برنده نوبل ادبي 2024 از عشق و نقش بدن در كار نويسنده ميگويد
بهره بردن از همه چيز براي نوشتن
هان كانگ، برنده جايزه نوبل ادبيات ۲۰۲۴ درباره چگونگي ارتباط با خوانندگان از طريق نوشتن سخنراني كرد.
آسوشيتدپرس گزارش داد كه اين نويسنده كرهای روز شنبه با شور و اشتياق درباره روند نويسندگي و تكامل خود به عنوان يك نويسنده صحبت كرد. هان كه اولين زن آسيايي و اولين نويسنده از كره جنوبي است كه برنده جايزه ادبي نوبل شده، در سخنراني نوبل خود در استكهلم، توضيح داد كه چگونه در ژانويه يك جعبه كفش قديمي دربرگيرنده چندين دفتر خاطرات مربوط به دوران كودكياش را پيدا كرد. او گفت كه در ميان انبوه مجلات و نوشتههايي كه جمع كرده بود، شعري را پيدا كرد كه درباره عشق سروده بود. هان سخنراني خود را به زبان كرهاي بيان كرد، اما ترجمه آن به انگليسي و سوئدي در وبسايت جايزه نوبل قرار گرفت. او در ضيافتي كه براي او و ديگر برندگان امسال در روز سهشنبه ۱۰ نوامبر كه سالگرد درگذشت آلفرد نوبل است، شركت خواهد كرد. در ادامه بخشهايي از سخنراني او را بخوانيد.
اين خطوط (شعر عاشقانه) كه توسط من 8 ساله نوشته شده بود كاملا معصومانه و صيقل نخورده بود. 14 سال بعد، با انتشار اولين شعر و سپس اولين داستان كوتاهم در سال بعد از آن، نويسنده شدم. 5 سال بعد، اولين اثر بلند داستاني خود را كه در طول حدود 3 سال نوشته بودم، منتشر كردم. من شيفته روند نوشتن شعر و داستان كوتاه بودم و هستم اما نوشتن رمان كشش خاصي براي من دارد.
كتابهاي من از يك سال تا 7 سال طول كشیده تا به پايان برسد و بخشهاي قابل توجهي از زندگي شخصيام را در دل آن نهادهام. اين چيزي است كه مرا به سمت كار ميكشاند. روشي كه ميتوانم در آن كاوش كنم و در آن بنشينم، سوالاتي كه احساس ميكنم ضروري و فوري هستند، آنقدر كه تصميم ميگيرم اين معاوضه را بپذيرم.
هر بار كه روي يك رمان كار ميكنم، سوالهاي متعددي را تحمل ميكنم، درون آنها زندگي ميكنم. وقتي به پايان اين سوالها ميرسم - كه با زماني كه پاسخ آنها را پيدا ميكنم، يكسان نيست- زماني است كه به پايان فرآيند نوشتن ميرسم. آن زمان ديگر مثل زماني كه شروع كرده بودم نيستم. دفعه بعد از آن حالت تغيير يافته، دوباره شروع ميكنم. سوالهاي بعدي، مانند حلقههاي زنجيرهاي يا مانند دومينو، روي هم قرار ميگيرند و به هم ميپيوندند و ادامه مييابند و من براي نوشتن چيز جديدي تحت تأثير قرار ميگيرم.
آيا يك نفر ميتواند كاملا بيگناه باشد؟ تا چه عمقي ميتوانيم خشونت را رد كنيم؟ براي كسي كه از تعلق داشتن به گونهاي به نام انسان امتناع ميكند چه پيش ميآيد؟
وقتي مينويسم، از همه بدنم استفاده ميكنم. از تمام جزييات حسي مانند ديدن، شنيدن، بوييدن، چشيدن، تجربه لطافت و گرما و سرما و درد، توجه به تپش قلبم و نياز بدنم به آب و غذا، راه رفتن و دويدن و احساس باد و باران و برف روي پوستم، از همه اينها كمك ميگيرم.
در چنين لحظاتي من رشته زباني كه ما را به هم متصل ميكند، چگونگي ارتباط پرسشهايم با خوانندگان از طريق آن موجود الكتريكي و زنده را تجربه ميكنم.
ميخواهم عميقترين قدرداني خود را از همه كساني كه از طريق اين رشته با من در ارتباط هستند و همچنين از همه كساني كه ممكن است در آينده اين كار را انجام دهند، ابراز كنم.