• ۱۴۰۳ يکشنبه ۲۵ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5932 -
  • ۱۴۰۳ يکشنبه ۲۵ آذر

واكاوي روانشناختي پرونده ميني سريال «سلب مسووليت» Disclaimer

به هر داستاني نبايد اطمينان كرد

فرزانه متين

«حواس‌تان به داستان‌ها و چگونگي روايت آنها باشد، قدرت آنها مي‌تواند ما را به حقيقت برساند، اما در عين حال مي‌تواند ابزاري براي گمراه كردن ما هم باشد.» اين عبارتي‌است كه در ابتداي فيلم توسط يك مجري گفته مي‌شود و ما متوجه مي‌شويم كه با قصه‌اي رو به رو هستيم كه سرشار از داستان‌هاي معتبر و نامعتبر است.

سريال سلب مسووليت Disclaimer 2024 به نويسندگي و كارگرداني آلفونسوكوارون، برنده جايزه اسكار است.آلفونسو كوارون، يكي از كارگردان‌هاي بزرگي‌است كه امضاي وي پاي فيلم‌هايش شناخته شده است.اين كارگردان لاتيني‌تبار براي دو فيلم جاذبه و رما، برنده اسكار شد.او از بعد از ساخت رما، از سينما فاصله گرفت و سرانجام نامش با سريال سلب‌مسووليت گره خورد و بيننده را وارد يك رئاليسم جادويي كرد.او كه يكي از مطرح‌ترين فيلمسازان هاليوودي است با فيلمنامه روانشناختي كه موتيف اصلي آن قضاوت است به تماشاگر اين پيشنهاد را مي‌دهد كه اين سريال را تا انتها ببيند و در مورد آن بينديشد. سلب مسووليت، يك مجموعه تلويزيوني ۷ اپيزودي محصول امريكا و انگلستان در ژانر درام، رازآلود، هيجاني و روانشناختي است كه به تاز‌گي از اپل تي وي پلاس به اتمام رسيده است .

كيت بلانشت، كوين كلاين، ساشا بارون كوهن و ليلا جرج در اين اثر به ايفاي نقش پرداخته‌اند.اين سريال با اقتباس از رماني به نوشته رنه نايت در سال ۲۰۱۵ ساخته شده است. داستان در مورد كاترين ديونسكرافت با بازي كيت بلانشت كه يك زن مستند‌ساز موفق است كه با رابرت، همسر دوست داشتني‌اش در لندن، زندگي مرفه‌اي دارند كه ناگهان روابط آنها به دليل رازهاي سر به مهر شده كاترين، دستخوش تغييرات مي‌شود.

سلب مسووليت، سريالي‌است كه روي لبه تيغ راه مي‌رود و روايت داستان غيرخطي است كه براي سازنده يك ريسك محسوب مي‌شود.شروع سريال در مراسمي براي تقدير از كاترين به نمايش در مي‌آيد كه مجري جملات كليدي را به ما ارايه مي‌دهد كه شامل دو كد است: يك، مواظب فريب‌ها باشيم و دو، هشدار درباره قضاوت.بعد از يك شب خاطره‌انگيز، كتابي به نام«ضد‌بيگانه» با نام مستعار نويسنده به دست كاترين مي‌رسد . وي با خواندنش، معتقد است كه كتاب به گذشته او‌ پرداخته است كه پيش از آن، نسخه ديگر كتاب به دست نيكلاس، پسر ۲۵‌ساله كاترين و ‌رابرت رسيده و مدتي بعد به دست رابرت مي‌رسد و از اينجا سريال وارد يك فاز معمايي و رازآلود مي‌شود.

اين رازها به دست استيون برگيستوگ، پيرمرد ۷۰ ساله‌اي رمز‌گشايي مي‌شود كه كاترين را مسوول مرگ پسرش در ۲۰ سال پيش مي‌داند كه همسرش نانسي نتوانست با مرگ فرزندشان، جاناتان كنار بيايد و بعد از يك بيماري سخت در سال ۲۰۱۱ از دنيا رفت.استيون‌درمانده‌تصميم مي‌گيرد دست نوشته‌هاي همسرش را به نام مستعار خود براي انتقام از كاترين چاپ كند، چرا كه او را نه تنها مسبب مرگ پسرش، بلكه زنش مي‌داند.از اين رو اين درام پر تعليق، راز گذشته را به سطح باز مي‌گرداند.

حالا اين راز چيست كه كاترين نمي‌خواهد از خودش در برابر اين حجم از توهين‌ها دفاع كند.

نريشين در اين سريال جذاب است گاهي از طرف پدر جاناتان و گاهي هم از طرف كاترين اما در نهايت اين آشي است كه نانسي آن را درست كرده و همه را به جان هم انداخته است.ما از قسمت دوم بيشتر از آنكه دچار شوك و ترديد شويم، قضاوت مي‌كنيم و خودمان را يك پا قاضي مي‌دانيم، تنها با آنچه در كتاب نوشته شده يك طرفه، حكم صادر مي‌كنيم بدون آنكه دفاعيه كاترين را بشنويم.اما داستان دچار يك چرخش ناگهاني در افكار ما مي‌شود و سوالاتي را در ذهن ما ايجاد مي‌كند.شايد كاترين مقصر نيست؟شايد كتاب توهمات يك زن مريض است؟شايد براي خانواده كاترين توطئه چيده‌اند؟راستي چرا از اين ماجرا، چيزي در ذهن نيكلاس پنج‌ساله باقي نمانده است؟و ده‌ها سوال ديگر.

كاترين گول استيون را نمي‌خورد. او خود مي‌داند چه شده و از اينكه رابرت اجازه دفاع از خود را نداده، ناراحت است، اما بيش از هر چيز كاترين مادري است كه فقط به فكر پسرش است كه اوردوز كرده و در بيمارستان بستري است. او حالا تبديل به زني قوي‌تر از قبل شده است.اپيزودها با سلطه و دقت بالايي ساخته شده و حالا نوبت كاترين است كه در دو اپيزود آخر گيرا حاضر شود و واقعيت را از زبان او بشنويم، دو اپيزودي كه به‌شدت تنش‌زاست و مخاطب را درگير مي‌كند.سلب مسووليت، سريال ارزشمندي است كه به ما مي‌گويد بس است، دست از قضاوت‌برداريد هر داستاني، فقط يك راوي ندارد و قصه صرفا آن چيزي نيست كه نانسي تعريف مي‌كند او تنها با داشتن چند عكس از جواني كاترين، داستاني سراسر دروغ را نوشته تا دل خود را آرام كند و براي مرگ پسرش، كاترين را مقصر بداند .كاترين قرباني همين قضاوت‌ها مي‌شود.حالا در اپيزود۶، ۷ ما داستان غرق شدن جاناتان و مزاحمت‌هايش را براي كاترين و نيكلاس را از نگاه كاترين مي‌بينيم.

متاسفانه با قضاوت يك‌جانبه خود متوجه خيلي از كدهاي اشتباه داستان نانسي نشديم.

هيچ كسي مانند والدين از شخصيت فرزندش اطلاع ندارد .جاناتان يك پسر سايكو و آزارگر بود كه به قول استيون هميشه بخش منفي شخصيتش از سوي نانسي پنهان مي‌شد و حالا بايد به اين پدر ايراد گرفت چون فرزندت مرده بدون هيچ‌گونه تحقيقي فقط با دست نوشته‌هاي همسرت نمي‌تواني يك زندگي را متلاشي كني.

گسترش شخصيت‌ها به درستي درآمده است.در روايت‌ها، گنگ بودن مطرح نيست.در هر اپيزود، لايه‌هايي از اسرار باز مي‌شوند.اين سريال دست روي يكي از موضوعات آسيب‌پذيري چون‌تجاوز گذاشته؛ از اين رو بايد در اين زمينه بيشتر مورد نقد و بررسي قرار گيرد.

فيلمنامه محكم و داراي چفت و بست است كه علاقه مخاطب را به خود حفظ مي‌كند و با تماشاي آن تا آخرين ثانيه غرق داستان مي‌شود.يكي ديگر از موفقيت‌هاي سلب مسووليت، بازي‌هاي چشمگير هنرپيشه‌ها از جمله كيت بلانشت است كه براي اولين‌بار او را در قاب تلويزيون با بازي هوشمندانه مشاهده مي‌كنيم.ما با كيتي رو به رو هستيم كه اضطراب و‌ترس را به خوبي نشان مي‌دهد كه گويي بر لبه پرتگاه ايستاده است.كوهن در نقش همسر كاترين بازي خوبي دارد و سرخوردگي را به خوبي نشان مي‌دهد و سرانجام با بازي درخشان استيون روبه‌رو هستيم كه در هر سكانس تغيير حالت و چهره مي‌دهد و به عنوان مردي مرموز و ناشناخته در صحنه تلويزيون خود را معرفي مي‌كند، فردي كه نقش كليدي دارد.از اين رو شخصيت‌پردازي‌ها عالي‌است.تركيب بازيگران قوي و كارگرداني هنرمندانه يك سريال هيجان‌انگيز و سرشار از مفاهيم قابل تامل و روانشناختي را ارايه داده است. در انتها بايد گفت ما بايد از همان ابتدا در مواجهه با هر داستاني به نحوه روايتش مشكوك باشيم و قاطعانه نظر ندهيم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها