• ۱۴۰۳ دوشنبه ۵ شهريور
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5844 -
  • ۱۴۰۳ دوشنبه ۵ شهريور

یک فنجان قهوه با ایرج میرزا علیخانی

مهرداد ایروانی

كجا به دنبال ايده مي‌گرديد؟

مي‌دانم كه يك مكانيسم فوق‌العاده پيچيده در مغز وجود دارد كه بدون توقف مشغول تدوين و توليد اطلاعات است و ما اسير اين ماشينِ بدون توقف هستيم كه دارد دايم اطلاعات را تدوين و توليد و بازتوليد مي‌كند و ما فقط مي‌توانيم كه در بين اين توليد، چيزي را بيرون بياوريم و شايد اگر خيلي سعي كنيم، كمي هم هدايت كنيم. در اين روند، در لحظه‌اي خاص، حالتي رخ مي‌دهد كه شما از بين اين همه توليداتِ مغز، يكي را انتخاب مي‌كنيد. به عبارتي، شما از بين اين رودخانه پرتلاطم و پرخروش مغز، چيزي را انتخاب مي‌كنيد؛ مثل ماهيگيري كه از وسط رودخانه يك ماهي صيد مي‌كند. البته بايد به اين هم اشاره كنم كه در حال حاضر، اتفاقات بيروني هم - ‌مثل خوردوخوراك، مثل شيوه زندگي و مثل تحصيلات دانشگاهي و... - همه و همه كمك مي‌كنند تا شرايط بهتري در اين صيد داشته باشيم و با حركتي آگاهانه، اين اتفاق را بهتر رقم بزنيم. اما شخصا اعتقاد دارم كه تمام اين روند يك امرِ «ناخودآگاه» است.

از نظر حرفه‌اي، چه شخصي بيشترين تاثير را بر شما گذاشته است؟

شايد آن شخص گابريل گارسيا ماركز باشد، چون برايم خيلي مهم بودند و بيشترين و بهترين تاثير را از ايشان گرفتم - به خاطر ذهن سيال و تركيب‌بندي‌هاي متفاوت و صحنه‌آرايي‌هاي جذاب‌شان و حتي خورخه لوئيس بورخِس. اين دو خيلي خيلي برايم جذاب بودند.

بزرگ‌ترين درس زندگي را از چه كسي گرفتيد؟

شايد از ماكسيم گوركي و از كتاب «دانشكده‌هاي من» كه ياد گرفتم تنها اين آكادمي‌هاي رسمي نيستند كه به انسان‌ها ياد مي‌دهند، بلكه تمام حوادث زندگي هم مي‌توانند آموزگاران ما باشند.

بزرگ‌ترين دستاورد شما در حرفه‌تان چيست؟

اصلا چيزي به نام «بزرگ‌ترين» وجود ندارد. اينكه فعاليت من «مستمر و طولاني» است شايد بزرگ‌ترين دستاورد من باشد.

بزرگ‌ترين دستاورد شما در زندگي چيست؟

تا حالا به اين موضوع فكر نكردم كه دستاورد بزرگي براي زندگي داشته باشم و معياري براي آن ندارم. شايد انتخاب يك همسر خوب را بتوانم بگويم.

فلسفه شما در حرفه‌تان چيست؟

من متكي به يك تئوري خاص هستم كه تركيبي از نحوه برخورد با مسائل مختلف در شرايط مختلف است و استراتژي‌‌هاي متفاوتي كه در لحظه‌هاي متفاوت گرفته مي‌شوند؛ چون معتقد هستم كه تنها «يك» راه‌حل و تنها «يك» فلسفه براي حل مسائل متعدد وجود ندارد. 

فلسفه شما در مورد اوقات فراغت چيست؟

من حرف مي‌زنم. با همه. با هر كسي. خيلي گلايه مي‌كنم، از هر چيزي، چون اوقات فراغت مقابل اوقات كاري است، براي همين، اوقات فراغت درنگي است بعد از كار و ريتم كار؛ به خصوص اگر هنگام كار احتياج به سكوت و تمركز داشته باشيم. پس هنگام فراغت، احتياج به صحبت كردن به وجود مي‌آيد.

آيا موضوع مورد علاقه‌اي داريد كه تا به حال فرصت انجام آن را پيدا نكرده‌ايد و دوست داشته باشيد به آن بپردازيد؟

نه، هر كاري كه دوست داشته‌ام را انجام داده‌ام. چيزي نيست.

آيا سرگرمي خاصي داريد؟

ندارم.

هنرمند يا گروه هنري محبوب شما كدام است؟

به فرد خاصي علاقه ندارم. البته يك مدت علاقه عجيبي به سمفوني شماره 6 بتهوون پيدا كرده بودم و فقط آن را گوش مي‌كردم. حتي با آن آهنگ بيدار مي‌شدم.

اگر بنا شود يك تا چهار شخصيت را براي شام دعوت كنيد، آنها چه كساني خواهند بود؟

والت ديزني، فريدريش اِنگِلس، پيتِر اوتول، گابريل گارسيا ماركز و فِدِريكو فِليني.

چه چيزي جمع‌آوري مي‌كنيد؟

من هيچ چيزي جمع‌آوري نمي‌كنم. من اصلا علاقه‌اي به اشيا ندارم. در خانه خودم هم هيچ چيز اضافه‌اي ندارم.

باارزش‌ترين دارايي شما چيست؟

همسر خوب.

بزرگ‌ترين ترس و نگراني شما چيست؟

ندارم، چون نگراني‌هايي كه دارم آنقدر بزرگ هستند كه جايي براي نگراني نمي‌ماند. مثلا نگران ايران هستم. 

اگر بنا باشد از فردا اين كاري كه انجام مي‌دهيد را نكنيد، چه حرفه‌اي را انتخاب خواهيد كرد؟

نمي‌دانم. تا به ‌حال فكري برايش نكرده‌ام، چون كاري بلد نيستم، مي‌روم كارآموزي تا كار ياد بگيرم. يك آگهي مي‌گذارم كه برايم كاري پيدا كنيد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون