• ۱۴۰۳ دوشنبه ۵ شهريور
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5844 -
  • ۱۴۰۳ دوشنبه ۵ شهريور

وال استریت ژورنال فاش کرد

چشم‌انداز جنگ سرد پر‌هزینه امریکا با روسیه، چین و ایران

روزنامه وال استریت ژونال در تحلیلی به چالش غرب به رهبری امریکا در مواجهه با محور ایران، روسیه، کره‌شمالی و چین در سال‌های آینده می‌پردازد. این روزنامه مدعی است ایالات‌متحده خود را در رقابت با قدرت‌های بزرگ با قدرت‌های تجدیدنظرطلب گرفتار یافته است. این رویارویی که به نوعی تکرار جنگ سرد دوم هست، در هسته خود، رویارویی ایدئولوژیک بر سر آینده نظم جهانی است. وال استریت ژورنال می‌پرسد: آیا واشنگتن جهانی می‌خواهد که در آن توازن قدرت به سمت آزادی مدنظر غرب و لیبرالیسم متمایل است، یا جهان را به محور تحت سلطه محور شرق خواهد باخت؟ مشارکت ادغام‌شده مخالفان نظریه‌های لیبرال دموکراسی غرب به رهبری چین و روسیه، بدون توجه به اینکه چه کسی در انتخابات ریاست‌جمهوری امریکا پیروز می‌شود، دموکراسی‌های غربی را برای انتخاب راهبردی دشوار تحت فشار قرار داده‌اند. آیا ایالات‌متحده علی‌رغم فروپاشی پایگاه نظامی-صنعتی اش و عدم تمایل رای‌دهندگانش به جنگ، قادر به رویارویی با رقبا هست؟ اگر چنین نیست، آیا می‌توان با یکی از قدرت‌های بزرگ رقیب به دنبال توافق باشد؟ اگر چنین است، با کدام بازیگر و به چه قیمتی؟
لحظه کنونی به ‌طور منحصر به فردی پیچیده است که با بحران‌های متعدد در سراسر جهان همراه است که به‌طور فزاینده‌ای به هم مرتبط هستند. جنگ‌های خونین در اوکراین و خاورمیانه تداوم دارد: ایران در فکر پاسخ نظامی به اسرايیل است؛ چین درگیر درگیری‌های دریایی سطح پایین با فیلیپین و ترساندن تایوان است و کره‌شمالی در حال تشدید اقدامات تحریک‌آمیز علیه کره‌جنوبی است.
کیت کلوگ، ژنرال بازنشسته ارتش امریکا، که در حوزه امنیت ملی در کاخ سفید نقش‌های مهم و حساسی را عهده‌دار بود و به ترامپ خدمت می‌کرد، وضعیت جهان را توصیف کرد به بازی خطرناکی. او گفت از آنجایی که بحران‌ها به‌ طور همزمان بروز می‌کنند، توانایی برای مدیریت همه به‌ طور همزمان وجود ندارد و هر دم ممکن است بحرانی از کنترل خارج می‌شود. او گفت توانایی غرب برای واکنش محدود است. اگرچه ایالات‌متحده هنوز مهم‌ترین قدرت نظامی است، برخی استراتژیست‌ها هشدار می‌دهند که ایالات‌متحده برای مقابله با جهان در آتش به‌شدت تحت فشار است، به‌ویژه که چین همچنان به رشد نظامی خود ادامه می‌دهد. این استراتژیست ها می‌گویند درحالی که ایالات‌متحده و کشورهای اروپایی از زمان حمله روسیه به اوکراین در سال 2022 برای افزایش تولیدات نظامی گام‌هایی جدی برداشته‌اند، اما هنوز برای رویارویی به سبک مدرن آماده نیستند.کلوگ معتقد است: ما در حال حاضر درگیر دو جنگ هستیم و در حال حاضر برای ارسال مهمات و تجهیزات به متحدان خود در حال مبارزه هستیم. 
به‌زعم ژنرال بازنشسته جک کین، معاون سابق ريیس ستاد ارتش، اگر ایالات‌متحده درگیر یک جنگ جهانی شود، برای مقابله با رقبا و توانایی‌هایی که آنها دارند، به‌طور قابل‌توجهی با چالش روبه‌رو خواهد شد. این درحالی است که پنتاگون ضمن اذعان به اتمام ذخایر تاکتیکی خود می‌گوید که ایالات‌متحده برای همه سناریوهای احتمالی، ازجمله جنگ تمام عیار با چین، که آن را نه قریب‌الوقوع و نه اجتناب‌ناپذیر می‌داند، آماده باقی می‌ماند. ژنرال نیروی هوایی سی کیو براون، ريیس ستاد مشترک ارتش، ماه گذشته در نشست امنیتی آسپن، گفت: من به نیروی تحت امر خود کاملا اطمینان دارم و شما نیز باید چنین باشید.
با این حال، در داخل حزب جمهوری‌خواه، صداهای با نفوذ و پرقدرت، صدای چهره‌هایی چون جی دی ونس، معاون ترامپ می‌گویند که ایالات‌متحده باید چرخش مهمی را تجربه کند، این بازیگر باید بر آسیای جنوب شرق متمرکز شود. ونس در سخنرانی‌اش در آلمان گفت که قدرت ایالات‌متحده اساسا محدود است. یکی از رویکردهای بالقوه‌ای که در مدار ترامپ درنظر گرفته می‌شود، تلاش برای اجرای راهبرد «کیسینجر معکوس» است، اشاره‌ای به معامله هنری کیسینجر با چین کمونیستی که جدایی پکن از اتحاد جماهیر شوروی را در دهه 1970 تثبیت کرد. ایده این بار این است که ایالات‌متحده، ولادیمیر پوتین، ريیس‌جمهور روسیه را به سمت خود جذب کند. این رویکرد می‌تواند از پیوند قوی رهبر روسیه با شی جین پینگ، رهبر چین، به قیمت معامله بر سر اوکراین و اروپا، جلوگیری کند. در این صورت، ایالات‌متحده می تواند با خیال راحت‌تری به مقابله با چین بپردازد. 
سومانترا مایترا، مدیر تحقیقات موسسه ایده‌های امریکایی، اندیشکده‌ای نزدیک به محافظه‌کاران به وال استریت ژورنال گفت: یکی از کارهایی که امریکا باید انجام دهد، یافتن رویکردی برای داشتن معامله بزرگ با روسیه است. اینکه آیا این معامله قابل انجام است یا نه، منوط به خطوط قرمز کرملین. هر چند پاسخ به این پرسش نیز بسیار سخت است، اما یافتن راه‌حلی برای معامله با روسیه اساسا به معنای ایجاد ساختار امنیتی جدیدی در اروپا است. بسیاری از جمهوری‌خواهان و همچنین مقامات دولت بایدن و معاونش، کامالا هریس، چنین ایده‌هایی را حماقت توهم‌آمیز توصیف می‌کنند. پس از کشته شدن صدها هزار سرباز روسی با کمک تسلیحات امریکایی در اوکراین و پس از اینکه امریکا و متحدانش صدها میلیارد دلار برای جنگ در آنجا خرج کردند، دیگر نمی‌توان با پوتین سازگاری داشت یا به وضعیت قبلی بازگشت. مایکل مک کال، ريیس کمیته سیاست خارجی مجلس نمایندگان امریکا گفت: رهبران رقبای امریکا، همه با هم اتحادی را تعریف کردند؛ اتحادی که من را به یاد جنگ جهانی دوم می‌اندازد. به‌زعم مک کال، این تخاصم سازش ناپذیر است و بازگشت به دوران صلح با این محور ضد غربی دیگر امکان ندارد. 
برخی جمهوری‌خواهان ارشد، مانند مایک پمپئو، وزیر خارجه پیشین امریکا، که احتمالا در دولت دوم ترامپ سمت های بالایی خواهد داشت، خواستار تشدید تحریم‌ها علیه روسیه و افزایش چشمگیر حمایت نظامی از اوکراین شده‌اند و در عین حال بر اعمال فشار قوی بر چین، کره‌شمالی و ایران تاکید دارد. مشخص نیست که ترامپ در صورت انتخاب شدن چه راهی را در پیش خواهد گرفت. ریيس‌جمهور سابق بارها وعده داد که در عرض 24 ساعت به یک توافق صلح برای اوکراین خواهد رسید، بدون اینکه توضیح دهد که اساسا چگونه این امر ممکن است!
تردیدی وجود ندارد که واشنگتن به معاوضه نیاز دارد و منابع و سرمایه سیاسی امریکا نیز محدود است. با این حال، هر گفت‌وگوی جدی در مورد استراتژی مقابله امریکا با محور شرق باید با درک روشنی از چالش‌های پیش روی جهان طرفدار لیبرال دموکراسی و چگونگی پیوند آنها آغاز شود. واقعیت این است که چین، روسیه و ایران در محوری مشترک و رو به گسترش، دشمنانی قسم خورده سلطه‌گرایی غرب و امریکا هستند. به‌زعم ناظران غربی، ایالات‌متحده نیز باید به‌طور جمعی با آنها برخورد کند. اما به نظر می رسد در شرایط فعلی رسیدن به این همگرایی در اردوگاه غرب علیه اردوگاه شرق سخت‌تر شده است. منابع ایالات‌متحده در مقیاس جهان به‌شدت محدود است و متحدین آن نیز به دلایل متعدد همچون بحران‌های داخلی مایل به همکاری بیشتر با امریکا نیستند. پذیرش این فرض مستلزم تقسیم منابع و سرمایه امریکا به‌طور مساوی در سراسر اقیانوس هند و اقیانوس آرام، اروپا و خاورمیانه است. با این حال، این بدان معناست که واشنگتن نمی‌تواند به سادگی این سناریوها را نادیده بگیرد یا از آن عقب‌نشینی کند. درنظر بگیرید که عقب‌نشینی غیرمنتظره از افغانستان چگونه جسارت لازم را به ولادیمیر پوتین برای حمله به اوکراین داد. اگر روس‌ها در اوکراین موفق شوند، چین نیز برای حمله به تایوان جسارت پیدا خواهد کرد. رهبران شرق در حال رسیدن به نقطه مشترک و وحدت راهبردی قابل قبولی هستند. به عقیده استراتژیست‌های امریکایی، دور شدن ایالات‌متحده از یک منطقه تنها باعث قدرت گرفتن دشمنانش در آن منطقه خواهد شد.
اهداف محور ضدغربی در شرق روشن است: فلج کردن رهبری امریکا، شکستن اتحادهای امریکا و ایمن‌تر کردن جهان برای ایدئولوژی سلطه‌گرایی غرب. ایران و روسیه در همکاری با هم علیه تحریم‌های بین‌المللی به رهبری امریکا تا حد زیادی موفق عمل کرده‌اند و محور ضد امریکایی را در خاورمیانه تقویت کرده‌اند. به ادعای گروهی از ناظران، هر گونه گسل بین مسکو و پکن با نفرت مشترک رهبران آنها از امریکا و تمایل به تغییر موازنه جهانی به نفع رویکرد ضدغربی پوشانده می شود. شی و پوتین آشکارا در مورد اهداف خود برای بازسازی نظم جهانی از طریق تضعیف امریکا و لیبرال دموکراسی و جایگزینی آن با نظامی بین‌المللی مبتنی بر ارزش‌های اقتدارگرایانه مذاکره کرده‌اند. طرفداران انزواطلبی امریکا، که اغلب از نام «محدودیت» غرب برای مقابله با محور شرق استفاده می کنند، خواستار عدم دخالت واشنگتن در نواحی کمتر سودآور برای امریکا مانند اروپا و خاورمیانه هستند. آنها می‌گویند با توجه به محدودیت امریکا، آنها باید تنها بر چین تمرکز کنند. مخالفین آنها اما باور دارند درخواست برای تمرکز بر چین، یا برعکس، آرام کردن تنش‌ها در جبهه چین یا ایران به عنوان راهی برای منزوی ساختن روسیه، به نفع امریکا نخواهد بود. به‌زعم این استراتژیست‌ها، امریکا به یک راهبرد منسجم برای مقابله موثر با بلوک شرق ندارد. آنها مدعی‌اند ایالات‌متحده باید به ارائه کمک‌هایش به متحدین کوچک‌تر خود مثل اوکراین، اسرايیل و تایوان ادامه دهد. آنها می‌گویند به‌رغم انفعال رهبران امریکا در هر دو حزب در برابر محور شرق، ایالات‌متحده همچنان دارای متحدانی است. اما هشدار می‌دهند این متحدان همیشه در کنار امریکا نخواهند بود. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون