گروه ورزش
درحالي كه همچنان ماشين كشتار نتانياهو در غزه و لبنان مشغول است جامعه ورزش منتظر تصميمگيري نهادهاي بينالمللي ورزش نظير IOC و FIFA در مورد تحريم ورزشكاران اسراييلي است منتها اين امر مدام به تعويق ميافتد. نشريه گاردين در مطلبي به اين موضوع پرداخته كه در ادامه با كمي دخل و تصرف نگاهي به آن مياندازيم.
به گزارش «اعتماد» به نقل از گاردين، ورزش ممكن است ابزاري براي تغييرات اجتماعي باشد بنابراين زمان آن رسيده كه در برابر اسراييل موضعگيري كنيم.
با ادامه بمباران در غزه، انفعال ارگانهايي مانند فيفا و كميته بينالمللي المپيك مشخصا تبديل به يك انتخاب آگاهانه شده است. به اين معنا كه گويا آنها نميخواهند تصميمي بگيرند.
احتمالا شما از قبل فهميدهايد كه اين نوشته در مورد چيست و قبل از اينكه يك كلمه از آن را بخوانيد، تصميم گرفتيد كه اين نوشته چيست، شما در برابر آن در چه موضعي قرار داريد و چه احساسي در مورد آن خواهيد داشت. تيتر، اولين سرنخ را به شما داده است. شايد شما نام نويسنده را شنيده باشيد و خودتان بر اساس مواضع پيشين نويسنده نتيجهگيري كردهايد. البته عنوان گاردين در بالاي صفحه قرار دارد بنابراين در حال حاضر مخاطباني براي اين نوشته وجود دارند كه خودشان انتخاب ميكنند.
يا شايد از طريق يك لينك در شبكههاي اجتماعي به اينجا آمدهايد و نوشته كنار آن لينك به شما گفته است كه چه انتظاري بايد داشته باشيد. ممكن است كسي اين نوشته را اينطور توصيف كرده باشد: ضروري، حياتي، قدرتمند. ممكن است نوشته باشند متني عالي از فلاني. ممكن است كسي نوشته باشد اوه! اين يك يهودستيزي تكاندهنده توسط يك يهودي شرمسار است.
پس انگار ما تنها چيزهايي را زير لب زمزمه ميكنيم. بيسر و صدا نااميد ميشويم. مجبور ميشويم مراقب حرف زدنمان باشيم يا سكوت كنيم يا صرفا از دور نگاهي به اتفاقات بيندازيم، زيرا در غير اين صورت، موجي از تهديدها، بدگوييها و سوءاستفادهها سمت ما سرازير ميشود. آن وقت پاسخهايي حاوي يك تبرئه واضح كه هدف اصلي آن منحرف كردن، تفرقه انداختن و نااميد كردن است، ميشنويم. ما ميپرسيم آيا گرسنگي دادن بد است؟ و پاسخ ميشنويم اين مسالهاي پيچيده است. بعد ميپرسيم در مورد بمباران بيمارستانها يا مناطق مسكوني چه نظري داريد؟ و جواب ميدهند شما در حال بزرگنمايي هستيد.
در همين حين تقريبا دو ميليون نفر در غزه درمعرض خطر مرگ ناشي از گرسنگي هستند. در همين حين، وزارت بهداشت غزه گزارش ميدهد كه 76 فلسطيني در 24 ساعت گذشته كشته شدند. اما برخي طوري رفتار ميكنند كه انگار اينها خود به خود در حال اتفاق افتادن هستند و هيچ كس نميداند چه كسي اين كار را انجام داده يا تقصير چه كسي بوده است. يا وانمود ميكنند اين اتفاقات خوشايند يا ناخواسته هستند. بعد وزير امنيت ملي اسراييل وعده «انتقال داوطلبانه همه شهروندان غزه» را ميدهد.
اما واقعيت اين است كه در اين فضاي خاص، فضايي كه در آن يك دولت راست افراطي قومگرا در حال نابودي يك سرزمين است هيچ چيز واقعا معناي ديگري ندارد. اين روزها اقدامات وحشيانه هيچ عواقبي ندارد. سازمان ملل بد عمل ميكند و بمباران نوعي دفاع جا زده ميشود. نوزادان تازه متولد شده آسيب ميبينند و حتي كشته ميشوند.
در اين مرحله انتظار ميرود ورزش وارد شود اما انگار نهادهاي ورزشي چندان رغبتي ندارند. در طول 13 ماه گذشته و پس از حمله حماس به اسراييل در اكتبر سال قبل و در ادامه حملات اسراييل عليه نوار غزه و حالا لبنان، ورزش رفتار دوگانهاي را در پيش گرفته است؛ محكوميت فلسطينيها و ملايمت با اسراييل. به عنوان مثال براي ورزشكاري كه چنين رفتار دوگانهاي ندارد آراي تنبيهي صادر ميشود. باشگاه ماينتس، انور الغازي وينگر تيم را به دليل پست كردن جمله «كشتار را متوقف كنيد» اخراج كرد. عثمان خواجه، مهاجم استراليايي از درج پيام «زندگي همه برابر است» روي كفشهايش در يك مسابقه دوستانه منع شد.
