• ۱۴۰۳ سه شنبه ۳۰ مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5849 -
  • ۱۴۰۳ سه شنبه ۳۰ مرداد

نگاهي به موزه‌هاي هنري در پايتخت قطر

رد پاي پررنگ هنر ايراني در دوحه

شايد خيلي‌ها ندانند كه همسايه جنوبي ما در موزه هنر اسلامي‌اش «تالار ايران» دارد

سحر آزاد

اولين تصوير پس از عبور از طاقي بلند و عظيمي كه به سوي تالار ايران مي‌رود، طاقي آن‌ سوي تالار است كه مسجد امام اصفهان را در پيش چشمان‌تان مجسم مي‌كند. همزمان صدايي در حال پخش است؛ زماني كه به عقب برمي‌گرديد تا شايد منشأ صدا را پيدا كنيد، تصويري از ايرانيان با جامه‌ها و كلاه‌هاي سنتي در این سوی طاق مي‌بينيد. صداي پخش شده گويي صحبت‌هاي مردم كوچه و بازار است اما وقتي به مانيتور كنار فرش قديمي و بزرگ در ميانه تالار نزديك مي‌شويد، شاهد مستندي درباره فرش ايران هستيد. زمزمه شعر مردان و زناني كه پشت‌دار قالي نشسته‌اند، هم‌مسير قدم‌هاي‌تان مي‌شود تا يادآور شود كه اينجا تالار ايران در موزه هنر اسلامي در دوحه، جايي در نزديكي وطن است و شما به عنوان يك ايراني در احاطه هزاران اشيای بر جاي مانده از تاريخ و فرهنگ كشورتان، از يك‌سو مغرور از اينكه يكي از موزه‌هاي منطقه، مملو از آثار ايران است، از سوي ديگر دچار افسوس و حسرت از وضعيت فرهنگ و هنر خودتان مي‌شويد كه مدام به خاطر نبود بودجه، قوانين سختگيرانه و بي‌توجهي خبرساز مي‌شوند.

 

موزه‌ هنر اسلامي

دوحه به عنوان پايتخت قطر در سال‌هاي اخير شروع به ساخت موزه‌هايي در زمينه فرهنگ و هنر كرده است. يكي از معروف‌ترين آنها، موزه هنرهاي اسلامي (MIA) نام دارد كه در سال ۲۰۰۸ تأسيس شده و طراحي آن را «آي.ام. پِي»، معمار شناخته شده امريكايي چيني‌تبار انجام داده است. اين موزه آثاري از قرن هفتم تا بيستم شامل نسخ خطي، فلزكاري، سراميك، جواهرات، كارهاي چوبي، منسوجات، سكه‌، سنگ‌هاي قيمتي و شيشه را از مكان‌هاي جغرافيايي مختلف به نمايش گذاشته است.

نه‌تنها اين موزه بلكه موزه هنر مدرن قطر كه در ادامه به آن هم اشاره مي‌شود، براي شهروندان قطري رايگان است اما افراد ديگر براي تهيه بليت بايد ۵۰ ريال قطري بپردازند. هنگام خريد بليت نيز بسته‌اي شامل بليت چهار موزه هنر اسلامي، موزه ملي قطر، موزه ورزش و گالري ايستگاه آتش‌نشاني به شما پيشنهاد مي‌شود كه قيمت آن ۹۹ ريال قطر است و از نظر اقتصادي به نفع بازديدكننده. البته اين كار سود بيشتر را نصيب خود قطري‌ها مي‌كند چراكه گردشگران را نه تنها با موزه‌هاي خود آشنا مي‌كند بلكه هويتي در ذهن آنها ساخته مي‌شود كه بخش بزرگي از آن ايجاد يك چهره فرهنگي است.

بعد از ورود به موزه، در طبقه همكف، كافه و يك فروشگاه از محصولاتي را مي‌بينيد كه اولين مواجهه شما با آثار ايراني در همان جا شكل مي‌گيرد. كتاب‌هايي درباره هنر ايران مانند فرش يا جاسوئيچي‌هايي از مردان و زنان دوران صفوي. فضاي كافه با پنجره‌هاي سراسري‌اش رو به خليج فارس قرار دارد و نطقه‌هاي درخشان خورشيد روي امواج آبي دريا تماس تاريخ با جغرافيا را پيوند مي‌دهند. ضمن اينكه مناظري پانوراما از اسكله شهر دوحه، موزه را احاطه كرده است.

در طبقات بعدي ۱۹ گالري با آثاري از ايران، هند، پاكستان، افغانستان، عراق، سوريه، ازبكستان، عثماني، آسياي ميانه تا اندونزي و جنوب اسپانيا (اندلس) قرار دارد. به غير از چند گالري كه به نام برخي از كشورها همچون ايران، هند، اندلس و... است، مي‌توان گفت تقريبا در بقيه تالارها نيز همچنان آثاري از فرهنگ و هنر ايران به خصوص اشيايي از كاشان نمايش داده شده كه برخي از آنها نمونه نادري دارند مانند نسخه‌اي از كتاب «قانون» ابوعلي سينا.

احتمالا يكي از بخش‌هاي جذاب اين موزه براي بازديدكنندگان ايراني، تالار ايران باشد كه ورودي آن در ابتداي متن توصيف شد. در اين تالار چندين فرش كه نمادي از فرهنگ و هنر ايران است، نمايش داده شده. نكته جالب درباره اين فرش‌ها اين است كه بيشترشان مربوط به دوره صفوي هستند و علاقه‌مندان فرش مي‌دانند فرش‌هاي بر جاي مانده از اين دوره كميابند. همچنين پارچه‌اي ابريشمي و زربافت از دوره صفويه نمايش داده شده كه باز هم پارچه‌‌اي از اين جنس و از آن دوره كمياب است. به غير از دوره صفوي، بخش ديگري از آثار تاريخي ايراني كه تعدادشان زياد است، مربوط به دوره قاجار هستند. اين آثار شامل يك كشكول و جعبه ادوات، دو تابلوي نقاشي كه يكي از آنها تصوير فتحعلي شاه قاجار و تصوير ديگر مربوط به زني از همان دوران، شمشيرهاي مرصع و تاج‌هاي جواهرنشان هستند. در كنار فرش و آثاري از هنرهاي سنتي، نمايش تصاوير بزرگي از اصفهان و مردم كوچه و بازار روي ديوار، فضايي را ترسيم كرده است كه در مقايسه با گالري كشورهاي ديگر به نظر مي‌رسد به نمايش فضاي زندگي مردم بيشتر توجه شده است.

از تالار ايران كه بگذريم، يكي از بخش‌هاي جذاب موزه اتاقي بازسازي شده از دوران عثماني است. بازديدكنندگان براي دقايقي روبه‌روي آن توقف مي‌كنند و عكس مي‌اندازند. اين اتاق نمايشي از فضاي دروني يك خانه است كه در طراحي آن به جزیي‌ترين نكات همچون به‌كارگيري وسايل تزئيني آن دوره هم توجه شده. البته اين موضوع محدود به اين اتاق نبود و به صورت كلي معماري، طراحي فضا، چيدمان گالري‌ها، مديريت اصولي در نمايش آثار در كنار بودجه سنگيني كه براي خريد و گردآوري آثار از كشورهاي مختلف هزينه شده، موزه‌اي را شكل داده كه با وجود كمترين اثر از هنر و تاريخ خود قطر، هويتي تاريخي و فرهنگي براي اين كشور به وجود آورده است؛ فرصتي كه مي‌توانست براي ايران نيز رقم بخورد. ايران نه‌تنها داراي آثار غني، هويتي ريشه‌دار و هنرهايي تثبيت شده است بلكه از نظر دارابودن منابع زيرزميني كه پشتوانه ساخت موزه و زيرساخت‌هاي فرهنگي به شمار مي‌رود، از قطر چيزي كم ندارد. تنها يك نمونه آن، ميدان پارس جنوبي (گنبد شمالي در زبان قطري) است. اين ميدان، بزرگ‌ترين ميدان گازي جهان است كه روي خط مرزي مشترك ايران و قطر قرار دارد و قطر برداشت از آن را در سال ۱۹۹۱ شروع كرد، درحالي كه ايران با 10 سال فاصله يعني از سال ۲۰۰۱ شروع به برداشت از اين ميدان كرد. در حال حاضر قطر بزرگ‌ترين صادركننده گاز مايع است اما ايران در سال‌هاي گذشته با چالش ناترازي گاز روبه‌رو شده. همچنين براساس گزارش صندوق بين‌المللي پول و بانك جهاني، قطر از نظر درآمد سرانه سومين كشور قدرتمند جهان و از نظر سرانه توليد ناخالص داخلي ششمين كشور جهان است درحالي كه ايران رتبه ۱۰۰ را در اين فهرست دارد. در واقع استفاده درست از منابع مالي و برنامه‌ريزي براي اينكه هر يك از اركان كشور همچون فرهنگ و هنر چگونه بازتاب‌دهنده توانمندي‌هاي آن باشند، قطر را به نقطه كنوني رسانده است. در مقابل با آنكه سال‌هاست در كشور ما شعارها و بودجه‌هاي بالايي براي گسترش فرهنگ اختصاص داده مي‌شود، هنوز موزه‌هاي هنري‌ و فرهنگي‌مان اندر خم يك كوچه براي تجهيز و نوسازي هستند.

 

سه اثر ايراني در موزه هنر مدرن عرب

در جايي دورتر از مركز دوحه، در قسمت غربي شهر، مكاني كه دسترسي به آن كمي محدودتر است، منطقه‌اي با عنوان «شهر آموزش» جاي گرفته است. در بخشي از اين منطقه «متاف: موزه هنر مدرن عرب» قرار دارد. اين موزه در سال ۲۰۱۰ در يك ساختمان كه مدرسه بوده، بازسازي شده است و در مالكيت مشترك موزه‌هاي قطر و بنياد قطر اداره مي‌شود. فضاي داخلي آن بسيار ساده و مينيمال است و مجموعه‌اي از آثار خوشنويسي، صنايع دستي، نقاشي، مجسمه، ويديوآرت و... را با مضاميني حول تغييرات اجتماعي، اقتصادي و ژئوپليتيك در قالب موضوع‌هايي مانند بازسازي ملت، پسا استعمار، صنعت نفت، شهرنشيني و شخصيت‌هاي تاثيرگذار و معروف دنياي عرب به نمايش گذاشته است. در اين موزه آثاري از هنرمندان شناخته شده مانند جواد سليم و محمود مختار هم حضور دارند اما رد پاي هنر ايران در اين موزه هم مشاهده مي‌شود: آثاري از مجموعه «خيال» بهمن جلالي و تابلوي بدون عنوان از سهراب سپهري در تالار خط و كاليگرافي.

