• ۱۴۰۳ يکشنبه ۲۵ شهريور
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5856 -
  • ۱۴۰۳ يکشنبه ۲۵ شهريور

روايت بازيكن ملوان از فوت هوادار اين تيم در گفت‌وگو با «اعتماد»:

سهيل فداكار: پسر هوادار تيم ما گفت پدرش فوت كرده اما رفعتي مي‌گفت نمرده بازي كنيد!

ماموران در را براي انتقال فرد سكته كرده باز نكردند

روزبه‌  دلاور

به گزارش «اعتماد» در جريان بازي سپاهان و ملوان از سري بازي‌هاي ليگ برتر‌ فوتبال كشورمان متاسفانه يك حادثه تلخ رخ داد و يكي از تماشاگران ملوان روي سكوها به دليل هيجان زياد دچار سكته قلبي شد و جانش را از دست داد. حين بازي و پس از پايان مسابقه سرمربي ملوان و ناظر بازي به دليل اتفاق رخ‌ داده‌ با يكديگر جدال لفظي داشتند. خبرنگار «اعتماد» براي بررسي بيشتر از اين اتفاق تلخ با سهيل فداكار يكي از بازيكنان نيمكت‌نشين ملوان تماس گرفت كه در ادامه ماحصل اين گفت‌وگو را مي‌خوانيد.

 شكست مقابل‌ سپاهان ناشي از تحت تاثير قرار گرفتن فوت هوادار تيم‌تان  بود؟
خب هميشه بازي با سپاهان‌سخت بوده و اين تيم يكي از تيم‌هاي بزرگ است‌، اما ما موقعيت‌هاي زيادي داشتيم با اين حال همه ‌چيز دست به دست هم داد تا يك روز بد فوتبال باشد. متاسفانه يكي از هواداران دو آتشه ملوان را از دست داديم. واقعا در ايران فقط چنين چيزهايي را مي‌شود ديد چون هر جاي دنيا باشد بازي را نگه مي‌دارند. در اينجا يكي مي‌گفت مُرده يكي مي‌گفت خوب است! اصلا نمي‌دانم چي  بگويم.
  چه جوري متوجه شدي كه روي سكوها  اين اتفاق رخ  داده   است؟
دقيقه ۲۰ يا ۲۵ بود كه روي نيمكت بوديم و سكوي هواداران ملوان كنار نيمكت ما بود. ديديم فرياد مي‌زنند آمبولانس بياوريد يك نفر سكته كرده متاسفانه ماموران در را باز نمي‌كردند و انگار اتفاقي رخ نداده است و بعد منتظر دستور يكي بودند تا در را باز كردند. از جلوي من برانكارد رد شد و خودم هوادار را ديدم و حالم خيلي بد شد. با هزار تا دعوا و بحث با برانكارد بيرونش آوردند و با آمبولانس او را بردند. بايد بازي لغو مي‌شد. تمام بازيكنان درون زمين هم متوجه شدند كه بازي براي اين موضوع متوقف شده است. چرا نبايد بازي را كنسل مي‌كردند؟ تمام ذهن‌ها رفت به آن سمت. جان انسان از همه‌چيز مهم‌تر است. مگر نبايد دوتا آمبولانس در زمين باشد؟ يكي كه هوادار ما را خارج كرد اگر خداي نكرده دو بازيكن مصدوم مي‌شد با كدام آمبولانس مي‌خواستند  آنها  را  به  بيمارستان  برسانند؟
 چند   دقيقه زمان برد  تا  با   برانكارد   بالاي
 سر  هوادار   برسند؟ 
فكر كنم ‌۴، ۵ دقيقه طول كشيد! كسي كه ايست قلبي مي‌كند بايد همان لحظه بالاي سرش برسند. هيچي نبود‌! دكتر تيم ما با دست سينه او را فشار مي‌داد تا قلبش برگردد مگر چنين چيزي مي‌شود؟ اصلا پزشك استاديوم‌ يا دو دستگاه كجا بود؟ دكتر ما بايد برود سر او تا احيايش كند؟ مگر چنين چيزي   مي‌شود؟
 رييس ايفمارك گفته  امكانات  پزشكي  نبود   و نبايد بازي  برگزار  مي‌شد.
اينها همه صحبت است! كدام ‌قانون؟ ما كه چيزي نديديم. خداي نكرده براي بازيكني اتفاق رخ‌ بدهد با دست مي‌خواهند قلبش را احيا كنند؟ ما فوتبال بازي مي‌كنيم تا مردم شاد شوند اما وقتي مردم مي‌آيند و اين اتفاق رخ مي‌دهد به چه  دليل بايد  بازي كنيم؟
گويا آن هوادار ملوان خيلي به تيم وابسته بو‌د. درست است؟
با ۶۳ سال سن 10 ساعت راه از انزلي به اصفهان آمد به عشق اين تيم خب ما هم ‌بايد ارزش قائل شويم براي اين هواداران. كي به اينها هزار تومان پول مي‌دهد كه اين همه راه را بيايند؟ هيچ كس! اينها تمام عشق و زندگي‌شان ملوان است. نبايد جان‌شان را از دست دهند كه! بعد آقاي رفعتي مي‌گويد نبايد بازي را لغو مي‌كرديم. نخير! بايد لغو مي‌كرديد. دقيقه ۶۰ مي‌شنيدم تماشاگران فحش مي‌دادند و مي‌گفت شما اين را كشتيد او مُرد! من دقيقه ۷۰ كه مي‌خواستم وارد زمين شوم اصلا مغزم كار نمي‌كرد و حالم خوب نبود. فكرم پيش آن مرحوم بود و انگار در زمين نبودم! فقط در ايران اين‌طور  است!
 ناظر بازي گفته تا دقيقه ۷۹ آن هوادار در حيات بوده  و يك بار هم احيا شد. آيا  اين‌طور بود؟
من جلوي سكوي هواداران داشتم گرم مي‌كردم و دقيقه ۷۰ يا ۷۱ وارد زمين شدم. من اصلا نفهميدم چطور پنالتي شده است چون درگير سكو بوديم‌. هواداران فرياد مي‌زدند «مُرد، مُرد، ...» هواداران به آقا مازيار گفتند او مُرده اما رفعتي گفت زنده است. دقيقه ۶۵ تماشاگران خبر دادند كه پسر او در بيمارستان است و خبر داده تمام كرده است. ته اين فوتبال چي مي‌خواهد شود؟ ما پارس ال آنها را برديم يا آنها بردند خب كه چي؟ جان انسان خيلي مهم است. نيروي انتظامي آنها مي‌گفت داريد جو مي‌دهيد كه آقاي زارع با او بحث كرد. چه جوي داديم؟ الان جواب خانواده او را كي مي‌دهد؟ از جان يك انسان بالاتر داريم؟ مگر در لاليگا اين اتفاق رخ نداد و بازي را نگه نداشتند؟ حالا اگر دوتا بازيكن سر به سر مي‌شدند و فقط يك در آمبولانس باقي مانده بود چي كار بايد مي‌كردند بايد سر به سر در آمبولانس مي‌گذاشتند؟ ناظر بايد تا ورود يك آمبولانس ديگر بازي را نگه مي‌داشت و بازيكنان هم ‌كمي روحيه آرام مي‌گرفتند. پسر مرحوم از بيمارستان گفته بود او فوت شده اما رفعتي مي‌گفت  نمُرده بازي  بايد  ادامه  پيدا  كند!
 صحبت خاصي داريد؟
اين هوادار شناخته شده بود و بیشتر بازي‌هاي ما در خارج از خانه و داخل خانه را مي‌آمد. واقعا جاي تاسف دارد و خيلي ناراحت شديم. خدا به خانواده‌اش صبر بدهد. غم بزرگي براي انزلي و ملوان به وجود آمد. الان ما تا صبح صحبت كنيم چيزي تغيير نمي‌كند. آقاي مازيار زارع آن همه صحبت كرد و رفعتي را تا آخر عمر محروم كنند آيا جان آن آدم برمي‌گردد؟ با هم مهربان‌تر باشيم و بدانيم جان انسان از هر چيزي مهم‌تر است. اميدوارم همه ‌چيز درست شود!

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون