نگاهي به «كيك محبوب من»
فيلمي در اندازههاي حقيقت و تنهايي
محمد يراقي
امروز به تماشاي فيلم «كيك محبوب من» اثري از بهتاش صناعيها و مريم مقدم نشستم. از همان ابتدا، نمايش دقيق و واقعگرايانه از زندگي يك پيرزن تنها، با تمام جزييات، شما را با اثري پر از ظرافتهاي بصري و انساني روبهرو ميكند. «كيك محبوب من» درباره يك زن ۷۰ ساله به نام مهين است كه پس از سالها تنهايي و از دست دادن همسرش، تلاش ميكند دوباره عشق و شادي را به زندگياش بازگرداند. فيلم با تمركز بر موضوعاتي مانند عشق در دوران پيري، تنهايي و چالشهاي ناشي از محدوديتهاي اجتماعي و فرهنگي در ايران، به شكلي احساسي و انساني داستاني دلنشين را روايت ميكند. نكته قابل توجه اين است كه فيلمسازان به راحتي و بدون تعارف، طبيعيترين جزييات ارتباط و مكالمه ميان يك زن و مرد را به تصوير ميكشند. زنان در اين فيلم در خانه بدون حجاب هستند و بيرون از خانه با حجاب، اما نه آن حجابي كه در بيشتر فيلمها ميبينيم. در واقع، حجاب آنها به شكلي عرفي به تصوير كشيده ميشود كه در جامعه وجود دارد و بهويژه براي زنان مسن به عنوان يك انتخاب تلقي ميشود. مهين با چالشهاي ناشي از سنتها و قضاوتهاي اجتماعي مواجه است، اما با جسارت تلاش ميكند از اين موانع عبور كرده و احساسات فراموش شدهاش را باز يابد. مكالمات زنانهاي كه دور ميز ناهار ميان شخصيتها جريان دارد، كاملا هماهنگ با شخصيتپردازي هر يك از كاراكترها طراحي شده است. گويي فيلمسازان سالهاست اين زنان را از نزديك ميشناسند و به دقت زندگي آنها را رصد كردهاند. مخاطب به خوبي ميتواند با هر يك از اين شخصيتها، چه از لحاظ ظاهري و چه از منظر نگاهشان به زندگي، ارتباط برقرار كند. فيلم با ريتمي آرام پيش ميرود و بدون عجله، سكانسهايي از زندگي مهين را نشان ميدهد؛ زني كه سالهاست احساساتش را سركوب كرده و تمام تلاشش را براي فرار از تنهايي و بازيابي قلبياش ميكند. در طول فيلم، اشارههايي به وضعيت جامعه وجود دارد كه بسيار موثر و بهيادماندنياند. با اين حال، يكي از معدود نقاط ضعف فيلم، سكانس گشت ارشاد است. در اين سكانس، برخلاف ديگر بخشهاي فيلم، بازيها كمي ناهمگون هستند و ديالوگها با ضربآهنگ درست پيش نميروند.بديهي است ساخت چنين سكانسي چالشهاي زيادي دارد و در ادامه نيز ديالوگهاي ميان دختر جوان و پيرزن با فضاي كلي فيلم هماهنگي لازم را ندارند. اما فيلم به زودي به مسير اصلي خود بازميگردد. پيرمرد اصلي داستان براي اولينبار به عنوان شخصيتي واقعي و به دور از كليشهها به تصوير كشيده ميشود. بازي سهراب محرمي در اين نقش بسيار دقيق، حساب شده و تاثيرگذار است. هر ديالوگ و نگاهي كه او به مخاطب ميدهد، اطلاعات بيشتري از شخصيت و احساسات او در لحظه به بيننده القا ميكند. فيلم گاهي باعث خنده مخاطب ميشود و اين كمدي-درام ناشي از تفاوت نگاه نسل كنوني و نسلهاي گذشته است. لحظات غافلگيركنندهاي در فيلم وجود دارد كه شما را شگفتزده ميكند و اين تفاوت در ديدگاهها باعث ميشود تجربه تماشاي فيلم لذتبخشتر شود. همچنين صراحت لهجه شخصيتها و ديالوگها توجه شما را به خود جلب ميكند و به شدت درگير داستان ميشويد. فيلم را ميتوان به سه بخش تقسيم كرد: تنهايي، آشنايي و تعامل دو كاراكتر اصلي و بخش شوكهكننده پاياني. فيلمسازان در نحوه كاشت و برداشت وقايع به معناي واقعي كلمه عالي عمل كردهاند. اگر فيلم را دوباره ببينيد، به ريز ديالوگهاي مرتبط با پايان فيلم بيشتر پي ميبريد و اين موضوع لذت ديدن فيلم را دوچندان ميكند. در نهايت «كيك محبوب من» با پرداخت دقيق به كاراكترهايي كه فيلمسازان به خوبي آنها را ميشناسند، شما را به فضايي شخصي از زندگي اين افراد و معذوريتها و احساسات سركوبشدهشان به دليل فرهنگ و جامعه سنتي ايران وارد ميكند. فارغ از اينكه فرهنگ سنتي را مثبت يا منفي ببينيم، اين فيلم شما را با زندگي افراد مسن تنها در ايران آشنا ميكند؛ افرادي كه شايد سالها از زندگيشان با ما همراه بودهاند، اما اكنون باعث ميشوند نگاهي تازه به اطرافيان خود داشته باشيد.