ديپلماسي فناوري؛ عرصه تلاقي فرصتهاي بينالمللي و مزيتهاي علمي و فناوري كشور
سيدمحمدعلي سيدحنايي٭
محمدمهدي صادقي٭٭
در دنياي امروز، فناوري به يكي از مهمترين ابزارهاي قدرت تبديل شده است. از هوش مصنوعي و بلاكچين گرفته تا بيوتكنولوژي و اينترنت اشياء، فناوريهاي نوين نه تنها اقتصادها را متحول كردهاند، بلكه مرزهاي ژئوپليتيكي را نيز به چالش كشيدهاند. در اين ميان ديپلماسي فناوري به عنوان يكي از ابزارهاي كليدي در سياست خارجي كشورها مطرح شده است، اما ديپلماسي فناوري چه معنايي دارد و با چه چالشها و فرصتهايي مواجه است؟
ديپلماسي فناوري به معناي استفاده از علم و فناوري به عنوان ابزارهايي براي تقويت روابط ديپلماتيك و توسعه همكاريهاي بينالمللي است. به بيان سادهتر، ديپلماسي فناوري، به تعاملات بينالمللي كشورها و سازمانها با محوريت فناوري و نوآوريهاي علمي اشاره دارد. اين نوع ديپلماسي، شامل مذاكرات، همكاريها و سياستگذاريهايي است كه به منظور مديريت و بهرهبرداري از فناوريهاي نوين و نوآوريهاي همراستاي آن صورت ميگيرد. در اين چارچوب كشورها تلاش ميكنند تا از طريق ديپلماسي فناوري به اهداف استراتژيك خود دست يابند؛ از حفظ امنيت ملي گرفته تا تقويت اقتصاد ديجيتال و ارتقاي جايگاه جهاني در عرصه فناوري و نوآوري.
از قضا يكي از بزرگترين چالشهاي ديپلماسي فناوري، نبود توافقات بينالمللي جامع و استانداردهاي مشترك است. به دليل سرعت بالاي توسعه فناوري، بسياري از كشورها هنوز نتوانستهاند چارچوبهاي حقوقي و سياستي لازم براي مديريت اين حوزه را تدوين كنند. اين وضعيت به تفاوتهاي قابلتوجهي در مقررات و استانداردهاي ملي و بينالمللي منجر شده كه ميتواند مانع همكاريهاي بينالمللي شود. رقابت ژئوپليتيكي در حوزه فناوري و نوآوري نيز از ديگر چالشهاي مهم است. كشورهايي مانند ايالاتمتحده، چين و اتحاديه اروپا به شدت در حال سرمايهگذاري در حوزههاي استراتژيك فناوري هستند تا موقعيت خود را در عرصه بينالمللي تقويت كنند. اين رقابتها گاه به مناقشات سياسي و اقتصادي منجر ميشود كه ميتواند همكاريهاي بينالمللي را تهديد كند.
نگرانيهاي امنيتي نيز چالش ديگري است كه بايد درنظر گرفته شود. فناوريهاي نوين، ازجمله هوش مصنوعي و بلاكچين، بهرغم فوايد زيادي كه دارند، ميتوانند به عنوان ابزارهاي نوين در جنگهاي سايبري و جاسوسي استفاده شوند. اين مساله نگرانيهاي جدي در مورد حريم خصوصي و امنيت ملي ايجاد كرده و باعث شده تا بسياري از كشورها با احتياط بيشتري در تعاملات فناوري بينالمللي وارد شوند.
با وجود چالشها، ديپلماسي فناوري فرصتهاي بينظيري را نيز به همراه دارد. يكي از مهمترين اين فرصتها، افزايش همكاريهاي علمي و تحقيقاتي بينالمللي است. كشورها ميتوانند از طريق تبادل دانش و فناوري، به بهبود سطح تحقيق و توسعه در حوزههاي مختلف دست يابند و از نوآوريهاي مشترك بهرهبرداري كنند. اين همكاريها نه تنها به ارتقاي علمي و فناورانه كمك ميكند، بلكه ميتواند به تقويت روابط ديپلماتيك و كاهش تنشهاي بينالمللي نيز منجر شود. تحريك رشد اقتصادي نيز از ديگر فرصتهاي مهم ديپلماسي فناوري است. فناوريهاي نوين ميتوانند بازارهاي جديدي ايجاد كنند و با تسهيل تجارت بينالمللي، به رشد اقتصادي كمك كنند. كشورهايي كه در زمينه فناوريهاي نوين پيشرو هستند، ميتوانند از طريق صادرات فناوري و خدمات مرتبط، به تقويت اقتصاد خود بپردازند. همچنين ارتقاي جايگاه جهاني كشورها نيز يكي از مزاياي اصلي ديپلماسي فناوري است. كشورهايي كه موفق به توسعه و صادرات فناوريهاي نوين ميشوند، ميتوانند موقعيت خود را در صحنه بينالمللي تقويت كرده و به عنوان بازيگران اصلي در عرصه جهاني شناخته شوند.
كشور ما، ايران نيز به عنوان يكي از كشورهاي داراي ظرفيتهاي فناورانه ميتواند نقش مهمي در ديپلماسي فناوري ايفا كند. با وجود تحريمهاي بينالمللي و محدوديتهاي اقتصادي، ايران توانسته است در زمينههايي مانند نانوفناوري، بايوتكنولوژي و انرژيهاي تجديدپذير پيشرفتهاي چشمگيري داشته باشد. اين توانمنديها ميتواند به عنوان ابزاري براي تقويت روابط ديپلماتيك ايران و افزايش تعاملات بينالمللي مورد استفاده قرار گيرد. با اين حال، ايران با چالشهاي خاصي نيز در اين زمينه مواجه است. يكي از اين چالشها، تحريمهاي بينالمللي است كه دسترسي ايران به بازارهاي جهاني و همكاريهاي فناورانه را محدود ميكند. علاوه بر اين، توسعه فناوري در ايران نيازمند سرمايهگذاريهاي كلان و حمايتهاي دولتي است كه در شرايط كنوني اقتصادي كشور، دشوار به نظر ميرسد. از اين رو، براي استفاده بهينه از فرصتهاي ديپلماسي فناوري، ايران بايد به دنبال توسعه روابط فناورانه با كشورهاي همسايه و متحدان استراتژيك خود باشد. همكاري با كشورهايي كه در زمينههاي مشابه با ايران پيشرفت كردهاند، ميتواند به تبادل دانش و تجربه و توسعه فناوريهاي بومي كمك كند. همچنين ايران بايد تلاش كند تا با ارايه دستاوردهاي فناورانه خود در مجامع بينالمللي، تصويري مثبت از توانمنديهاي علمي و فناوري خود به نمايش بگذارد و از اين طريق، جايگاه خود را در عرصه ديپلماسي فناوري تقويت كند. نهايتا ميتوان نتيجه گرفت ديپلماسي فناوري به عنوان يك ابزار استراتژيك در مديريت روابط بينالملل، نيازمند رويكردي جامع و همكاري بينالمللي است. كشورها بايد تلاش كنند تا با تقويت ديپلماسي فناوري خود، از چالشهاي موجود عبور كرده و از فرصتهاي بينظير اين حوزه بهرهمند شوند. تنها از اين طريق ميتوان به حفظ نظم جهاني، تقويت همكاريهاي علمي و فناوري و توسعه پايدار دست يافت. در نهايت كشورهايي كه بتوانند به شكل هوشمندانهاي ديپلماسي فناوري را مديريت كنند، نه تنها در صحنه بينالمللي جايگاه خود را تقويت خواهند كرد، بلكه به توسعه پايدار و افزايش رفاه جهاني نيز كمك خواهند كرد.
٭موسس و رييس هيات امناي انديشكده ديپلماسي ملل
٭٭ دبير كارگروه علمي تخصصي ديپلماسي علم و فناوري انديشكده ديپلماسي ملل