اما وقايع اخير اين رفتار دوگانه و شكننده را تهديد كرده است. در واقع اتفاقاتي رخ داده كه ديگر قابل چشمپوشي نيست. مثلا درگيري هواداران مكابي تلآويو در بازي ليگ اروپاي اين تيم مقابل آژاكس با مردم و طرفداران فلسطين با محكوميت كردن فلسطينيها و اعراب در جامعه بينالمللي مواجه شد و تقريبا دولت هلند را روي زلزله برد. در بازي ليگ ملتهاي اروپا بين فرانسه و اسراييل كه امانوئل مكرون به عنوان اقدامي حاكي از همبستگي با اسراييل در آن شركت كرد، شاهد درگيريها و صندليهايي خالي بوديم و درنهايت دوشنبه گذشته، خشم جهاني از كشته شدن دو فوتباليست اهل غزه به نامهاي اياد ابوخاطر و هشام الثالتيني در حملات هوايي اسراييل به وجود آمد.
خب معلوم است كه دارم با مورد آخر شوخي ميكنم! درحالي كه درگيري هواداران و اتفاقات بازي فرانسه اسراييل در صدر اخبار بود هيچ كس در مورد كشته شدن دو فوتباليست اهل غزه در بمباران حرفي نزد. يا در مورد هر يك از 344 فوتباليست فلسطيني كه از اكتبر گذشته توسط اسراييل كشته شدهاند يا اينكه ليگ فلسطين در كرانه باختري براي مدت نامعلومي به حالت تعليق درآمده است.
درست همينجا است كه ما ميگوييم انفعال نهادهاي بينالمللي ورزش يك انتخاب است. شش ماه از قول فيفا كه اعلام كرد تصميم فوري درباره اعمال يا عدم تحريم تيم ملي اسراييل به خاطر اقدامات دولتش اتخاذ ميكند گذشته و ما همچنان منتظريم. چهار ماه از شركت ورزشكاران اسراييلي در بازيهاي المپيك ميگذرد؛ جايي كه توماس باخ، رييس كميته بينالمللي المپيك اعلام كرد: «ما سياسي نيستيم.» دو ماه از حمله بزرگ اسراييل به جنين، در كرانه باختري اشغالي گذشته كه طي آن استاديوم اصلي فوتبال شهر ويران شد.
اخيرا خيلي به نااميدي فكر ميكنم؛ تقريبا همه كساني كه من ميشناسم، زخمي هستند و ميترسند و صدمه ديدهاند. سياستهاي متعارف در حال اجرا است و ارزشهاي مشترك انساني در حال از بين رفتن هستند. در اينجا يك سوال گزنده پيش ميآيد: ورزش چه اميدي براي ايجاد تغيير دارد؟ آيا هرگز ميتواند چيزي بيش از يك پيله يا وسيلهاي براي فرار از دنياي واقعي باشد؟ به عبارت ديگر همه ما اينجا در ورزش چه ميكنيم؟
بنر «فلسطين را آزاد كنيد» در پارك سلتيك يا پارك د پرنس، 60 هزار صندلي خالي در استاد دوفرانس در پنجشنبه گذشته به خاطر تحريم تماشاي بازي اسراييل يا مواردي شبيه به اينها همگي چند اقدام كوچك براي همبستگي بودند. برخي چهرههاي جهاني مانند كوكو گاوف يا لوئيس هميلتون يا كايري اروينگ هم حرفهايي زدند، ولي آيا اين سوسوي شعلههاي اميد مقابل دندانهاي يك توفان نسلكشي غيرقابل توقف كاري از پيش ميبرد؟
هيچ كس نميداند؛ با اين حال ما درست از نادرست را ميشناسيم يا بهتر بگويم بايد بشناسيم. كشتن كودكان اشتباه است. حكومتي كه برخي انسانها را بيارزشتر از ديگران اعلام ميكند، اشتباه است. گرسنگي دادن اشتباه است. اين موضوع خيلي پيچيده است؟ چگونه ميشود كه اين اتفاقات تبديل به شروع يك بحث ميشود نه پايان آن؟ چگونه ميتوان از راه دور اين خشونت وحشتناك را به عنوان يك پديده خوشخيم درنظر گرفت و مقاومت در برابر آن را نفرتپراكني توصيف كرد درحالي كه به نظر ميرسد تنها رجوع به وجدان مسائل را به سادگي حل ميكند؟
مقاومت در برابر اين رژيم اسراييل چندان تفاوتي با مقاومت در برابر برگزاري جام جهاني در عربستانسعودي يا تحريم تيم روسيه از حضور در المپيك يا تحريم طالبان به خاطر ممنوع كردن ورزش زنان ندارد. در واقع ايده يكسان است: مقاومت در برابر دكترين قدرت غيرقابل كنترل و مقاومت در برابر خشونت به عنوان راهحل مشكلات مشترك ما و حتي اگر ورزش يك ابزار بيمعني و نه چندان تاثيرگذار براي تغيير اجتماعي باشد، باز بايد به كار گرفته شود، چراكه حتي در بازنمايي منحرف شده و لعنتي واقعيتي كه در غزه و لبنان جاري است همچنان چيزي به نام درست و چيزي به نام اشتباه وجود دارد.
ورزش براي فلسطينيها هميشه نوعي ابراز وجود، محل شگفتي و بازي، چشيدن طعم مختصر آزادي و محل به رسميت شناختن در جهان بوده و حالا همه اينها سلب شده است.
احتمالا شما قبلا تصميم گرفتهايد كه در مورد اين نكات چه فكر ميكنيد. اما حتي يك ذهنيت هم ارزش تغيير را دارد، همانطور كه مطمئنا يك زندگي ارزش نجات دادن دارد.