• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۵ مهر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5873 -
  • ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۵ مهر

به بهانه پايان پخش «سرزمين مادري» از شبكه 3 سيما

موانع سريال‌سازي تاريخي در ايران

حبيب‌الله افزوني

به رغم اينكه سازندگان فيلم و سريال ترجيح مي‌دهند توليدات خود را در فصل زمستان - كه خانواده‌ها اغلب در منزل به سر مي‌برند و سفرها به محاق مي‌رود - از سيما به نمايش درآيد؛ اما نويسنده اين سطور به دليل گرماي فصل تابستان - كه حال و حوصله كتاب خواندن و مطالعه و بررسي رويدادهاي تاريخي را ندارد - اين فصل را براي ديدن سريال‌ها انتخاب مي‌كند. بي‌جهت نيست كه مدارس، دانشگاه‌ها و حوزه‌هاي علميه نيز تابستان تعطيل مي‌شود. هر چند هيچ چيز نمي‌تواند جايگاه و نقش مطالعه كتاب را در افزايش دانش آدمي پيرامون تاريخ پر كند. در تابستان امسال تماشاي چند سريال را درسرلوح برنامه‌هايم قرار دادم و علاوه بر ديدن سريال تلويزيوني خانه پوشالي، سريال جذاب تاريخي «سرزمين مادري» را نيز با دقت ديدم. اما پيش از پرداختن به اين سريال، ترجيح مي‌دهم مختصري پيرامون اهميت مطالعه تاريخ كشورمان - به ويژه تحولات يك‌صد‌ساله اخير- و تعيين علت يا علت‌هاي مطالعه نكردن تاريخ ايران - به ويژه از سوي نسل جوان - و درنهايت به همه علاقه‌مندان مطالعه تاريخ پيشنهاد نمايم چنانچه خواندن و بررسي رويدادهاي گوناگوني كه در كشورمان ايران رخ داده است، از طريق مطالعه كتاب براي آنان مقدور نيست، مي‌توانند از منظر سريال‌هاي تاريخي كه از شبكه‌هاي مختلف سيما پخش مي‌شود، مطالعه كنند. منظورم ازسريال‌هاي تاريخي (Historical Series) نيز سريال‌هايي هستند كه هر كدام در يك دوره تاريخي خاص روايت مي‌شوند و وقايع پيش آمده را از زبان سينما و تلويزيون به مخاطب منتقل مي‌كنند. در اين راستا خوشبختانه فيلمسازان حرفه‌اي در سينماي ايران و جهان، توجه ويژه‌اي به ساخت سريال‌هاي تاريخي داشته‌اند و آثار تاريخي موفقي نيز توليد كرده‌اند.

 

از فرهنگ و تاريخ ايران چه مي‌دانيم؟

وقتي كه تاريخ را ندانيم هويت را نمي‌دانيم و تا زماني كه هويت را ندانيم، براي يكديگر ناشناخته هستيم. زبان فارسي، آداب‌ و رسوم و سنت ما، همگي بخشي از اين هويت به شمار مي‌روند و نبايد اجازه داد كه نام ايران، هويت ايراني و اتحاد اقوام از بين برود. همه ما به‌وسيله زبان فارسي به يكديگر پيوند خورده‌ايم كه بخش مهمي از فرهنگ و تمدن ما به حساب مي‌آيد و در طول تاريخ دستخوش تغيير نشده است.

از سوي ديگر، ايران يكي از كشورهايي محسوب مي‌شود كه فرهنگ و تاريخ بسيار غني و پرافتخاري دارد. اين سرزمين، ميزبان تمدن‌هاي بسياري بوده است كه هركدام به نحوي بر آن تأثيرگذار بوده‌اند. بررسي دوره‌هاي مختلف، از دوران باستاني گرفته تا دوران معاصر، ما را با ويژگي‌هاي بارز مردم اين ديار و مسيري كه تا به امروز طي كرده آشنا مي‌كند.

