نامه به رییس جمهور
افضلالسادات حسيني
رييسجمهور محترم؛ جناب آقاي دكتر پزشكيان
با سلام و آرزوي توفيق بيشتر شما در انجام تعهدات
ميدانم كه به عنوان يك معلم دانشگاه ميتوانم با زبان علمي و دردمندانه با شما سخن بگويم؛ چون خود اهل علم هستيد و پردرد. بسيار خشنودم كه شما در سخنان خود همواره به آموزش مبتني بر عدالت آموزشي توجه داريد؛ اما لازم است علاوه بر عدالت آموزشي به موضوع آموزشوپرورش با نگاه همهجانبهاي پرداخته شود؛ آموزشوپرورش ما ساليان طولاني است كه با مسائل بغرنج و پيچيدهاي روبهرو است كه اگر اين مسائل مركز توجه شما و مسوولان مرتبط قرار نگيرد نميتوانيم براي توسعه جامعه خود هيچ اميدي داشته باشيم. تحقيقات گسترده اينجانب در سطح ملي و بينالمللي نشان داده است كه مسير توسعه همهجانبه تمام جوامع پيشرفته با اصلاحات آموزشي همبستگي بسيار نزديكي داشته و دارد. با واكاوي مفهوم آموزشوپرورش مشخص ميشود ما با معناي واقعي آموزشوپرورش در عمل فاصله بسيار داريم، چه در مدرسهاي در جنوب شهر، روستايي دوردست يا حتي در مدرسه خاص و بهظاهر پيشرفته در شهر تهران. جناب رييسجمهور محترم و گرامي! اينجانب به عنوان يك محقق و معلم دانشگاه كه بيش از سه دهه مطالعات گسترده در اصلاحات آموزشي با محوريت تفكرمداري و خلاقيت داشتهام، بهخوبي به چالشهاي آموزشوپرورش كشورم واقفم، اما ميدانم اگر عزم جزمي جريان يابد ميتوان بر اغلب آنها فائقآيد. در مطالعات گسترده بينالمللي و بازديد از دهها مدرسه در كشورهاي مختلف همواره بغض در گلو داشتهام؛ زيرا مشاهده كردهام كه چگونه در آنجا كودكان با شوق در مدارس مهارتهاي زندگي و اجتماعي را آموخته و با رويكرد خلاقانه به حل مسائل ميپردازند؛ اما فرزندان ما در سيستم آموزشي بيمار و بحرانزده دچار آسيبهاي متعدد شده و مچاله ميشوند. سيستم آموزشي و تربيت دانشآموزي ما مشكلات عديده و پيچيدهاي دارد؛ اما طبق پژوهشها و برنامههاي موفق انجامگرفته در تمام نظامهاي آموزشي پيشرفته همچون فنلاند، ژاپن يا سنگاپور، مهمترين، اصليترين و اثرگذارترين و نيز اولين پله تغيير و اصلاح سيستم آموزشي از تغيير و اصلاح برنامه تربيتمعلم و دانشگاه فرهنگيان آغاز ميشود؛ تازماني كه ما تغييروتحول اساسي در سيستم تربيتمعلم را مدنظر قرار ندهيم و معلمان ما از آموزشهاي لازم و كاربردي دراينخصوص همراه با كارورزي و نظارت لازم برخوردار نباشند، نميتوانند مهارتهاي ضروري را براي تدريس خلاقانه و يادگيري كاربردي در كلاسهاي درس خود به كار بگيرند. اينجانب باتوجهبه دغدغه و آرمان خود در اين موضوع، الگوي كاربردي و چندجانبهاي را دراينخصوص طراحي كرده و در حد وسع خود در دورههاي كوتاهمدت و بلندمدت براي معلمان و مديران بسياري از مناطق محروم و دورافتاده تا مسوولان آموزشي سازمانهاي پيشرفته به اجرا درآورده و نتايج شگفتانگيز آن را بهرغم بسياري از موانع حتي در كمبرخوردارترين مناطق كشور مشاهده نمودهام. بازخوردهاي معلمان نشان داد كه آنها در دورههاي آموزشي نه چندان طولاني به نگرش مهارتهاي خلاقانه دستيافته و با توانمندي جديد شوق يادگيري را در كودكان و نوجوانان برانگيزانند. ارزيابي عملكرد معلمان بيانگر كيفيت بالاي آموزش با وجود حداقل امكانات، بود. دستاوردهاي متحيركننده اين طرح به حدي تأثيرگذار بود كه بر آن شدم تا الگوي خود را به سيستم آموزشوپرورش در فراخوان خودشان ارائه کنم؛ الگويي كه ميتواند زمينهساز تحول اساسي در تربيتمعلم ايران شود.ولي متأسفانه مانند بسياري از طرحهاي ديگرم در بروكراسي آموزشوپرورش به انجام نرسيده است؛ لذا تصميم گرفتم تا نگراني خود را خدمت حضرتعالي كه دغدغه آموزش علمي و تغييرات آموزشي و گذر از شعار باتكيهبر اقدامات عملي را داريد مطرح کنم تا با مساعدت شما و تيم همراهتان بتوانيم مانند بسياري از كشورها كه توانستند از طريق آموزش طي سه دهه به رشد قابلتوجهي در همه زمينهها برسند در مسير رشد و پيشرفت قرار بگيريم؛ زيرا آرمان هميشگيام اين بوده كه بايد خودمان مملكتمان را بسازيم، آرماني كه باعث شده است تا بارها دعوت به همكاري در بهترين دانشگاههاي دنيا را نپذيرم و با آموزشدادن معلمان، مربيان و مديران سرزمينم گام كوچكي در شكوفايي استعدادها و بهبود يادگيري كودكان ايران بردارم.
به اميد داشتن سرزميني آباد و كودكاني خلاق و شاد.
استاد دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه تهران