• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۷ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5847 -
  • ۱۴۰۳ پنج شنبه ۸ شهريور

فعالان كارگري در گفت‌وگو با «اعتماد»: بيشترين گرمازدگي در استان‌هاي جنوبي و در صنعت نفت و گاز و ساختمان است

مرگ دومين كارگر پتروشيمي به دليل گرمازدگي

طبق بررسي «اعتماد» از ابتداي تابستان 1395 تا اول شهريور امسال 12 كارگر بر اثر گرمازدگي فوت كرده‌اند

 بنفشه سام گيس
 

هفته قبل، يك كارگر به دليل گرمازدگي جان داد. عليرضا عبدالله‌زاده، كارگر پتروشيمي بندر امام بود كه ظهر سه‌شنبه 30 مرداد، به دليل شدت گرماي هوا در زمان كار، دچار تشنج شد و قبل از انتقال به بهداري جان داد. عبدالله‌زاده، دومين كارگر قرباني گرمازدگي در يك ماه اخير است. 15 مرداد امسال، محمدسعيد صفايي‌فرد، كارگر پروژه‌اي مجتمع گاز پارس جنوبي بر اثر گرمازدگي در زمان كار فوت كرد.

محمدسعيد، اين طور كه دوستانش مي‌گفتند، عضو فدراسيون كوهنوردي بود و مثل بقيه كارگران پروژه‌اي، به شرايط دشوار عادت داشت اما آن روز وقتي براي پاكسازي دودكش ديگ بخار پالايشگاه رفت، در مقابل دماي بالاي 50 درجه محيط كار كم آورد. كارگران، محمد سعيد را زماني به محوطه بيرون از پالايشگاه منتقل كردند كه از شدت گرمازدگي، هوشياري نداشت. چند دقيقه بعد، وقتي نيروهاي اورژانس به محوطه رسيدند، محمد سعيد از اين دنيا رفته بود...

گرمازدگي زماني اتفاق مي‌افتد كه حرارت مركزي بدن به بيش از 40 درجه سانتي‌گراد برسد. اين افزايش حرارت با قرار گرفتن طولاني مدت در محيط گرم و فعاليت بدني شديد و ناتواني براي دفع حرارت ايجاد شده در بدن رخ مي‌دهد. هر چه مدت حضور در محيط گرم يا شدت گرماي هوا يا شدت فعاليت بدني در اين محيط گرم بيشتر باشد، علائم گرمازدگي شديدتر مي‌شود. در آيين‌نامه‌هاي طب كار، گرمازدگي يك فوريت پزشكي محسوب مي‌شود چون ممكن است به حوادث پرضايعه و مرگ كارگر ختم شود.

فعالان كارگري به «اعتماد» مي‌گويند كه تابستان هر سال، در استان‌هاي جنوبي تعداد زيادي از كارگران دچار گرمازدگي مي‌شوند، تعدادي از كارگران به دليل افت هوشياري ناشي از گرمازدگي، دچار حوادث منجر به قطع عضو و نقص عضو و معلوليت مي‌شوند، تعدادي از كارگران به دليل شدت گرمازدگي، دچار ايست قلبي تنفسي مي‌شوند و مي‌ميرند. فعالان كارگري به «اعتماد» مي‌گويند بيشترين كارگران قرباني گرمازدگي در استان‌هاي جنوبي، كارگران پتروشيمي‌ها و كارگران ساختماني هستند كه به دليل ماهيت و نوع كارشان، مجبورند ساعات طولاني از روز در فضاي باز و زير تابش مستقيم آفتاب كار كنند.

طبق اخبار رسمي، از ابتداي تابستان 1395 تا ابتداي شهريور امسال، 12 كارگر ساختماني و صنعت فلزكاري و نفت و گاز در استان‌هاي خوزستان، بوشهر و هرمزگان، به دليل گرمازدگي در زمان كار، فوت كرده‌اند. اين اخبار، كامل نيست؛ يك پزشك عمومي به «اعتماد» مي‌گويد كه بسياري از كارگران به دليل ناآگاهي از علائم گرمازدگي، نمي‌دانند كه بسياري از حوادث در كارگاه‌هاي روباز، بر اثر كاهش هوشياري ناشي از گرما زدگي است و به همين دليل، حادثه را به عوامل ديگري ربط مي‌دهند و بنابراين، آمار دقيقي از فوت به دليل گرمازدگي وجود ندارد. اين پزشك عمومي مي‌گويد كه سقوط از ارتفاع، قطع دست و پا و حتي انفجار و آتش‌سوزي در كارگاه‌هاي صنعتي و ساختماني روباز، شايع‌ترين حادثه منجر به مرگ، نقص عضو، قطع عضو، قطع نخاع، معلوليت و از كارافتادگي دائم است كه در ماه‌هاي گرم تابستان و بر اثر گرمازدگي و از دست رفتن تمركز و كاهش هشياري كارگران اتفاق مي‌افتد.

 

بازخواني آمار مرگ

نيمه مرداد 1401 شوراي اطلاع‌رساني كارگران صنعت نفت، جان باختن عبدالرضا سميريان را به كارگران پالايشگاه آبادان تسليت گفت. عبدالرضا، كارگر فاز 2 پالايشگاه آبادان بود كه هفته اول مرداد، بر اثر گرمازدگي در هواي داغ و مرطوب محيط پالايشگاه، دچار تشنج و ايست قلبي شد و جان داد...

هفته اول مرداد 1399 خبرگزاري فارس از فوت ابراهيم عرب‌زاده، كارگر پتروشيمي بندر ماهشهر به دليل گرمازدگي خبر داد. كارگران پتروشيمي به خبرنگار فارس گفته بودند كه در تابستان هم مثل بقيه روزهاي سال و هر روز به مدت 12 ساعت و از 6 و نيم صبح تا 6 و نيم عصر كار مي‌كنند!

خرداد 1398 رئوف سلماني، كارگر فاز 2 پالايشگاه آبادان در زمان كار در ارتفاع، به دليل گرمازدگي تعادل خود را از دست داد و بر اثر سقوط از ارتفاع جان باخت. سازمان هواشناسي حدود يك ماه بعد از مرگ رئوف اعلام كرد كه «خرداد 1398» ركورد 30 ساله گرما در خوزستان شكسته شده است...

تير 1398 خبر فوت موسي رضايي، يكي از كارگران مجتمع گاز پارس جنوبي منتشر شد. موسي، كارگر پروژه‌اي و داربست بند بود و قبل از مرگ، در فضاي باز و در هواي داغ عسلويه كار مي‌كرد. موسي بر اثر گرمازدگي سكته كرد و قبل از احياي پزشكي جان داد. رييس بيمارستان عسلويه، يك روز بعد از فوت موسي گفت اين كارگر، زماني كه به بيمارستان منتقل شد، نبض و فشار خون و تنفس نداشت...

تير 1396 دو كارگر در استان‌هاي خوزستان و بوشهر به دليل گرمازدگي جان باختند. يكي از اين دو نفر، كارگر كوره آجرپزي در شهرستان كارون خوزستان بود و ديگري، كارگر شهرداري «چغادك.» چغادك، شهري است در استان بوشهر و در 15 كيلومتري مركز استان كه در ماه‌هاي تير و مرداد، هوايی خنك‌تر از 50 درجه ندارد...

مرداد 1396 خبر گرمازدگي و مرگ سه كارگر در استان‌هاي خوزستان و هرمزگان منتشر شد؛ يكي از قربانيان، كارگر شركت توزيع نيروي برق اهواز بود، ديگري، كارگر كارخانه آلومينيوم‌سازي در شهر مسجدسليمان و ديگري كارگر شهرداري بندرعباس. چند روز بعد از فوت كارگر آلومينيوم‌سازي مسجد سليمان و كارگر كوره آجرپزي كارون، معاون دانشگاه علوم پزشكي اهواز گفت كه طبق گزارش پزشكي قانوني، اين دو نفر به دليل ايست قلبي و تنفسي ناشي از تعريق زياد و بالا رفتن دماي بدن بر اثر شدت گرماي هوا در حين كار، جان داده‌اند...

مرداد 1395 وقتي طي روزهاي متوالي، دماي شهرهاي خوزستان بالاي 55 درجه و 60 درجه بود، يك كارگر ساختماني در شهر اهواز، در زمان كار از ارتفاع سقوط كرد و پيكر بي‌جانش به بيمارستان منتقل شد. مسوول بيمارستاني كه خبر فوت اين كارگر را اعلام كرد، گفت اين مرد 40 ساله بر اثر خونريزي مغزي ناشي از گرمازدگي جان داده است...

 

ايستگاه اول: كارگران مجتمع گاز پارس جنوبي

حميدرضا، كارگر بخش تعميرات و نگهداري در مجتمع گاز پارس جنوبي است. حميدرضا، 15 مرداد امسال كه محمدسعيد بر اثر گرمازدگي جان داد، در محوطه مجتمع نبود ولي از يك ماه قبل عضو ثابت گروه معترضان پارس جنوبي است و همراه بقيه كارگران قراردادي و در يك تجمع 4 ساعته از كارفرما مي‌خواهد كه ساعت كارشان در اين هواي بالاي 60 درجه و با رطوبت صددرصدي عسلويه اصلاح شود.

«از خرداد گرماي عسلويه شروع ميشه و تا نيمه شهريور، دما از 55 درجه كمتر نيست و داخل خروجي كمپرسورها حتي به بالاي 63 درجه هم مي‌رسه. همزمان، رطوبت هوا هم زياد ميشه و تا آخر مهر، رطوبت بالاي 80 درصده! اين چند ماه به خرماپزون معروفه. از شدت رطوبت، كل محوطه مه‌آلوده؛ با اين گرما و رطوبت، با يك ساعت كار، بدنت فوري كم مياره و نفست تنگ ميشه چون رطوبت تمام ريه رو پر مي‌كنه. گرمازدگي در اين شرايط اتفاق مي‌افته. اول سرگيجه است و بعد، غش و بيهوشي.»

از ارديبهشت، فصل تعميرات پالايشگاه شروع مي‌شود و بعضي از كارگران بخش تعميرات بايد از 7 صبح تا نيمه شب كار كنند؛ 17 ساعت كار در محوطه پالايشگاه، زير تابش مستقيم آفتاب و در دماي بالاي 60 درجه و با دم و بازدم در شرجي بيش از 80 درصد. حميدرضا مي‌گويد مرگ معمولا در همين هواي داغ شرجي يقه كارگران را مي‌گيرد. 30 مرداد هم كه عليرضا عبدالله‌زاده از گرمازدگي جان داد، رطوبت بندر امام 94 درصد بود.

«كار كردن در اين هوا آدم رو نابود مي‌كنه. حجت رضايي رو به دليل اعتراض به شرايط كار اخراج كردن. حجت نماينده كارگرا بود. سه ماه قبل، روزي كه دماي هواي محوطه به 60 درجه رسيد، كارگرا به حجت گفتن پيمانكار حتي آب يخ براي بچه‌ها نياورده. حجت هم گفت وقتي حتي آب يخ براتون نياوردن و به كمترين حق كارگر توي اين هواي داغ توجه نمي‌كنن، چرا كار مي‌كنين؟ اين حرف به گوش مديراي پالايشگاه رسيد و حجت رو اخراج كردن. البته ما با اين رويه بيگانه نبوديم. در اين سه سال هر بار به تضييع حقوق‌مون اعتراض كرديم، اخراج و تعليق و كسر حقوق و حذف اضافه كار داشتيم. ولي حالا در اين سه‌شنبه‌هاي اعتراض كه به مدت 4 ساعت، كل پالايشگاه رو تعطيل مي‌كنيم، اولين خواسته‌مون، برگشت به كار آقا حجته.»

مجتمع گاز پارس جنوبي، يك درمانگاه دارد و هر كدام از كارگران دچار گرمازدگي مي‌شود، يا از نيروهاي امدادي درمانگاه به محوطه مي‌آيند يا كارگر گرمازده، بيهوش و ناتوان از تنفس، به درمانگاه منتقل مي‌شود. گاهي هم احياي كارگر گرمازده از توان درمانگاه خارج است كه در اين صورت، كارگر به بيمارستان عسلويه منتقل مي‌شود. يكي از پزشكان بيمارستان عسلويه كه مي‌خواهد گمنام بماند، در گفت‌وگو با «اعتماد» تاييد مي‌كند كه در سال‌هاي اخير، تعداد كارگران گرمازده‌اي كه از مجتمع پارس جنوبي به اين بيمارستان منتقل مي‌شوند، زياد شده چون گاهي شدت گرمازدگي در حدي است كه احياي كارگر به امكانات پيشرفته‌تري نياز دارد.

محمد، يكي از كارگران مجتمع پارس جنوبي است كه در سه سال اخير، دو بار دچار گرمازدگي شده؛ يك بار زماني كه در ارتفاع و روي داربست كار مي‌كرد و يك‌بار هم زماني كه مشغول تعمير ميل‌لنگ كمپرسور بود و ناچار شد براي ساعت‌ها سرش را پايين نگه دارد. محمد از هر دو بار، بي‌حسي و گيجي و از دست رفتن قدرت درك زمان و مكان را به ياد مي‌آورد.

«بار اول، اومدم لب داربست فلزي ايستادم و شروع كردم به خنديدن و حرفاي بي‌ربط مي‌گفتم. مسوول ايمني به همكارم بي‌سيم زد كه رنگ محمد سرخ شده و بايد هرچه زودتر از روي داربست پايين بياد. اين فاصله رو ديگه به ياد ندارم. زماني به هوش اومدم كه ديدم همكارام روي بدنم با سطل آب مي‌ريزن تا بدنم خنك بشه.»

عليرضا ميرغفاري، رييس هيات‌مديره كانون انجمن‌هاي صنفي كارگران پالايشگاه گاز استان بوشهر به «اعتماد» مي‌گويد كه بيشترين موارد گرمازدگي در فصل تعميرات اتفاق مي‌افتد چون حجم كار كارگران با وجود گرم‌تر شدن هوا و افزايش رطوبت مناطق نفتخيز و پالايش در جنوب كشور بيشتر مي‌شود. ميرغفاري مي‌گويد افزايش حجم كار، فقط يك بعد از مشكلات جامعه كارگري است چون قانون كار حتي براي شرايط دشوار هم تهميداتي به نفع كارگر در نظر گرفته ولي مساله اين است كه اين تهميدات از سوي كارفرما رعايت نمي‌شود.

«بايد كميته‌هاي حفاظت فني و بهداشت با حضور نماينده كارگر، نماينده كارفرما، نماينده اداره كار و نماينده شبكه بهداشت و درمان شهرستان تشكيل بشه و تصميمات داراي ضمانت اجرا در اين كميته‌ها اتخاذ بشه تا ميزان حوادث كار در فصل تعميرات اساسي كاهش پيدا كنه. در اين فصل، بايد تعداد نوبت‌هاي كاري با ساعات كمتر و با كارگران بيشتر باشه تا كارگران فرصت استراحت كافي داشته باشن و بايد حجم كار سخت و زيان‌آور، متناسب با شرايط و توان جسمي كارگر باشه. بايد فن‌هاي خنك‌كننده در محل كار نصب بشه و تغييرات غذايي براي جبران تعريق بدن انجام بشه. اينها بخشي از الزاماته كه البته رعايت نميشه و در عوض شاهديم كه كارگر، همچنان با قرارداد موقت و در شرايطي كار مي‌كنه كه هر لحظه در معرض اخراجه در حالي كه به موازات ناامني شديد شغلي، هر سال در صنعت نفت، گاز و پتروشيمي با آمار بالاي تلفات جاني و نقص عضو و قطع عضو و از كار افتادگي به دليل حوادث كار و سكته قلبي ناشي از گرما مواجهيم و متاسفانه فقط مرگ كارگران به گوش مردم مي‌رسه. در جمع كارگران پارس جنوبي، كارگران پروژه‌اي بسيار مظلومن چون اين كارگران كه بيش از 10 هزار نفرن، هيچ سهمي از مزاياي بهره‌برداري و حتي وعده‌هاي غذايي و خدمات رفاهي مناسب ندارن و حتي نمي‌دونن كه كميته‌اي براي تصميم درباره حقوق ايمني و بهداشتي كارگران وجود داره. اين كارگران شامل جوشكار و داربست بند و آرماتوربند و كمك جوشكار و رنگ‌كار و كابل‌كش، با ساعات كاري زياد، در معرض تابش مستقيم نور آفتاب و در ارتفاع بالاي 15 متر و 20 متر كار مي‌كنن.»

آيا امسال با توجه به تشديد گرماي هوا و البته فوت يك كارگر پارس جنوبي به دليل گرمازدگي، اين كميته براي كاهش ساعت كارگران، تصميمي داشت؟

«اين كميته تشكيل نشد يا اگر هم تشكيل شده، بدون دعوت از نماينده كارگرها بوده و تا الان براي حضور در كميته حفاظت فني و بهداشت از ما هيچ دعوتي نشده.»

آيا در اين دو ماه اخير كه گرماي هوا در جنوب ايران اوج گرفت، پودر او آر اس ORS براي جبران املاح از دست رفته بدن در اختيار كارگران قرار گرفته؟

«من امسال چنين مواردي در دست كارگران نديدم. فقط بين كارگران شربت آبليمو توزيع شده كه نه تنها فايده‌اي نداره بلكه موجب تحليل جسمي ميشه.»

محمد مي‌گفت دماي واقعي عسلويه تا به حال به گوش مردم نرسيده ولي دماسنج‌هاي دقيق داخل مجتمع پارس جنوبي واقعيت را به كارگران نشان مي‌دهد؛ بيش از 50 درجه، بيش از 53 درجه، بيش از 63 درجه. سه سال قبل، يكي از كارگران بخش تعميرات پارس جنوبي در همين دماي واقعي گرمازده شد و به محض انتقال به محوطه و حتي قبل از شروع اقدامات تيم احيا فوت كرد. خبر جان دادن اين كارگر هيچ ‌ وقت به گوش مردم نرسيد.

 

ايستگاه دوم: كارگران دكل‌هاي حفاري نفت

اسماعيل، كارگر قراردادي بخش حفاري نفت در استان خوزستان است و محل كارش، سكوهايي در ارتفاع 30 متري و 40 متري از سطح زمين.

«ما با دماسنج ديجيتالي دماي واقعي هوا رو مي‌بينيم؛ طبق دماسنج ديجيتالي، دماي سايه در ميدان نفتي حدود 50 درجه و در آفتاب، بيش از 75 درجه و 76 درجه و حتي بيش از 80 درجه است. هر سال موارد زيادي از گرمازدگي كارگرها رو داريم كه البته منجر به فوت نميشه. وقتي بالاي سكو هستي و دچار گرمازدگي ميشي، با خطر سقوط از ارتفاع به دليل افت فشار خون و سياهي رفتن چشم و ضعف و بي‌حالي مواجهي. علت گرمازدگي، رعايت نشدن بخشنامه‌هاست و البته در ميدان نفتي، رعايت اين بخشنامه‌ها ممكن نيست.»

اسماعيل، 14 روز از ماه و هر روز به مدت 12 ساعت از 7 صبح تا 7 شب، بالاي سكو كار مي‌كند و 14 روز هم استراحت دارد. اسماعيل مي‌گويد تنها ابزار امدادي موجود در ارتفاع 40 متري و 30 متري براي پيشگيري از گرمازدگي، يك بطري شربت آبليمو است. اسماعيل و دوستانش، حاضر به تحمل گرما و گرمازدگي بودند اگر حقوق صنفي‌شان به درستي رعايت مي‌شد كه نمي‌شود.

«كارفرما براي ما بيمه شغل سخت و زيان‌آور پرداخت نمي‌كنه در حالي كه كار با مواد آلاينده و خطرناك و كار در ارتفاع و كار در سكوي نفتي و حفاري، مصاديق شغل سخت و زيان‌آوره و كارگر شغل سخت و زيان‌آور نبايد بيشتر از 8 ساعت در روز كار كنه ولي كارفرما، اين آيتم‌ها رو از فيش حقوقي ما حذف كرده تا الزام قانوني نداشته باشه و حق بيمه عادي براي ما پرداخت مي‌كنه و به همين دليل، به جاي 20 سال، بايد 30 سال كار كنيم.»

عليرضا، همكار اسماعيل و كارگر يكي از شركت‌هاي حفاري نفت است. ساعت 7 غروب يكشنبه 4 شهريوركه كل كشور تعطيل بود، عليرضا بعد از 12 ساعت كار در دماي 60 درجه، از دكل حفاري پايين آمد براي استراحت 12 ساعته و سكوها را به كارگران شب‌كار سپرد. فعاليت 7 دكل نفتي اين شركت به صورت شبانه‌روزي ادامه دارد چون حتي با يك دقيقه توقف فعاليت، چاه نفت دچار آسيب مي‌شود. عليرضا و همكارانش، خبر گرمازدگي و فوت كارگر ماهشهر را شنيده‌اند؛ همان زماني كه روي سكوهاي فلزي كار مي‌كردند و دماي هواي اطراف‌شان به دليل داغ شدن فلزهاي سكو، تا 70 درجه هم رسيده بود.

«ما در تمام ساعات كارمون زير آفتابيم چون نيروي اقماري هستيم و نيروي اقماري توي بيابون كار مي‌كنه. اينجا كولر از شدت رطوبت هوا از كار مي‌افته. الان كل بيابون از شدت رطوبت خيس شده. بدترين وضع رو در زمان جابه‌جايي دكل‌ها داريم. وقتي كار دكل تموم ميشه، بايد در مدت يك هفته به منطقه جديدي منتقل بشه. در اين يك هفته برق و آب رو به ‌طور كامل قطع مي‌كنن و بيشترين گرمازدگي كارگرا در همين جابه‌جايي‌ها اتفاق مي‌افته. در ايام كار هم، بارها و بارها در طول روز وقتي بالاي دكل هستيم، از شدت گرما گيج ميشيم و غش مي‌كنيم. به سر و صورت‌مون آب مي‌زنيم يا اينكه پارچه خيس روي سرمون ميندازيم و تنها كارهايي كه مي‌تونيم انجام بديم، همين‌هاست و تنها وسايلي كه در اختيار داريم، شربت آبليمو و شربت خاكشيره. حتي پودر او آر اس و محلول قندي نمكي نداريم. اينجا پزشك داريم ولي پزشكمون هم هيچ وسيله امدادي و حتي يك داروي مسكن نداره.»

چند ساعت قبل از حرف زدن با عليرضا، از يك پزشك متخصص تغذيه پرسيده بودم كه بهترين تغذيه براي جلوگيري از گرمازدگي چيست و او هم گفت كه بايد غذاهايي مصرف شود كه آب بدن را تامين كند و مثلا سوپ غني از ريزمغذي‌ها و انرژي و پروتئين به همراه آب ميوه طبيعي، بهترين غذا اما شربت‌هاي شيرين و غذاهاي چرب يا سنگين و مثلا تخم مرغ، بدترين غذاست چون آب بدن را جذب مي‌كند و تعريق و تشنگي را افزايش مي‌دهد. عليرضا مي‌گويد كه در تمام فصل‌هاي سال، اغلب وعده‌هاي ناهار، چلوكباب كوبيده، جوجه كباب يا زرشك پلو با مرغ است و از آب ميوه هم خبري نيست. ظرف دو ماه اخير، 260 كارگر يكي از پتروشيمي‌هاي منطقه عسلويه به دليل مصرف دو وعده غذاي ناسالم مسموم شدند، ده‌ها نفر از كارگران مسموم شده در بيمارستان بستري شدند و يكي از كارگران به دليل شدت مسموميت فوت كرد. اين كارگران در يك نوبت تخم‌مرغ و در يك نوبت، خورشت قيمه خورده بودند. عليرضا مي‌گويد اگر حقوق صنفي كارگران رعايت مي‌شد، گرمازدگي و دشواري كار و غذاي بي‌كيفيت، آزاردهنده نمي‌شد و در ادامه حرفش مصداقي از رعايت نشدن حقوق صنفي تعريف مي‌كند كه بيشتر شبيه يك شوخي است تا واقعيتي عيني.

«يك دستگاهي در سكوي نفتي هست كه لوله‌ها رو به هم وصل مي‌كنه. اين دستگاه، حدود 120 كيلو وزن و سه تا دسته داره. موقع جابه‌جايي دستگاه، يك دسته رو، كارگر رسمي مي‌گيره، يك دسته رو كارگر قراردادي مي‌گيره و يك دسته رو كارگر پيماني مي‌گيره. هر سه نفر يك كار ثابت انجام ميدن ولي كارگر رسمي حدود 60 ميليون تومن حقوق مي‌گيره، كارگر قراردادي حدود 40 ميليون تومن حقوق مي‌گيره و كارگر پيماني حدود 30 ميليون تومن حقوق مي‌گيره. من كارگر پيماني هستم.»

آيا تا به حال، كميته حفاظت ايمني كارگاه‌تون، جلسه‌اي براي تغيير يا كاهش ساعت كار و بقيه حقوق صنفي‌تون داشته؟

«من 25 سال سابقه كار به عنوان كارگر پيماني شركت ملي حفاري نفت دارم. نه تنها در اين 25 سال چنين كميته‌اي جلسه‌اي نداشته، ما حتي نماينده‌اي نداريم كه از وضع حق و مطالبات‌مون گزارشي تهيه كنه. ما 25 ساله كه فقط زجر مي‌كشيم. ما بيمه تامين اجتماعي داريم و به دليل ماهيت شغلي، بايد بيمه شغل سخت و زيان‌آور برامون پرداخت بشه ولي چند ماه قبل وقتي براي بازنشستگي درخواست دادم، متوجه شدم كه به مدت 12 سال براي من بيمه كارگر ساده پرداخت شده. هنوز طرح طبقه‌بندي مشاغل براي ما اجرا نشده و آيتم بدي آب و هوا و كار در ارتفاع رو هم از حقوق‌مون حذف كردن. البته كارفرما هم از مشكلات‌مون باخبره و گاهي كه براي سركشي مياد، اعتراض‌مون رو مي‌گيم. مي‌گيم كه طبق قانون كار، با وجود نوبت‌بندي 12 ساعته كار بايد مزد 44 ساعت كار هفتگي رو بگيريم و 80 درصد جنس لباسمون بايد از كتان باشه تا كمتر گرمازده بشيم و عينكي كه براي كار به ما ميدن بايد يو وي بالا داشته باشه تا چشم‌مون توي اين گرما و آفتاب آسيب نبينه. ما اعتراض‌مون رو مي‌گيم ولي خيلي از بچه‌ها به دليل همين اعتراض، اخراج و تعليق و تهديد به اخراج شدن.»

 

ايستگاه سوم: كارگران ساختماني

50 درصد حوادث كار، در صنعت ساختمان‌سازي اتفاق مي‌افتد؛ اين جمله معروف‌ترين توصيف درباره تضييع حق كارگران صنعت ساخت و ساز است. كارگران ساختماني، طيف وسيعي شامل آرماتوربند، داربست بند، جوشكار، عايق كار، نصاب سنگ، كارگر ساده، نماكار و اسكلت‌ساز را در برمي‌گيرد اما اين طور كه اكبر شوكت، رييس انجمن صنفي كارگران ساختماني مي‌گويد، جمع تعداد اين كارگران كمتر از 8 درصد كل شاغلان كشور است و با اين حال، به دليل تخلفات گسترده كارفرمايان در ناديده گرفتن الزامات ايمني، بيشترين حوادث منجر به نقص عضو، قطع عضو، قطع نخاع، از كار افتادگي دائم و مرگ، براي كارگران ساختماني اتفاق مي‌افتد. گرمازدگي هم يكي از اين حوادث است و شوكت به «اعتماد» مي‌گويد كه بيشترين كارگران قرباني گرمازدگي در استان‌هاي جنوبي كشورند.

«سقوط از ارتفاع، شايع‌ترين حادثه صنعت ساخت و سازه و آرماتوربندها و نماكارها و سقف‌بندها، بيشترين قربانيان سقوط از ارتفاعن چون اين گروه از كارگران ساختمان، به مدت 5 الي 6 ساعت در هر روز از فصل گرما، در فضاي باز كار مي‌كنن و سقوط از ارتفاع به دليل بدحالي و افت فشار و تعريق زياد و كاهش هوشياري و برهم خوردن تعادل، در استان‌هاي جنوبي كه هم شرجي و هم دماي هوا بالاست، بيشتر از بقيه استان‌ هاست .»

شوكت در جواب سوالم بابت الزام كارفرما به تغيير نوع تغذيه كارگران در فصل تابستان و تامين اقلام امدادي مثل پودر او آر اس و سرم قندي نمكي در محيط كار براي جلوگيري از گرمازدگي كارگران مي‌گويد: «براي كارفرمايي كه حقوق اوليه كارگر رو زير پا مي‌گذاره، آيا نوع خوراك كارگر اهميتي داره؟ كارفرماي ما حتي اسم پودر او آر اس رو هم نشنيده!»

 

ايستگاه آخر: كاغذي به نام قانون

زمستان 1395 كارشناسان بهداشت حرفه‌اي در گزارشي با عنوان «قوانين و استانداردهاي كليدي براي پيشگيري از بيماري‌هاي ناشي از گرما» اعلام كردند: «مواجهه مداوم با درجه حرارت بالا و گرما ممكن است به بيماري‌هاي ناشي از گرما ازجمله راش‌هاي حرارتي، سنكوپ گرمايي، كرامپ‌هاي عضلاني حاصل از گرما، گرمازدگي و شوك گرمايي منجر شود. شوك گرمايي، وخيم‌ترين نوع بيماري ناشي از گرماست و در محيط‌هاي كاري گرم و مرطوب و بر اثر كار فيزيكي سنگين و زمان‌هاي استراحت ناكافي رخ مي‌دهد. در شوك گرمايي ناشي از مواجهه محيطي، دماي مركزي بدن به بالاتر از 41 درجه سانتيگراد افزايش مي‌يابد. ترتيب علائم شوك گرمايي شامل سردرد، اختلال در تكلم، رفتارهاي عجيب و غريب، سرگيجه، خستگي، توهم، گرفتگي عضله، پريشاني و در نهايت كماست. شوك گرمايي يك حالت اورژانس پزشكي و نيازمند تشخيص فوري و مداخلات درماني است. اگر دماي مركزي بدن بسيار بالا برود، مرگ بر اثر اختلال در ارگان‌هاي حياتي رخ مي‌دهد.»

نويسندگان اين گزارش، ضمن تاكيد بر ضرورت تغيير ساعت كار كارگران براي كاهش مواجهه با گرما، در نتيجه‌گيري اعلام كردند: «بسياري از كارفرماها نگران هزينه‌هايي هستند كه بايد به دليل گرما به كارگران پرداخت كنند و اغلب دنبال راه گريز قانوني براي فرار از اين پرداخت‌ها هستند. اگرچه با وضع قوانين مرتبط كارگران مي‌توانند در صورت عدم وجود اقدامات پيشگيرانه و دريافت اضافه حقوق به مراجع ذي‌صلاح شكايت كنند اما آنها به خاطر ترس از دست دادن كارشان به ندرت اين كار را انجام مي‌دهند. قوانين وضع شده، به‌خصوص در كشورهاي در حال توسعه، كارآيي لازم را ندارد و صرفا در حد يك سند باقي مي‌ماند.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون