آينده جنگ اسراييل و حزبالله لبنان بعد از ترور نصرالله
محمد خواجوئي
ترور سیدحسن نصرالله، دبيركل حزبالله لبنان رويدادي بزرگ بود كه ميتواند مسير جنگ و تقابل ميان اسراييل و حزبالله را وارد مرحلهاي تازه كند و تاثيرات بزرگي بر آرايش نيروها و معادلات امنيتي در منطقه داشته باشد. اين ترور در ادامه عملياتهاي هدفمند اسراييل در حذف فرماندهان ارشد حزبالله و تضعيف بنيه تشكيلاتي و نظامي اين حزب با هدف تثبيت معادله امنيتي مدنظر اسراييل رخ داد. پرسش اين است كه آينده جنگ ميان اسراييل و حزبالله بعد از ترور سیدحسن نصرالله چگونه خواهد بود؟ ايران و ايالاتمتحده امريكا به عنوان متحدان دو طرف اين جنگ، چه رفتاري را در پيش خواهند گرفت؟ اين ترور چه تبعاتي در فضاي منطقه خواهد داشت؟ و اينكه دبيركل جديد حزبالله با چه مسائل و چالشهايي روبهرو خواهد بود؟
استمرار جنگ در آينده نزديك
همه شواهد گوياي آن است كه جنگ ميان اسراييل و حزبالله طي روزها و هفته آينده استمرار خواهد داشت. هر دو طرف در اين برهه نسبت به استمرار اين جنگ هم نظر هستند؛ اسراييل بعد از ضربات گسترده اخير به حزبالله و از جمله ترور سیدحسن نصرالله، انگيزه و اعتماد به نفس بيشتري پيدا كرده كه ضربات بيشتري را به حزبالله وارد كند. از سوي ديگر حزبالله بعد از ضرباتي كه متحمل شده، انگيزه دارد تا با اقداماتي در جبهه نبرد عليه اسراييل، اين ناكاميها را جبران و تصوير قدرت خود را بازسازي كند. اما در صورت استمرار جنگ طي روزها و هفتههاي اخير، وقوع دو سناريو محتمل است:سناريوي اول؛ اسراييل بتواند با توجه به آسيبهايي كه به حزبالله وارد شده ضربات بيشتري را به اين حزب وارد كند و اين حزب را ناچار به پايان دادن به درگيري با اسراييل كند و معادله امنيتي مدنظر اسراييل تثبيت شود.بر اين اساس اسراييل يا اين ضربات را از طريق استمرار حملات هوايي به لبنان وارد خواهد آورد يا اينكه براي افزايش فشار، به صورت زميني وارد خاك لبنان شود و محدوده مرز تا رود ليطاني را به تصرف خود درآورد.معادله امنيتي مدنظر اسراييل ميتواند دو گزينه باشد: 1-گزينه حداقلي: احياي ترتيبات امنيتي قبلي بر اساس قطعنامه 1701؛ 2-گزينه حداكثري: تثبيت ترتيبات امنيتي جديد فراتر از قطعنامه 1701 (تضعيف بيشتر نقش حزبالله). سناريوي دوم؛ حزبالله بتواند با حملات موشكي خود در روزهاي آينده و استفاده از موشكهاي ميان برد و دوربرد براي هدف قرار دادن عمق خاك اسراييل، يك جنگ فرسايشي را به اسراييل تحميل كند تا بتواند نقش خود در معادلات امنيتي آينده را تثبيت كند و مانع از اجرا شدن هدف اسراييل در زدودن نقش اسراييل شود. ممكن است در اين جنگ فرسايشي، گروههاي ديگر مقاومت همچون مقاومت عراق و حوثيهاي يمن نيز با هدف قراردادن اسراييل، عملا به حزبالله كمك كنند. اما مهمترين چالشي كه حزبالله براي پيشبرد جنگ فرسايشي دارد، تضعيف توان تشكيلاتي آن و اشراف اطلاعاتي اسراييل بر آن است كه قدرت ضربهپذيري آن را بالا ميبرد.
امريكا و ايران چه رفتاري خواهند داشت؟
به نظر ميرسد امريكا همچنان سياست حمايت از اسراييل و كمك نظامي و اطلاعاتي به آن را در كنار پرهيز از ورود مستقيم به جنگ در منطقه ادامه خواهد داد. حادثه هفتم اكتبر ضربه به اسراييل بود و طبيعي است كه امريكا به دنبال آن است كه اسراييل به عنوان متحد نخست واشنگتن، قدرت بازدارندگي خود را احيا كند و همچنان دست برتر را در معادلات قدرت در خاورميانه در مقابل محور تحت حمايت ايران داشته باشد.با اين وجود امريكا حمايت خود را از طريق نظامي و سياسي و اطلاعاتي از اسراييل انجام ميدهد و ضرورتي براي مداخله مستقيم نميبيند. در صورتي امريكا ناگزير به مداخله نظامي مستقيم است كه اسراييل ضربات گستردهاي را متحمل شود يا ايران اقدام بزرگي را عليه اسراييل انجام دهد كه بسيار بعيد است. در اين ميان، ايران نيز با وجود ترور سیدحسن نصرالله، همچنان به سياست پرهيز از جنگ مستقيم با اسراييل پايبند است. مقامهاي ايران حتي در پيامهاي تسليت خود به مناسبت ترور سیدحسن نصرالله، چندان از كلماتي چون «انتقام» استفاده نكردند. بيشتر آنها در اظهارات خود، حزبالله را نسبت به استمرار مقاومت، توانمند ميدانند. بر اين اساس به نظر ميرسد ايران ضمن استمرار سياست پرهيز از ورود مستقيم به جنگ با اسراييل، تلاش كند تا حزبالله و ديگر گروههاي همپيمانش به نبرد با اسراييل ادامه دهند. بنابراين حمايتها و پشتيبانيهاي نظامي و مالي و سياسي ايران از اين گروهها همچنان ادامه خواهد داشت.اما اين واقعيت را بايد مورد توجه قرار داد كه تضعيف حماس و حزبالله در يك سال اخير باعث ميشود ايران رفتار محافظهكارانهتر و محتاطانهتر از قبل را در پيش بگيرد. حماس و حزبالله بالهاي قدرت ايران در منطقه بودهاند؛ طبيعي است كه تضعيف اين گروهها امكان مانور و حركت ايران در منطقه را كم ميكند. البته ايران تنها زماني وارد رويارويي نظامي مستقيم با اسراييل ميشود كه اسراييل بخواهد در مرحله كنوني، اهدافي را در اين مورد حمله قرار دهد. در اين صورت ايران ناگزير به واكنش خواهد شد. در غيراينصورت احتمال ورود ايران به يك جنگ مستقيم بسيار كم است.
چالشهاي دبيركل جديد حزبالله
به نظر ميرسد سيد هاشم صفيالدين اصليترين گزينه براي جانشيني سیدحسن نصرالله باشد. فارغ از اينكه چه كسي جانشين سیدحسن نصرالله شود، آنچه در مسير تعيين دبيركل جديد نگراني و دغدغه اصلي ايران به عنوان حامي حزبالله است، اين است كه حزبالله بتواند بعد از ترور هرم فرماندهياش، از نظر تشكيلاتي خود را بازسازي و احيا كند. اما اشراف اطلاعاتي اسراييل بر حزبالله كه آسيبهاي زيادي را به آن وارد كرد، يكي از چالشهايي است كه در مسير تعيين دبيركل جديد و فرماندهان جديد وجود دارد؛ چرا كه امكان ترور چهرههاي جديد همچنان وجود دارد و اين احياي تشكيلات و بازسازي آن را دچار مشكل ميكند. به نظر ميرسد نيروهاي امنيتي ايران و سپاه قدس در اين زمينه ماموريت ويژهاي خواهند داشت.فوريترين كارويژه و ماموريت دبيركل جديد، نحوه مواجهه با جنگ كنوني با اسراييل است. اسراييل با عملياتهاي امنيتي و هدفمند دو هفته اخير، ضربات بيسابقهاي را به حزبالله وارد كرده و عملا دست برتر را در مقابل آن دارد. ضعف كنوني حزبالله باعث ميشود اسراييل نسبت به استمرار حملات خود تا تحميل يك معادله جديدي امنيتي به لبنان، جديت داشته باشد. اينكه حزبالله چگونه با اين شرايط روبهرو شود و چه اقدامي انجام دهد كه حتي تا حدودي بتواند خود را احيا كند و نگذارد معادله امنيتي مدنظر اسراييل تثبيت شود، ماموريت دبيركل جديد خواهد بود كه پيشبرد آن بسيار دشوار است. بازسازي تشكيلاتي حزبالله و بالابردن روحيه بدنه حامي حزبالله بعد از ناكاميهاي اخير و چگونگي مواجهه با شرايط سياسي داخل لبنان از ماموريتهاي دبيركل جديد است.بيترديد حزبالله آسيبهاي بزرگي را متحمل شده و اين مساله در آينده نزديك جبرانناپذير است و بر عملكرد آن تاثيرگذار است. البته خيلي مهم است كه حزبالله چگونه از اين جنگ خارج ميشود؛ اگر اسراييل فراتر از ترتيبات امنيتي مندرج در قطعنامه 1701 (مصوب سال 2006) به حزبالله تحميل كند، طبيعتا اين شكست بزرگ براي حزبالله است و اين بر موقعيت اين حزب در عرصه داخلي لبنان تاثير ميگذارد و باعث افت جايگاه آن خواهد شد. در عرصه منطقهاي نيز تحركات حزبالله كمتر خواهد شد. اما اگر حزبالله بتواند در همين روزهاي آينده، ضرباتي را به اسراييل وارد كند كه درنهايت دو طرف به توافق بازگشت به ترتيبات امنيتي قطعنامه 1701 برسند، در اين شرايط حزبالله ميتواند اين را به عنوان يك موفقيت با وجود ضربات بيسابقهاي كه متحمل شده، معرفي كند.
تحليلگر مسائل خاورميانه، مدير گروه مطالعات لبنان پژوهشكده تحقيقات استراتژيك خاورميانه