تالار انتهايي موزه هم با نمايش مجموعه قادر عطيه، هنرمند الجزايری - فرانسوي از ديگر بخش‌هاي جذاب موزه است. اين هنرمند مجموعه خود را بعد از جنگ جهاني در سفر به آفريقا و... جمع‌آوري كرده است كه در اين موزه مجسمه‌هاي چوبي برگرفته از ماسك‌هاي آفريقايي و عربي و تعدادي از ماسك‌هاي گردآوري شده از اين مناطق به نمايش درآمده‌اند. همچنين به غير از تالارهايي كه به نمايش دائمي آثار اختصاص دارند، در طبقه همكف موزه، تالاري براي نمايشگاه‌هاي موقتي تدارك ديده شده كه در حال حاضر نمايشگاهي با عنوان «شاهد» از خالد البيه درباره شهداي فلسطيني برگزار شده است. اسامي جان‌باختگان اين جنگ در اتاقي پخش مي‌شود و در اتاقي ديگر، ميكروفن و فهرستي از اسامي جان‌باختگان فلسطيني به همراه سن آنها قرار دارد. روي ديوار اتاق دوم نوشته شده است: «اسم‌شان را بگو». شما با فشار دادن دكمه قرمز رنگ، اسامي آنها را مي‌خوانيد و چند لحظه بعد صداي‌تان در اتاق اول شنيده مي‌شود. هنرمند در بخشي از متن خود تاكيد كرده است كه اين اسامي فقط نام نيستند بلكه يك جان و يك انسان هستند. اين نمايشگاه با اجرايي كه خود بازديدكننده را درگير مي‌كند، شرايط فلسطينيان را براي او يادآور مي‌شود و كاركرد موزه را به عنوان «هنر مدرن» خاطرنشان مي‌كند چراكه در يك نگاه كلي به موزه هنر مدرن عرب، مي‌توان چنين برداشت كرد كه براي مخاطب مشخص نمي‌شود اين موزه قرار است هنر مدرن، در دنياي عرب را به بازديدكننده نشان بدهد يا از طريق هنر، سير مدرنيته و تحول جوامع عرب را بازگو كند. به غير از تعدادي از تالارها و به‌ طور مشخص برخي از آثار، بيشتر تالارها از نظر تكنيك و كيفيت آثار با هنر مدرن هماهنگ نيستند و همين موضوع در ذهن بيننده ابهام به وجود مي‌آورد چراكه او با تصور ديدن آثار هنري مدرن پا به موزه مي‌گذارد و جز تعدادي اثر محدود در درون و چيدمان‌هاي حجمي در فضاي بيروني موزه، كمتر با هنر مدرن روبه‌رو مي‌شود.

 

اثري از بالداچيني در بازاري كه به نام ايرانيان مشهور است

بازار سوق واقف يا بازار ايرانيان يكي از مكان‌هاي گردشگري دوحه است كه در مركز شهر قرار گرفته و بافتي سنتي و قديمي دارد. اين منطقه در گذشته به عنوان بازار ايرانيان نيز شناخته مي‌شد چرا كه از صنايع دستي تا فرش‌هاي ايراني در آن فروخته مي‌شود. با همه اينها در فضاي سنتي و قديمي آن اثر «شست» از سزار بالداچيني، مجسمه‌ساز فرانسوي در ميان اين بازار خودنمايي مي‌كند. اين مجسمه‌ساز علاقه زيادي به ساخت مجسمه شست داشته است و نمونه‌هاي مختلفي از اين اثرش در دنيا وجود دارد از فرانسه تا كاخ نياوران در تهران.

در بخشي از سوق واقف پاساژي دو طبقه قرار دارد كه طبقه اول آن شبيه يك گذرگاه هنري است و در آن تابلوهاي نقاشي فروخته مي‌شوند. دو گالري بزرگ نيز براي برگزاري نمايشگاه دارد و برخي از نقاشان هم در حال كشيدن نقاشي هستند. با همه اينها بيشتر آثار به نمايش درآمده پرتره افراد معروف يا منظره و طبيعت بي‌جان هستند. البته به دليل قرار گرفتن اين گذرگاه در بافت تاريخي و قديمي دوحه انتظار مي‌رود كه آثار هنري عرضه شده، كلاسيك يا غيرمعاصر باشند اما واقعيت اين است كه نمايشگاه‌هاي ديگري نيز كه در سطح شهر قرار دارند همچون نمايشگاه‌هايي در گالري ايستگاه آتش نشاني و... بازتابي از هنرهاي سنتي مانند خوشنويسي، نقاشي روي سفال و سراميك يا نقاشي از منظره، طبيعت بي‌جان و... هستند و آثار هنري به روزتر كه تجربه‌هاي جديدتري را در عرصه هنر قطر نشان بدهد، كمتر شاهد هستيم. البته در اين ميان چند گالري در دهكده كاتارا كه يكي ديگر از مراكز گردشگري دوحه است، مستثني هستند. اين دهكده مجموعه‌اي فرهنگي با آمفي تئاتر، سالن سينما، مراكزي براي انجمن‌هاي موسيقي، تئاتر و چندين گالري است كه نمونه آثاري از هنر معاصر دنياي عرب را مي‌شود، در آنها ديد. شايد بتوان گفت كه بنظر مي‌رسد دولت و مديران قطر به خصوص مسوولان فرهنگي اين كشور در تلاش هستند هنر مدرن و معاصر را در كنار هنرهاي سنتي و كلاسيك در دسترس مردم قرار دهند تا زمينه گسترش آن را ميان عموم فراهم كنند. براي اين كار هم با رايگان كردن موزه‌ها و قرار دادن گالري‌ها در قلب مراكز گردشگري در راه ترويج و گسترش اين بخش از هنر برنامه‌ريزي كرده‌اند.

اگر دوي را به واسطه حراج‌هاي كريستيز، بونامز و.. كه شعبه‌هاي خود در خاورميانه را در اين منطقه راه‌اندازي كرده‌اند، به عنوان مركزي براي خريد و فروش آثار هنري منطقه توصيف كنيم، مي‌توان دوحه را نيز با راه‌اندازي موزه‌هايي كه آثار هنري و تاريخي بسياري از كشورهاي منطقه را در خود جاي داده، شهري توصيف كنيم كه در راه كسب هويت فرهنگي و هنري خود گام برداشته و البته در اين راه ايران با به‌روز نكردن موزه‌هاي هنري خود، اختصاص ندادن بودجه براي تاسيس موزه‌هايي كه بازتاب‌دهنده هنرمان است و از سوي ديگر متصل نبودن به سيستم بانكداري جهاني براي مبادله آسان‌تر آثار و فرصتي كه براي تاسيس حراج كريستيز در كيش از دست داد، نه تنها در اين رقابت فرهنگي عقب افتاده بلكه ممكن است هرچه بيشتر آثار هنري ايراني نيز از سوي موزه‌هاي خارجي ديگر خريداري و اندك فرصت باقي‌مانده نيز براي نشان دادن داشته‌ها و هويت‌مان از چنگ برود.


   بعد از ورود به موزه مدرن قطر، در طبقه همکف، کافه و یک فروشگاه از محصولاتی را می‌بینید که اولین مواجهه شما با آثار ایرانی در همان‌جا شکل می‌گیرد. کتاب‌هایی درباره هنر ایران مانند فرش یا جاسوئیچی‌هایی از مردان و زنان دوران صفوی. فضای کافه با پنجره‌های سراسری‌اش رو به خلیج‌فارس قرار دارد و نقطه‌های درخشان خورشید روی امواج آبی دریا تماس تاریخ با جغرافیا را پیوند می‌دهند. ضمن اینکه مناظری پانوراما از اسکله شهر دوحه، موزه را احاطه کرده است.
   طاقی آن سوی تالار ایران، مسجد امام اصفهان را پیش چشمان‌تان مجسم می‌کند. همزمان صدایی در حال پخش است. زمانی که به عقب برمی‌گردید تا شاید منشا صدا را پیدا کنید، تصویری از ایرانیان با جامه‌ها و کلاه‌های سنتی در این سوی طاق  می‌بینید. صدای پخش شده گویی صحبت‌های مردم کوچه و بازار است اما وقتی به مانیتور کنار فرش قدیمی و بزرگ در میانه تالار نزدیک می‌شوید، شاهد مستندی درباره فرش ایران هستید. 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون