اعظم طالقاني: زنان سياستمدار منتظر فرصت نمانند
در مجموع حضور زنان را در عرصه سياسي كشور چطور ارزيابي ميكنيد؟ آيا زنان در مجمع عمومي خانه احزاب حضور موثري دارند يا خير؟
من انتقادي اساسي به زنان دارم. ما به عنوان انسانهايي كه خداوند ما را با اراده خلق كرده است و در خلقت مسووليتهايي به عنوان يك انسان براي ما قرار داده شده است، نبايد بنشينيم تا مردان ما را به فضاي سياسي كشور راه بدهند. ما بايد رفتار انساني و حقوقي خود را انجام دهيم و مطالبات حقوقي خود را مطرح كنيم. همچنين مطالبات ما بايد مطالباتي عميق و منطقي باشد تا بتوانيم راه خود را باز كنيم. ما نبايد منتظر بمانيم تا مردان در اينجا بگويند كه يك زن يا دو زن بايد كانديدا شود. ما نبايد بگذاريم كه مردان تعداد كانديداهاي زن را مشخص كنند. به زنان برميخورد كه آنها در مورد كانديدا شدن زنان ميگويند از زنها يك نفر بگذاريم يا دو نفر. زنان بايد از نظر فكري و رفتاري آنقدر برجسته باشند كه مرد و زن به حضور آنان در جامعه نياز پيدا كند. نه اينكه رانتي وارد جايي شويم.
در جلسه مجمع عمومي خانه احزاب حضور زنان را چطور ميبينيد؟
من حضور زنان را در اين جلسه كمرنگ ميبينم. اينطور كه خانمها بيان كردهاند زنها در احزاب آمدهاند اما از طريق احزاب نتوانستهاند به قدرت برسند. بنابراين آنها قدرت سياسي پيدا نكردهاند. به همين دليل حضورشان دراين جلسه كم رنگ بوده است.
دليل اين اتفاق را چه ميدانيد؟
من بر خلاف اين فكر ميكنم. خانمها نبايد فكر كنند فقط مساله به قدرت رسيدن است. خاطرم هست يكي از وزراي دوره آقاي احمدينژاد در خانه احزاب پرسيدند براي چه تلاش ميكند. او گفت براي اينكه به قدرت برسم و ايدههاي خودم را پياده كنم. اين فرد در همان زمان رياستجمهوري احمدينژاد بسيار تحقير شد. همان افرادي كه از ايده با او همراه بودند، به او ضربه زدند. اين نوع تفكر غلط است. تفكر بايد اين باشد كه اگر هم به قدرت ميرسيم واقعا براي خدمت باشد. نه اينكه قدرت سياسي داشته باشند تا رانت كنند و پولي به جيب بزنند و بتوانند امكانات مالي خود را تقويت كنند و گروهي مريد براي خود درست كنند. من الان در اينجا نگاه نميكنم كه چه كسي اصلاحطلب، اصولگرا يا مستقل است. به عقيده من اينگونه نيست. عدهاي واقعا اصلاحطلب هستند و عدهاي واقعا اصولگرا هستند اما آن اصول چه اصولي است من نميدانم. اگر اصول يك اصولگرا اين باشد كه در كنار آن استفاده سياسي وجود داشته باشد مورد قبول نيست. از طرفي اگر عدهاي با نام حزب مستقل بخواهند براي خود جايگاهي دست و پا كنند و به شوراي مركزي بيايند و در آنجا جريان خودشان را پيش ببرند، من اصلا به دنبال اين نيستم كه جريان اصلاحات پيش برود و نه اينكه به قدرت سياسي برسيم. ما مسووليتي در كشورمان داريم كه به عنوان يك انسان بايد مسووليت خود را انجام دهيم. چه به قدرت برسم يا نه و در جايي و شرايطي باشم، مهم اين است كه به وظايف خود عمل كنم.
مهمترين نقش خانه احزاب از نظر شما چيست؟
مهمترين كار خانه احزاب پيگيري و دفاع از منافع احزاب است. وقتي حزبي دچار مشكل ميشود بايد بررسي كند و كميتههاي فعالي داشته باشد؛ كميتههايي كه بتوانند عرصه سياست كشور را از سياسي بازي دربياورد. درست است كه خانه احزاب به عنوان يك تشكل سياسي هويت ندارد اما بايد جريانهاي سياسي را تحت نظر خود داشته باشد و هدايت كند. اين كار خانه احزاب است. نبايد كميتههاي خانه احزاب صوري باشد. وقتي كسي در شوراي مركزي راي آورد بايد بيايد و نبايد بيمسووليت باشد. آقاياني كه شوراي مركزي قبل را ترك كردند و ميخواستند شوراي مركزي را از اكثريت بيندازند بسيار اشتباه كردند و قابل اعتماد نيستند.