 

تاريخ و فرهنگ ايران پيش از اسلام

تاريخ و فرهنگ ايران پيش از اسلام، از دوره‌هاي پرافتخار وگوناگوني تشكيل‌شده است كه نقش بسيار مهمي در شكل‌گيري تمدن‌ها و فرهنگ‌هاي جهاني، ايفا كرده‌اند. اين دوره باستاني كه از زمان نخستين تمدن‌هاي انساني در اين سرزمين شكل‌گرفته است، تا پايان امپراتوري ساسانيان در سده هفتم ميلادي، گواهي بر تلاش‌ها و دستاوردهاي چشم‌گير مردمان اين كشور در زمينه‌هاي مختلف دارد. حكومت‌هايي مانند: ايلام، خمران، هخامنشيان و ساسانيان، در برهه‌هاي مختلف، مسووليت اداره امور را بر عهده داشته‌اند و هركدام، نقش بسيار مهمي در تاريخ و فرهنگ، ايفا كرده‌اند. اين امپراتوري‌ها با ساختارهاي سياسي و اجتماعي خود، به شكل‌گيري و توسعه فرهنگ، هنر و علم در ايران كمك شاياني كرده‌اند.

 

تاريخ و فرهنگ ايران پس از اسلام

فرهنگ و تاريخ ايران پس از اسلام، شامل دوره‌اي از تحولات عميق در اين سرزمين مي‌شود. ورود اسلام به ايران، باعث تغييرات بزرگي در ساختار اجتماعي و سياسي شد. ايجاد سلسله‌هاي مختلف و خلافت حكام عرب، نقطه عطفي در تاريخ اين آب ‌وخاك بود كه تأثيرات آن به‌وضوح قابل‌مشاهده است. همچنين فرهنگ و هنر ايران پس‌ازاين دوره، تحولات زيادي را تجربه كرد و ادبيات فارسي، دست‌خوش تغييرات بسياري شد. متخصصان اين مرزوبوم، براي ساخت آثاري همچون: مساجد، مناره‌ها و ... از هنر خود استفاده كردند. اقتصاد و تجارت ايران پس از اسلام، با گسترش شبكه‌هاي تجاري و تأثيرات آن بر بازارهاي جهاني، رونق قابل‌توجهي پيدا كرد. همچنين اين كشور به عنوان مركزي مهم براي تأسيس دانشگاه‌ها و مراكز فرهنگي اسلامي شناخته شد و نقش بسيار مهمي را در گسترش و توسعه آن ايفا كرد. اين دوره تاريخي، به عنوان يكي از مهم‌ترين فازهاي تاريخ و فرهنگ ايران، تأثيرات عميقي را بر جهان اسلام و جهانيان داشته است كه هنوز نيز در ادبيات، هنر و تاريخ اين منطقه و جهانيان، قابل‌مشاهده است. (1)

 

چرا بايد تاريخ بخوانيم؟

شايد يكي از دلايل عدم علاقه به مطالعه تاريخ، ندانستن پاسخ اين سوال باشد كه چرا بايد تاريخ بخوانيم؟ در پاسخ به اين پرسش دلايل و پاسخ‌هاي زيادي قابل طرح است كه برخي از آنها به اين قرار است: تاريخ ما را با فرهنگ‌هاي ديگر آشنا مي‌كند، تاريخ به ما كمك مي‌كند تا هويت، فرهنگ و جامعه خود را بشناسيم، تاريخ به ما درك و بينش نسبت به مشكلات امروزي مي‌دهد و به ما كمك مي‌كند تا تغييرات را بهتر درك و پردازش كنيم، مطالعه تاريخ مهارت تفسير و تحليل را در ما تقويت مي‌كند، تاريخ به ما اين امكان را مي‌دهد كه از گذشته درس بگيريم و درك بهتري از جهان و نحوه عملكرد آن داشته باشيم، مطالعه تاريخ به ما كمك مي‌كند بفهميم كه چگونه رويدادهاي گذشته همه‌چيز را به شكل امروزي در آورده‌اند، با دانستن تاريخ، ما نه تنها در مورد خود و چگونگي پيدايش‌مان مي‌آموزيم، بلكه توانايي اجتناب از اشتباهات و ايجاد مسيرهاي بهتر براي جامعه خود را نيز توسعه مي‌دهيم، تاريخ فقط خواندن زندگي و گذشته ديگران نيست و افرادي كه ما در تاريخ درباره آنها مي‌خوانيم ممكن است دهه‌ها يا حتي قرن‌ها پيش زندگي كرده باشند؛ اما اعمال آنها به‌طور مستقيم بر نحوه زندگي امروز ما تأثير داشته باشد. (2)

 

ملتي كه تاريخ نمي‌خواند محكوم

به تجربه آن است

اما دليل اينكه بسياري از جوانان كشورمان از تاريخ گذشته‌شان اطلاع ندارند، خيلي نياز به مراجعه به احيانا پژوهش‌هاي صورت گرفته ندارد، در اين بخش تنها به گفته دكتر حداد عادل كه مطالعات گسترده‌اي در زمينه تاريخ دارد و به قول خودش 45هزار كتاب در كتابخانه منزل خود دارد، اكتفا شده است. وي در اين ارتباط مي‌گويد: نقل است هر ملتي كه تاريخ نمي‌خواند، بايد آن را دوباره تجربه كند. خيلي از جوان‌هاي ما از تاريخ گذشته‌شان اطلاع ندارند. امروز خيلي‌ها نمي‌دانند در حالي كه اروپا در حال پيشرفت بوده ايران در چه وضعي قرار داشته است؟

وي با اشاره به خاطرات روزنوشت ناصرالدين‌شاه به عنوان سندي دست اول از وضعيت كشورداري در زمان قاجار مي‌افزايد: يكي از كساني كه خاطرات روزانه خود را نوشته، ناصرالدين شاه قاجار بوده است كه ۵۰ سال سلطنت كرده كه مصادف با دوران رشد سريع اروپا بود. ناصرالدين شاه از دو ماه پس از سلطنت تا سه روز پيش از ترور، خاطرات روزانه‌اش را نوشته است. حدود ۱۰ هزار صفحه از او موجود است كه حدود ۹۰ درصدش تصحيح و چاپ شده است. حال تصور كنيد شاهي وقايع روزانه خود را به دست خود يا به املاي ديگران نوشته است. اين چقدر مي‌تواند ما را با تاريخ زمان خودمان آشنا كند كه در كشور چه مي‌گذشته است. چند نفر را مي‌شناسيد اين مجموعه را خوانده باشد؟ اين يك سند تاريخي از هويت كشور ما است. سندي از پادشاهي است كه براي ما از روزگارش و كشورداري‌اش براي ما نوشته است. دوران مشروطه، آغاز سلطنت پهلوي اول و دوم و… موضوعاتي است كه ما كمتر از آن مي‌دانيم. جوانان ما نمي‌دانند در اين دوران بيگانگان در كشور ما چه كردند و رجال سياسي در ايران چه كساني بودند؟ چقدر افرادي را سراغ داريد كه اينها را بداند و با اين موضوعات آشنا باشد؟ نسلي كه تاريخ نداند، نمي‌تواند بفهمد به چه سمتي بايد حركت كند و آينده‌اش را چگونه بايد ترسيم كند.

 

چرا تاريخ را دوست نداريم؟

اينكه جوانان به تاريخ علاقه ندارند يا دوست ندارند متون تاريخي را مطالعه كنند، بحث بسيار مهمي است كه بايد از نگاه جامعه شناختي آن را مورد بررسي قرار داد. دكتر طهمورث شيري جامعه‌شناس و استاد دانشگاه درباره اينكه چرا جوانان علاقه‌اي به تاريخ ندارند، چنين مي‌گويد: «به‌طور كل بايد اذعان داشت نسل جوان ما زماني به مطالعه تاريخ مي‌پردازد كه به آن نياز پيدا كند و اين نياز را در خود احساس نمي‌كند. شايد بتوان اين موضوع را كه چرا جوانان علاقه‌اي به تاريخ ندارند، در ميزان علاقه‌مندي آنها به كسب تجربه ديد. البته هستند بسياري كه شرايط موجود را با شرايط قديم مقايسه مي‌كنند تا ببينند چقدر به وضعيت آن زمان نزديك است و در شرايط مشابه چگونه رفتار شده است.»

 

نشستي براي آسيب‌شناسي آموزش تاريخ

در دانشگاه‌ها

جالب است بدانيد درباره اينكه چرا جوانان دانشگاهي كشورمان علاقه‌اي به مطالعه تاريخ ندارند، نشست تخصصي نمايندگان شعب انجمن ايراني تاريخ در دانشگاه‌هاي كشور با موضوع هم‌انديشي در خصوص آسيب‌شناسي آموزش تاريخ در دانشگاه‌ها در دانشگاه فردوسي مشهد برگزار مي‌شود و اعضاي اين انجمن به بيان نظرات خود در اين باره مي‌پردازند. نظر به اهميت مطالب طرح شده در اين نشست، خلاصه اين هم‌انديشي در زير از نظرتان مي‌گذرد:

موضع كشور با موضع ما متفاوت است و براي فارغ‌التحصيلان درخواستي نيست. در رسانه‌ها هم انحرافات تاريخي زيادي داريم كه بايد به آن پرداخته شود.

اگر همه دست به دست دهيم و يك نهاد قدرتمند باشيم، مي‌توانيم در روند تاريخي و توليدات تاريخي اثرگذار باشيم. يكي از دلايل جدي نگرفتن اين رشته بحث اشتغال است. بايد به سمت ايجاد شركت‌هاي دانش‌بنيان در اين حوزه شويم تا دانشجويان بتوانند از رشته خود استفاده و ارتزاق كنند. در هرجاي دنيا كه چاه نفتي وجود دارد، دركنار آن يك مركز مطالعات تاريخ شفاهي هم وجود دارد. در حوزه تاريخ و گردشگري هم زمينه اشتغال‌زايي وجود دارد. بايد از نظري شدن تاريخ كه از معضلات آموزش تاريخ است، دور شويم و به واقعيات جامعه نزديك شويم.

نخستين سوالي كه براي دانش‌آموز پيش مي‌آيد اين است كه مگر در مملكت پژوهشگر تاريخ وجود ندارد كه پزشك كودكان كتاب تاريخ معاصر مي‌نويسد يا براي دانشجو هم اين سوال ايجاد مي‌شود كه چرا در رسانه ملي بايد افرادي كه تحصيلات تاريخي ندارند، درمورد مسائل تاريخي اظهارنظر كنند.

انجمن بايد يك شبكه مجازي داشته باشد. براي جمع‌آوري مقالات پژوهشگران و امتيازدهي به آنان و از اين راه هم اطلاع‌رساني كند و هم كسب درآمد صورت گيرد. با وجود اين شبكه و نشر نقدهاي وارده به سريال‌هاي تاريخي تبديل به قدرتي علمي مي‌شويم و در آن صورت حكومت نمي‌تواند ما را ناديده گيرد.

براي تغيير وضعيت بايد هم سنت و كاركردهاي آن و هم وضعيت كنوني خود را بشناسيم. در اين زمينه بايد آمارگيري از وضعيت تاريخ داشته‌باشيم.

در حوزه آموزش سرفصل‌هاي درسي كاربردي نيست و مشكل آيين‌نامه‌اي وجود دارد، در بحث پژوهش هم هيات تحريريه مجلات علمي پژوهشي سليقه‌اي عمل مي‌كنند .

نيازهاي زمانه با نيازهاي 50 سال پيش كه رشته تاريخ تأسيس شد، يكي نيست. همچنين مورد مهم ديگر ايجاد پيوند بين دانشگاه و نگاه مردم عادي به تاريخ ايجاد شود. مثلا يكي از نيازهاي تاريخي مردم يافتن شجره‌نامه خودشان است.

در سطح خارجي دنيا سعي در دزديدن اشخاص تاريخي ما دارد. در داخل هم طراحي كتب به ما محول نمي‌شود. همچنين فقدان يك مركز پژوهش‌هاي آماري در زمينه تاريخ احساس مي‌شود.

دانشجويان حتي نمي‌توانند تاريخ بيهقي را از رو بخوانند. در منابع مقالات هم از اسناد تاريخي استفاده نمي‌شود؛ چرا كه نويسندگان اصلا نمي‌دانند منبع تاريخي به چه معناست. (3)

 

معرفي بهترين سريال‌هاي تاريخي ايراني

حال كه از اهميت و ضرورت مطالعه تاريخ سخن به ميان آمد و توصيه به ديدن سريال‌هاي تاريخي از سينما و به ويژه از تلويزيون شد، اين پرسش پيش مي‌آيد كه آيا سريال‌هاي در خور توجه و قابل اطمينان وجود دارد كه با تماشاي آنها بتوان از رويدادهاي كشورمان در طول سال‌هاي گذشته آگاه شد؟ پاسخ اين پرسش مثبت است. تاريخ كشورمان آن قدر سوژه و قصه جذاب و بكر دارد كه كارگردانان ايراني را بارها وسوسه كرده تا سراغ آنها بروند. در اين ميان برخي از كارگردانان سال‌ها عمر خود را صرف ساخت سريال‌هاي تاريخي ايراني كرده‌اند. از جمله آنها مي‌توان سريال‌هاي سربداران، هزاردستان، اميركبير، امام علي (ع)، كيف انگليسي، از نفس افتاده، روزگار قريب، مدار صفر درجه، شهريار، عمارت فرنگي، سال‌هاي مشروطه، در چشم باد، يوسف پيامبر، مختارنامه، تبريز در مه، قهوه تلخ، وضعيت سفيد، كلاه پهلوي، شهرزاد، معماي شاه، گيله وا، بانوي عمارت، وارش، بوم و بانو، خاتون، جيران، مستوران، گيلدخت، آتش و باد، سرزمين مادري، سوران، عشق كوفي، رحيل، سنجر‌خان و ... را نام برد.

 

معرفي سريال سرزمين مادري و حاشيه‌هاي آن

سرزمين مادري با نام پيشين «سرزمين كهن» يك مجموعه تلويزيوني ايراني به كارگرداني كمال تبريزي است كه از ۲۰ مهر ۱۴۰۲ تا ۲۲ مرداد ۱۴۰۳ از شبكه سه سيما پخش شده است. اين مجموعه تلويزيوني به رخدادهاي تاريخي، سياسي و اجتماعي ايران از زمان جنگ جهاني دوم تا وقوع انقلاب ۱۳۵۷ در بستر زندگي فردي به نام «رهي اردكاني» مي‌پردازد.

سرزمين مادري در طي سال‌هاي ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۶ ساخته شده است. پخش اين مجموعه تلويزيوني نخست در سوم بهمن ۱۳۹۲ آغاز شد و تا ۲۴ بهمن همان سال نيز ادامه داشت؛ اما پس از مدتي به دليل حواشي پيش‌آمده متوقف و پس از گذشت نزديك به 10 سال در ۲۰ مهر ۱۴۰۲ دوباره از سر گرفته شد.

اين مجموعه به بررسي تاريخ سياسي- اجتماعي ايران از سال ۱۳۲۰ تا پيروزي انقلاب ۱۳۵۷ ايران در بستر زندگي فردي به نام «رهي» مي‌پردازد و در قالب سه فصل براي پخش آماده مي‌شود. در فصل اول سريال، كودكي رهي - كه شخصيت اصلي سريال است - به تصوير كشيده مي‌شود كه نقش او را علي شادمان بازي مي‌كند. رهي پس از بمباران دهكده محل سكونت‌شان توسط نيروهاي متفقين، از زير آوار بيرون كشيده مي‌شود. پس از چند روز مراقبت توسط مادرش راهي تهران مي‌شود. سال‌ها بعد او در يك خانواده توده‌اي بزرگ مي‌شود؛ اما بر اثر ماجراهايي او به يك خانواده درباري سپرده مي‌شود. در اين خانواده است كه او رفته رفته به هويت خود پي مي‌برد. همين باعث مي‌شود به يك خانواده ديگر كه مذهبي هستند، سپرده شود. اما اين پايان ماجراهاي او و اطرافيانش نيست.

بنابر زمان‌بندي اعلام‌شده، قرار بود اين مجموعه تلويزيوني از پنجم دي ۱۳۹۲ روي آنتن برود؛ اما پخش آن به دليل بازنگري در پوشش بازيگران زن و كمرنگ بودن نقش جريانات اسلامي در پيروزي انقلاب ۱۳۵۷ ايران محقق نشد. در نهايت، با تأخير نسبت به زمان اعلام شده قبلي پخش اين مجموعه از سوم بهمن ۱۳۹۲ با نام سرزمين كهن آغاز شد و تا ۲۴ بهمن همان سال نيز ادامه داشت؛ اما پس از پخش تنها چهار قسمت، توهين و تحريف تاريخ لرهاي بختياري از آن برداشت شد و موجي از اعتراضات در مناطق لرنشين، در استان‌هاي لرستان، خوزستان، چهارمحال و بختياري، اصفهان و همچنين شخصيت‌هاي تأثيرگذار ايل بختياري را در پي داشت. پس از اين اعتراضات پخش ادامه قسمت‌هاي سرزمين كهن متوقف شد تا در فيلمنامه و برخي از صحنه‌ها، ديالوگ‌ها اصلاحات انجام شود كه بر اين اساس برخي از صحنه‌ها بار ديگر فيلم‌برداري شدند. پس از به پايان رسيدن كار توليد اين اثر و اصلاحات صورت گرفته در آن، تيزر مجموعه با نام جديد «سرزمين مادري» پخش شد و قرار بود از ۱۴ مهر ۱۳۹۶ روانه آنتن شود؛ اما اين اتفاق رخ نداد. البته كمال تبريزي در اظهاراتي دليل پخش نشدن را مشكلات فني و آماده نبودن تيتراژ عنوان كرد و همچنين احتمال داد از ۲۱ مهر ۱۳۹۶ اين مجموعه پخش شود كه بازهم نشد و چند روز پس از موعد مقرري كه براي پخش در نظرگرفته شده بود، توسط شوراي علمي بازبيني متن نامه‌اي با ۱۰ بند منتشر و از سوي اين شورا موكد شد كه مجموعه سرزمين مادري هيچ‌وقت پخش نشود.

با گذشت شش سال از اين اتفاقات و در اوايل سال ۱۴۰۲ رييس مركز سيمافيلم از مرتفع شدن مشكلات مجموعه سرزمين مادري خبر داد و اعلام كرد كه ايرادات اين مجموعه رفع شده و به زودي شاهد پخش آن خواهيم بود. سرانجام پخش اين مجموعه از پنجم مهر به شكل آنلاين در سايت تلوبيون كه متعلق به صدا و سيما است آغاز شد و بالاخره پس از ۳ هزار و 476 روز سرزمين مادري از ۲۰ مهر ۱۴۰۲ دوباره به آنتن شبكه ۳ تلويزيون ايران برگشت. (4)

 

مشكلات سريال‌سازي در ايران

بدون‌شك يكي از موانع فيلمسازي يا سريال‌سازي و به‌طوركلي توليدات نمايشي در ايران، عوامل فرهنگي به‌ويژه فرهنگ قوميتي و حساسيت‌هايي است كه بر سر آن وجود دارد. اغلب اعتراض‌هايي كه نسبت به آثار تصويري صورت مي‌گيرد يا به‌دليل اعتراض‌هاي صنفي است يا اعتراض‌هاي قومي يا نگاه ايدئولوژي. مثلا فلان‌صنف اعتراض مي‌كند كه به شغل ما توهين شده يا فلان قوم معترض مي‌شود كه به قوميت، خرده‌فرهنگ‌ها و زبان آنها توهين شده است. حتي سريال دنباله‌دار «پايتخت» هم كه مخاطب انبوه داشت، در يك مقطعي با اعتراض برخي از نمايندگان و مردم شمال همراه شد. درواقع خط‌قرمزهاي توليد فيلم و سريال در ايران با دو خط‌قرمز موازي همراه است؛ يا مميزي‌هاي دولتي يا اعتراض‌هاي مردمي كه حاصل آن مي‌تواند توقيف يا وقفه در نمايش باشد و البته هزينه‌هاي مضاعفي كه روي دست سازندگان مي‌ماند. پس ازمدتي هم به بها و بهانه‌اي، به چرخه نمايش برمي‌گردند. البته اين قصه باز هم بر مدار تكرار ادامه خواهد داشت. (5)

 

زيرنويس:

1 - سايت مجله اينترنتي كولا - جاويد - ۲۹ بهمن ۱۴۰۲

2 - https: //alavi.ir/ 25/11/1401

3 - خبرگزاري ايسنا - ۲۸ آبان ۱۳۹۴

4 - ويكي پديا

5 - روزنامه هم ميهن- ۵ مهر ۱۴۰۲

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون