينكه پس از پايان جنگ غزه بار ديگر ميان انصار‌الله و عربستان اختلاف‌هايي جدي نمايان شود كه در اين شرايط احتمال شكل‌گيري اين ائتلاف عربي افزايش پيدا خواهد كرد. 
    تلاش دولت بايدن براي تعريف پيمان امنيتي با عربستان و تصميم اخير اين كشور مبني بر لغو ممنوعيت فروش تسليحات اتمي امريكا به عربستان به صورت كلي معادلات امنيتي منطقه در شرايط فعلي را دچار تحولات معناداري خواهد كرد؟
بله، قطعا. اين احتمال وجود دارد كه نظم منطقه را به سمت و سوي متفاوتي پيش ببرد. در اتحادي كه در حال احياست همكاري ميان پادشاهي و ايالات متحده احيا شده است. از همين رو اين احتمال وجود دارد عربستان و ايالات متحده تلاش كنند تا ايران و محور مقاومت را در شرايط متفاوتي قرار دهند. در كل بايد گفت ائتلاف و اتحادي كه قدرت‌هاي فرامنطقه‌اي با كشورهاي منطقه برقرار مي‌كنند نظم منطقه را دگرگون خواهد كرد. اين نظم جديد منطقه‌اي كه در خاورميانه ايجاد مي‌شود براي چين و روسيه مزيت نسبي دارد.بالاخص به واسطه روابط اقتصادي سودمندي كه امارات و عربستان و قطر با روسيه و چين دارند. از طرفي ديگر اگر ايران در اين نظم منطقه مشاركتي نداشته باشد، بازيگراني چون ايالات متحده و عربستان و حتي اسراييل تلاش مي‌كنند تا از اين مقوله براي خود فرصت‌سازي كنند. در ميانه اين بازي طبيعتا روسيه و چين نيز به دنبال سهم‌خواهي خواهند بود و از همين رو در ازاي حمايت از ايران تلاش خواهند كرد تا امتيازهايي را از آن خود كنند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون