• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۴ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5923 -
  • ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۳ آذر

سطح پنجم؛ فيلمي كه از قلم افتاد

كامران مشفق آراني

در هنر، گاه آثاري خلق مي‌شوند كه زمانه‌شان را چنان پيش‌بيني مي‌كنند كه معاصران‌شان توان درك كامل آنها را ندارند، و اين در انحصار يك هنر نيست و پديده‌اي چندجانبه است؛ به‌طور مثال در حوزه نقاشي ونسان ون‌گوگ، يوهانس ورمير، ال گركو و جورجيا اوكيف هم از دسته هنرمنداني بودند كه زمانه خودشان آثارشان جدي گرفته نشد، اگر مي‌خواستم اين رسته از نام‌آوران را ادامه دهم حالاحالاها تمامي نداشت و جان مطلب از حيز‌انتفاع ساقط مي‌شد. 
«سطح پنجم» ساخته كريس ماركر يكي از اين آثار هنري است، منتها نه در نقاشي كه در سينما، فيلمي كه در سال ۱۹۹۷ ساخته شد اما گويي براي امروز ساخته شده است.
مغفول ماندن اين اثر را مي‌توان از چند منظر بررسي كرد، نخست، زمان اكران فيلم با دوره‌اي همزمان شد كه سينماي تجاري با آثار علمي-تخيلي پرهزينه و پر زرق و برقي چون «ماتريكس » و «هوش مصنوعي: A.I » مخاطبان را به خود جلب مي‌كرد. اين فيلم‌ها با بودجه‌هاي كلان و جلوه‌هاي ويژه خيره‌كننده، تصويري سطحي اما جذاب از آينده ارايه مي‌دادند. در اين ميان، رويكرد فلسفي و آوانگارد ماركر، كه از تكنيك‌هاي مستند و داستاني به شكلي نوآورانه بهره مي‌برد، براي مخاطب عام چندان قابل هضم نبود.
ماركر در اين فيلم از مفاهيمي سخن مي‌گفت كه در آن زمان بيشتر به تخيل علمي شباهت داشتند تا واقعيت. او از ارتباطات ديجيتال در دوراني صحبت مي‌كرد كه حتي ايميل هنوز براي بسياري ناآشنا بود. از واقعيت مجازي سخن مي‌گفت زماني كه فناوري نمايش سه‌بعدي هنوز در مراحل ابتدايي خود بود و از حافظه مصنوعي مي‌گفت در زمانه‌اي كه ذخيره‌سازي ديجيتال محدود به فلاپي ديسك‌هاي چند مگابايتي مي‌شد.
فرم تجربي و غيرخطي روايت فيلم با سيستم توزيع و نمايش‌ در آن ادوار به لحاظ تجاري سازگار نبود، لذا سينماداران كه به روايت‌هاي خطي و داستان‌هاي ساده عادت داشتند، در مواجهه با ساختار پيچيده و چندلايه «سطح پنجم» سردرگم مي‌شدند. نبود ستاره‌هاي شناخته شده و عدم پيروي از فرمول‌هاي رايج سينماي تجاري، فيلم را به سمت نمايش در جشنواره‌ها و محافل هنري محدود سوق داد.
ماركر در اين اثر، داستان زني را روايت مي‌كند كه درگير ساخت يك بازي كامپيوتري درباره نبرد اوكيناوا است. اين فيلم فراتر از يك روايت ساده درباره ساخت بازي است؛ او از اين بستر براي كاوش در عميق‌ترين لايه‌هاي رابطه انسان با تكنولوژي استفاده مي‌كند و پرسش‌هاي بنياديني را مطرح مي‌سازد: آيا ماشين‌ها مي‌توانند مانند انسان‌ها احساس و عاطفه داشته باشند؟ آيا مي‌توان خاطرات را به كد‌هاي ديجيتال تبديل كرد؟ مرز ميان واقعيت و شبيه‌سازي كجاست؟
ناگفته نماند كه تكنيك‌هاي سينمايي ماركر در اين فيلم نيز در زمان خود پيشرو و منحصر به فرد بودند. او با تركيب تصاوير آرشيوي، فيلم‌هاي مستند و صحنه‌هاي داستاني، سبكي را پايه‌گذاري كرد كه امروزه در مستند‌هاي تعاملي و چندرسانه‌اي رايج شده است. استفاده او از رابط‌هاي كامپيوتري و گرافيك ديجيتال، پيش‌درآمدي بر سينماي ديجيتال امروز بود.
مفهوم «واسطه‌گري تكنولوژيك» كه ماركر به آن مي‌پردازد، امروز به واقعيت زندگي ما تبديل شده است. در فيلم، شخصيت اصلي تنها از طريق رابط كامپيوتري با جهان ارتباط برقرار مي‌كند. (وضعيتي كه در دوران همه‌گيري كرونا و پس از آن، براي بسياري از ما تبديل به يك تجربه زيستي جديد گرديد) اين انزواي ديجيتال كه ماركر پيش‌بيني كرده بود، امروز به شكل دوركاري، آموزش آنلاين و روابط مجازي در زندگي ما نهادينه شده است.
مساله اخلاق در فناوري كه فيلم آن را به خوبي مطرح مي‌كند، امروز به يكي از چالش‌هاي اصلي عصر هوش مصنوعي تبديل شده است. وقتي شخصيت اصلي فيلم تلاش مي‌كند يك فاجعه تاريخي را به بازي كامپيوتري تبديل كند، با همان پرسش‌هاي اخلاقي روبه‌رو مي‌شود كه امروز در مورد استفاده از هوش مصنوعي در بازسازي وقايع تاريخي مطرح است. چه كسي مسوول صحت تاريخي روايت‌هاي ديجيتال است؟ آيا تبديل تراژدي‌هاي انساني به سرگرمي ديجيتال اخلاقي است؟
موضوع «خودآگاهي ماشين » نيز در فيلم با ظرافت خاصي مطرح مي‌شود، كامپيوتري كه شخصيت اصلي با آن تعامل مي‌كند، گاه به نظر مي‌رسد به محدوديت‌هاي خود واقف است. اين پيش‌بيني ماركر امروز با ظهور مدل‌هاي زباني بزرگ و بحث‌هاي داغ درباره خودآگاهي هوش مصنوعي، به موضوعي كليدي در فلسفه ذهن و علوم شناختي تبديل شده است.
نقش تكنولوژي در شكل‌گيري «حافظه جمعي» از ديگر موضوعات پيشرو در فيلم است. ماركر نشان مي‌دهد چگونه رسانه‌هاي ديجيتال مي‌توانند روايت‌هاي تاريخي را دگرگون كنند، امروز با گسترش شبكه‌هاي اجتماعي، اين قدرت رسانه‌هاي ديجيتال در شكل‌دهي به حافظه جمعي، بيش از هر زمان ديگري آشكار شده است.
«سطح پنجم» فراتر از يك فيلم درباره تكنولوژي، تأملي عميق درباره آينده بشريت است، ماركر با ديدي نافذ، چالش‌هاي عصر ديجيتال را پيش‌بيني كرد: تنهايي در عصر ارتباطات، مرزهاي مخدوش واقعيت و مجاز، اخلاق در دنياي ديجيتال، و سرنوشت حافظه انساني در عصر كامپيوترها. امروز كه هوش مصنوعي به واقعيتي جدايي‌ناپذير از زندگي ما تبديل شده، شايد زمان آن رسيده كه به اين فيلم پيشرو بازگرديم و پاسخ‌هاي تازه‌اي براي پرسش‌هاي بنيادين آن بيابيم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون