سقوط غيرمنتظره بشار اسد در سوريه، به عنوان يكي از مهمترين تحولات سياسي و اجتماعي در خاورميانه، علاوه بر تأثيرات عميق بر دايناميك و ژئوپلیتيك منطقه، در آينده باعث بروز تغييرات جدي بر رفتار بازيگران منطقهاي و فرامنطقهای خواهد شد.
پايان نيم قرن حكومت خاندان اسد، مانند دومينويي از تحولات در خاورميانه و مناطقي همچون قفقاز و حتي آسياي مركزي تاثيرات منحصر به خود را به همراه خواهد داشت و در حالي كه اين اتفاق شروعي جديد براي مردم سوريه است اما چالشهاي مهمي را براي ساير مناطق با خود به همراه خواهد داشت.
يكي از مناطقي كه به دليل حضور پررنگ بازيگران مشابه، به صورت بالقوه مستعد تاثيرپذيري از تحولات سوريه خواهد بود، منطقه قفقاز است. تركيه كه به عنوان جديترين حامي گروه تحريرالشام دست بالا در سوريه را دارد، به دنبال افزايش نقش خود در قفقاز و حتي آسياي مركزي خواهد بود و با جديت بيشتري درصدد اجراي سياستهاي منطقهاي خود خواهد بود.
عامل مهمي كه بايد در اين خصوص در نظر داشت اين است كه موفقيتهاي تركيه در سوريه و قفقاز و آسياي مركزي، با تضعيف مواضع ايران و روسيه ارتباط تنگاتنگي دارد و احتمالا اين رقابت در سطح وسيعتري در مناطق پيش گفته ادامه خواهد داشت.
سقوط بشار اسد در كنار تمام ابعاد نهفته در خود، ميتواند ضربهاي به اعتبار روسيه نيز در نظر گرفته شود كه ضعف توانمندي (يا شايد تمايل) اين كشور را براي حمايت از شركاي امنيتي، حداقل تا زماني كه درگير جنگ اوكراين باشد را آشكار ميكند و لزوم بازنگري در همكاريهاي امنيتي با روسيه را براي جمهوريهاي استقلال يافته را گوشزد ميكند كه اين اتفاق به طور قطع به نقش و جايگاه منطقهاي كرملين آسيب جدي خواهد زد.
تحولات سوريه از آغاز جنگ داخلي در سال 2011، تأثيرات عميقي بر منطقه قفقاز و آسياي مركزي گذاشته است. اين تحولات نهتنها به دليل موقعيت جغرافيايي سوريه بلكه به علت نقش بازيگران بينالمللي و منطقهاي در اين بحران، اهميت ويژهاي دارد.
يكي از مهمترين تأثيرات جنگ سوريه بر كشورهاي قفقاز و آسياي مركزي، افزايش فعاليت گروههاي افراطي و تروريستي است. پس از سقوط بشار اسد، تحولات و تحركات بازيگران مختلف در قفقاز به طور چشمگيري تغيير كرد. يكي از مهمترين نتايج اين تغييرات، افزايش تنشهاي مذهبي در منطقه است و گروههاي مختلف بنيادگرا به دنبال تقويت موقعيت خود در برابر يكديگر بودند كه اين امر ميتواند منجر به درگيريهاي جديدي شود. با توجه به اينكه سوريه به يكي از مراكز اصلي توليد و پرورش گروههاي بنيادگرا تبديل شده، بسياري از جوانان قفقاز بهويژه از جمهوريهاي داغستان و چچن به اين كشور سفر كرده و به گروههايي مانند داعش و جبههالنصره پيوستهاند كه اين امر در ميانمدت و بلندمدت نهتنها تهديدي براي امنيت داخلي اين جمهوريها محسوب ميشود بلكه ميتواند موجب ترويج راديكاليسم و ايجاد ناامنيهاي جديد در سطح قفقاز شود.
در آسياي مركزي نيز وضعيت مشابهي مشاهده ميشود و كشورهاي اين منطقه مانند تاجيكستان و ازبكستان نيز با چالشهاي ناشي از بنيادگرايي مواجه هستند و به دليل وجود مشكلات اقتصادي، بسياري از جوانان در اين كشورها با دعوت گروههاي بنيادگرا به سوريه سفر كرده و ممكن است پس از بازگشت به كشور خود، ثبات سياسي و اجتماعي اين كشورها را تهديد كنند و با توجه به همسايگي با افغانستان موجب افزايش نگرانيها در اين خصوص ميشوند.
به طور كلي توجه به شرايط فعلي در سوريه و تاثير آن بر مناطقي چون قفقاز و آسياي مركزي كه هم براي تهران و هم براي مسكو حائز اهميت است، ضرورت افزايش همكاريهاي بين دو طرف به منظور ايجاد يك ائتلاف امنيتي با هدف مقابله با تهديدهاي مشترك بيش از گذشته اهميت يافته است. تعميق همكاريهاي دوجانبه و تسريع در امضاي توافقنامه راهبردي ايران و روسيه، ميتواند راهگشاي رفع تهديدهاي امنيتي دوجانبه، بهويژه در حوزه آسياي مركزي باشد.
ايران و روسيه در قفقاز و آسياي مركزي داراي چالشها و تهديدهاي امنيتي مشتركي هستند. با توجه به تحولات اخير و پيش از آنكه جبهه جديدي در قفقاز و آسياي مركزي گشوده شود، امضاي توافقنامه جامع راهبردي ايران و روسيه ضروري است. در بند سوم اين توافقنامه، به تعميق همكاريهاي اطلاعاتي، امنيتي و مقابله با تهديدهاي مشترك اشاره شده است كه ميتواند رفع كننده بسياري از تهديدهاي مشترك باشد هر چند كه تعويق و تعلل چند باره طرف روسی در امضاي اين تواقفنامه نيز در ابعاد مختلف قابل بررسي است و اين گونه به نظر ميرسد كه طرف روسی براي امضاي اين تواقفنامه در انتظار روي كار آمدن دولت جديد در امريكا و بررسي منافع خود و شرايط پيش رو است.
در نهايت تحولات سوريه نشاندهنده پيچيدگيهاي امنيتي و سياسي در قفقاز و آسياي مركزي است. اين تحولات نهتنها بر امنيت داخلي اين كشورها تأثيرگذار بوده بلكه ميتواند موجب تغييرات در روابط بينالمللي و منطقهاي نيز شود. به همين دليل كشورهاي قفقاز و آسياي مركزي با دقت بيشتري به تحولات سوريه توجه داشته و خود را براي مقابله با چالشهاي ناشي از آن آماده ميكنند.