«اعتماد» از پشت پرده مرگ مشكوك مهران رحيمي، بازپرس ويژه مبارزه با زمينخواري پس از ۸ ماه پرده برميدارد
تصادف، علت مرگ قاضي سابق قوه قضاييه
همسر مهران رحيمي: پليس و مراجع قضايي بعد از چند وقت متوجه شدند من بيگناه هستم
و همسرم به قتل نرسيده است
گروه حوادث
توضيح «اعتماد»: هفدهم ارديبهشت ماه سال جاري، «اعتماد» با استناد به اعلام خبري از سوي رييس كل دادگستري استان مازندران مبني بر قتل «مهران رحيمي» قاضي سابق قوه قضاييه بر آن شد تا جهت انتشار جزييات بيشتر با يكي از بستگان و منابع محلي صحبت كند، اما شخصي كه از اقوام مهران رحيمي بود ادعاهايي كرد و «اعتماد» در شماره ۵۷۵۵ تحت عنوان «نقشه قتل مقتول را همسرش كشيده بود» بازتاب داد. هر چند حالا با گذشت ۸ ماه از صحبتهاي فرد مصاحبه شونده، همسر مهران رحيمي روايت آن فرد را تكذيب كرده و ماجرا را براي «اعتماد» شرح داده است، اما عجيب اينجاست كه مراجع قضايي و پليس بعد از اينكه اظهار كرده بودند دو متهم پرونده دستگير شدهاند ديگر هيچ خبري از جزييات مرگ مهران رحيمي منتشر نكرده تا اينكه همسر او واكنش نشان داده و ماجراي مرگ اين قاضي سابق قوه قضاييه را براي «اعتماد» تشريح كرده است. قابل ذكر است كه «اعتماد» با توجه به عدم واكنش از سوي مقامات قضايي و پليس فقط گزارشها را براساس صحبتهاي مصاحبهشوندگان تنظيم كرده است؛ بنابراين تاييد رسمي و نهايي اظهارات مصاحبهشوندگان با پليس و مراجع قضايي استان مازندران خواهد بود.
قاضي كشيك دستور بازداشت داد، اما ثابت شد كه بيگناه بودم
پيكر «مهران رحيمي» ۵۲ ساله و قاضي سابق قوه قضاييه و بازپرس ويژه مبارزه با زمينخواري اوايل ارديبهشت ماه سال ۱۴۰۳ در خودروي شخصياش در يكي از شهرستانهاي آمل كشف شد. ارديبهشت ماه سال ۱۴۰۳ «عباس پورياني» رييس كل دادگستري استان مازندران در مورد مرگ مهران رحيمي اعلام كرد: «با پيگيريهاي ويژه دادستاني شهرستان آمل و رصد دقيق اطلاعاتي كارآگاهان دو متهم به قتل و سه نفر ديگر كه انگيزههاي اين قتل را فراهم كرده بودند، دستگير شدند و متهمان انگيزه خود را از اين جنايت اختلافات خانوادگي و مالي عنوان كردند.»
حالا همسر مهران رحيمي، صحبتهاي يكي از اقوام همسرش در مورد تمامي بخشهاي گزارش قبلي (۵۷۵۵) «اعتماد» را تكذيب و رد ميكند و توضيح ميدهد كه فرد مصاحبه شونده بنا به دلايلي از جمله خصومت شخصي، اختلافات خانوادگي و مالي اين صحبتها را عنوان كرده است. همسر مهران رحيمي به «اعتماد» ميگويد: «چهارم ارديبهشت ماه سال جاري، همسرم بر اثر سانحه تصادف فوت كرد. چند روز قبل از حادثه همسرم مريض بود و در خانه استراحت ميكرد، اما يك روز بعد او را به همراه سرهنگ «ص» يكي از دوستانش به بيمارستان خاتم منتقل كرديم و پزشكان گفتند كه وضعيت گوش مياني همسرم بههم ريخته است. بعد از اينكه همسرم از بيمارستان مرخص شد، گفت بايد به شمال بروم و براي يكي از پروندههايم وقت رسيدگي دارم. دو روز بعد از اينكه به شمال رفت من درحالي كه در خانه همسايهمان بودم تلفن همراهم زنگ خورد. پشت خط يكي از مشاوران املاك روستاي سنگچال بود كه ما آنجا ويلا داشتيم. او به من گفت؛ برادرم در راه بازگشت به سگنچال بوده كه خودروي آقاي رحيمي را ديده كه تصادف كرده است. در همين حين تلفنم مرتب زنگ ميخورد و من ترسيده بودم. بارها مهران تصادف كرده بود، اما هيچكس پشت سر هم به من زنگ نميزد. همسرم فقط يك برادر داشت و ما حتما بايد خودمان را به شمال ميرسانديم منتها به ما نگفتند كه همسرم بر اثر تصادف فوت شده، گفتند سريع خودتان را برسانيد. آقاي رحيمي در بيمارستان بستري است و به كما رفته است. با يكي از همسايههايمان به شمال رفتيم و آنجا متوجه شدم كه مهران همان موقع كه تصادف كرده فوت شده است.»
همسر مهران رحيمي با اشاره به اينكه تمامي صحبتهاي يكي از اقوام همسرش از سر خصومت شخصي بوده و هيچ كدام صحت ندارد در ادامه ميگويد: «وقتي به شمال رسيديم شب اول از آگاهي به خانه ما آمدند و خانه را بازرسي كردند. برخي از اقوام همسرم قبل از اينكه من به شمال بروم بازداشت شده بودند و در حال بازجويي بودند. تا اينكه يك روز بعد؛ من، پدرم و برادرم نيز به آگاهي احضار شديم و آنجا فقط من را چند روز در بازداشت نگه داشتند. قاضي كشيك بعد از آن دستور داد مرا به زندان منتقل كنند. بايد زودتر از مدت مشخص آزاد ميشدم، اما به دليل طولاني شدن روند قضايي حدود دو ماه در زندان بودم تا اينكه بيگناهيم ثابت شد و مرا آزاد كردند.»
همسر مهران رحيمي صحبت يكي از اقوام همسرش در مورد قاليشويي كاله را نيز تكذيب كرده است. همسر مهران رحيمي همچنين ميگويد كه از فرد مصاحبه شونده بنا به دلايلي شكايت كرده است. «اعتماد» مجدد تاكيد ميكند؛ تاييد نهايي و رسمي گزارش شماره (۵۷۵۵) اين روزنامه و همچنين گزارش منتشر شده مذبور با پليس و مراجع قضايي استان مازندران است و جزييات مربوط به روز حادثه معمولا بايد از سوي روابط عمومي فرماندهي پليس و دادستاني اعلام شود.
نگاهي به مصاحبه «اعتماد» تحت عنوان «نقشه قتل مقتول را همسرش كشيده بود»
باتوجه به حساسيت مطالب مرتبط به اخبار حوادث هميشه مراجع قضايي و پليس در جهت عدم صحت و سقم خبر سريع واكنش نشان ميدهند، اما ارديبهشت ماه سال جاري پس از انتشار گزارش «اعتماد» با عنوان «نقشه قتل مقتول را همسرش كشيده بود» اين روزنامه از سوي مراجع قضايي هيچ واكنشي دريافت نكرد و بعد از اينكه حتي همسر مهران رحيمي از زندان آزاد شد، پليس آگاهي يا مراجع قضايي در مورد چگونگي نحوه مرگ اين قاضي سابق قوه قضاييه جزيياتي منتشر نكردند و پس از حدود ۸ ماه از آن گزارش، همسر مهران رحيمي صحبتهاي يكي از اقوام همسرش را تكذيب كرده است. با اين حال «اعتماد» به بخشهايي از گزارش ارديبهشت ماه خود كه همسر اين قاضي قوه قضاييه آن را كذب دانسته، اشاره كرده است. فردي كه از اقوام مهران رحيمي بوده در مورد روز حادثه به «اعتماد» گفته بود: «شب بعد وقتي مهران به خانه ميآيد همسر و دخترش براي بار سوم به سمت او حمله ميكنند. مهران به اتاق دخترش پناه ميبرد و در را ميبندد. مهران قند داشت به همين خاطر داخل اتاق بيهوش ميشود و عصر روز بعد ساعت ۴ با بيحالي به هوش ميآيد و با دوستش تماس ميگيرد. مهران را به بيمارستان خاتمالانبيا منتقل ميكنند و آقاي «ص» بالاي سر او ميرود. آن روز وقتي از آقاي «ص» پرسيدم چه شده، گفت نگران نباشيد سكته خفيف كرده است. مهران چند روز بعد با امضاي خودش از بيمارستان مرخص ميشود و به مازندران ميرود تا پرونده وكالتي كه به عهده داشته را به پايان برساند. او يكسره از تهران به خانه ما ميآيد و دو، سه روز را با ما سر ميكند. مهران در اين مدت تمام ماجراهايي كه برايش اتفاق افتاده بود را برايمان تعريف ميكند. بعد از دو، سه روز كه كارهايش تمام ميشود تصميم ميگيرد به ويلايش در روستاي كاله برگردد. از ما هم خواست كه با او به ويلايش برويم. ما هم قبول كرديم و همراه خانواده به ويلاي مهران رفتيم. آن شب وقتي دختر ۷ ساله من به تراس ميرود به ما ميگويد كه از دور سايه فردي را ديده. همسر من هم داخل حياط پشتي متوجه صدايي شده بود، اما ما اينها را ناديده گرفتيم. فكر نميكرديم موضوع تا اين حد حاد شده باشد. آن شب تمام شد و ما به خانهمان برگشتيم. مهران هم از همه جا بيخبر داخل ويلايش ماند تا صبح به كارهايش برسد. قرار بود همسر و دخترش هم به او ملحق شوند، اما مهران نميدانست كساني نقشه قتلش را كشيدهاند.»
او در مورد نقشه قتل مهران رحيمي نيز ادعا كرده بود: «همسر مهران متهم است يك ماشين سمند قرمز رنگ خريداري كرد تا ردي از ماشين خود در دوربينهاي مداربسته به جاي نگذارد، اما پليس آگاهي سراغ شخصي كه ماشين را فروخته بود، ميرود و متوجه ميشود همسر مهران سمند قرمز را خريده است. آنطور كه متهمان اعتراف كردند؛ شب حادثه وقتي ما ويلاي مهران را ترك ميكنيم، برادرزن و كارگر مهران وارد ويلا ميشوند و او را خفه ميكنند. همسر، باجناق و پدرزن مهران هم اطراف ويلا كمين كرده بودند تا منطقه را كنترل كنند كه اگر كسي آمد به افراد داخل ويلا خبر دهند. آنها متهمند وقتي مهران را به قتل ميرسانند، جسد او را داخل ماشين روي صندلي عقب ميگذارند و ماشين را از روستاي كاله بهنمير به سمت جاده آمل ميبرند و از پرتگاه به سمت پايين رها ميكنند. يعني جوري صحنه را ميچينند كه وانمود شود؛ مهران وقتي داشته از ويلايش برميگشته تصادف كرده و داخل دره افتاده است. از آنجايي كه اين افراد ماشين را به سمت پايين دره رها ميكنند و ماشين به صورت كامل داخل دره نميافتد وقتي يكي از محليهاي آن اطراف ماشين مهران را ميبيند سريع با پليس راهنمايي رانندگي تماس ميگيرد و ميگويد كه يكي از آشنايان ما تصادف كرده و با ماشين داخل دره افتاده است. از قرار معلوم رييس پليس راهنمايي رانندگي آمل وارد صحنه ميشود و وقتي صحنه را بررسي ميكند، تشخيص ميدهد اين ماشين واژگون نشده و تصادف نكرده است. براي همين ماجرا را به پليس آگاهي اطلاع ميدهد و پليس با بررسي دوربينهاي مداربسته و تحقيقات بيشتر نظر ميدهد همسر، پدرزن، برادرزن، باجناق و كارگر مهران متهم به قتل او هستند در حال حاضر تمام اين افراد بازداشت هستند.»