واسطه زدايي از سياست خارجي در دوران ترامپ
حشمتالله فلاحت پيشه
معتقدم همه بازيگران منطقه خاورميانه خودشان را براي يك نظم نوين آماده ميكنند. برخي از گستاخترين اين بازيگران مثل اسراييل و بعد هم تركيه سعي ميكنند تا قبل از رسيدن به اين مرحله جديد، حداكثر دستاوردها را ثبت كنند. رخدادهايي كه در لبنان و فلسطين افتاد و رخدادهايي كه امروز در سوريه ميافتد، حاصل يك چنين شرايطي است. يعني كشورها تلاش ميكنند، توان چانهزني خود را براي اين نظم نوين بالا ببرند. در يك چنين شرايطي مشخص است كه به دليل برخي اشتباهات گذشته در حوزه سياست خارجي، ايران گرفتار بحرانهاي شده كه ارتباطي با منافع ملي كشور ندارد. از جمله اين موارد جنگ روسيه با اوكراين است. زماني كه ترامپ اعلام كرد، دوران او دوراني است كه برخورد اقتدارآميز با رخدادهاي جهاني صورت ميگيرد و با اقتدار امريكايي تلاش ميشود صلح در كل منطقه ايجاد شود، همه بازيگران سعي كردند توان چانهزني خود را ارتقا دهند.روشن است كه ايران از يك طرف با مسائل منطقه خاورميانه و نبرد مقاومت با اسراييل روبهروست و از سوي ديگر با اولتيماتوم 6ماه اروپاييان عليه ايران مواجه شده است. در صورت عدم توافق، امكان راهاندازي مكانيسم ماشه توسط اروپاييان وجود دارد. نتيجه اين رخدادها شكلگيري مذاكرات روز جمعه با اروپا در ژنو بود. همه بازيگران در اين شرايط سعي دارند خودشان را از تنش دور كنند. موضوع لبنان، نشانههاي مشخصي داشت و آن اينكه حتي دولت جديد امريكا هم حاضر نيست با استراتژي جنگ بيپايان نتانياهو همراهي كند! نتانياهو تلاش ميكند جنگ را به دوران ترامپ بكشاند و از آن طريق قابليتهاي ايران و حتي قابليت هستهاي ايران رادريك جنگ يا از ميان برده يا تضعيف كند. معتقدم همينكه آتشبس فعلي شكل گرفت و اصرار شد كه اين آتشبس به امضاي ترامپ هم رسيده نشان ميدهد كه امريكا هم مشكلاتي مهمتر از مشكلات فعلي منطقه خاورميانه دارد. تنها شكاف مهمي كه براي ايران، فرصت ديپلماتيك ايجاد ميكند همين جا است. در واقع ترامپ هم مهمترين چالش خود را چالش تجاري با چين ميداند و اولويت مهم خود را پايان دادن به جنگ اوكراين و روسيه ميداند. امريكا تلاش ميكند مشكلات خاورميانه را برونسپاري كند. اين است كه اسراييل را مجاب به قبول آتشبس كرده است. اميدوارم ايران در سياست خارجي واقعگرايانه عمل كند. كل چالشهاي منطقهاي ايران، تابعي از چالشهاي ايران با امريكاست. به عنوان مثال در مذاكرات ژنو عمدتا دغدغه اصلي براي اروپا اوكراين است و باقي دغدغهها حاشيهاي است. من مخالف افرادي هستم كه گمان ميكنند به رخ كشيدن تواناييهاي هستهاي ايران، اروپا و غرب را به عقب ميراند.فراموش نكنيد، روسيه با 5هزار بمب هستهاي آماده شليك، نتوانسته خود را از چالشهاي فعلي برهاند. اروپا زير سايه اين 5هزار بمب، آوانس خاصي به روسيه ندادهاند، آنچه كه اروپا را نگران كرده اين است كه نكند ايران خود را بخشي از جنگ جهاني آينده تعريف كند. ايران نبايد اين اشتباه را مرتكب شود و ذيل كشورهايي چون بلاروس و كره شمالي، چين و روسيه قرار دهد. ايران بايد به دنبال تامين منافع ملي خود از جنگ اوكراين باشد. در منطقه هم ايران بايد در قالب يك كارگروه مشترك با كشورهاي عربي براي آينده تحولات نقشه بكشد. تحولات روز جمعه سوريه نشان داد كه حتي تركيه هم به دنبال سهمخواهي است. اما كشورهاي عربي به دنبال آرامش هستند. ايران بايد نوعي آرامش را به همسايگان عربي خود تزريق كند. در زمره كشورهايي باشد كه قصد بحرانسازي ندارند. اين كاري است كه بايد در قالب يك ديپلماسي عملي شكل بگيرد. ايران بايد بپذيرد كه طي 4سال آينده مهمترين طرفش امريكاست. اگر ايران مستقيما با امريكا مذاكره نكند، حتي نتانياهو هم با كارت ايران دستاوردهاي مدنظرش را كسب ميكند چه برسد به روسيه، اعراب و چين و... ايران در دوران ترامپ بايد از سياست خارجي خود واسطهزدايي كند. تجربههاي اخير نشان داده كه ايران دوست راهبردي ندارد بايد دشمنان راهبردي خود را به حداقل برساند.