سوريه و عربستان؛ رنسانس در روابط يا ديپلماسي كدورت؟
ميگويد: «دستي را كه نميتواني گاز بگيري، ببوس.» بله، ببوس. عربستان سعودي دريافته است كه ابو محمد الجولاني به عنوان فرمانده پيشين جبهه النصره و القاعده سوريه كه در گذشته با عربستان در جنگ بود، اكنون خواهي نخواهي بر شام و سوريه سيطره يافته است. سعوديها باور كردهاند كه او نيامده است كه برود. او با نيروهايش آمدهاند كه بمانند. ديگر نميشود آن دست جبهه النصره و القاعده پيشين را گاز گرفت. پس اعجاز ديپلماسي حكم ميكند كه اين دست را در دستت بگير، هر چند با كدورت تمامي كه از تمام سلولهاي چهره و زبان بدن پيداست، اما آن را در دستانت بفشار. اين خاصيت ديپلماسي است.
به سفر روز جمعه وزيران خارجه فرانسه و آلمان به دمشق نظري بيفكنيم. به حتم نبايد گمان كنيم كه خانم وزير خارجه آلمان جليقه ضدگلوله پوشيده است و در حالي كه وزير خارجه فرانسه پشت سرش حركت ميكند، چهره در چهره جولاني انداخته است كه پيروزياش را به او تبريك و تهنيت بگويد، خير؛ آنها به دمشق رفتهاند تا به حاكمان تازه بگويند كه نفت شمال شرق و قلمروی كردها خط قرمز ماست.
آنها به دمشق رفتهاند كه آشكارا حركات تركيه را در سوريه در همين ابتدا محدود كنند. مزه ليوان چاي كه هاكان فيدان در دامنه كوه قاسيون مشرف به دمشق با جولاني نوشيد، قرار نبود در مذاق تركيه ماندگار شود. حركتهاي ديپلماتيك بعدي خيلي خيلي زود كام بسي شيرين شده تركيه را در بهت و حيرت تمام تلخ كرد.
حالا هنوز دو ماهي از رطل گران زدن تركيه از پيروزي در سوريه نگذشته است كه آنكارا به حاشيه و فراموشي سپرده شد. اين معجزه ديپلماسي است. اكنون سوال مهم در دنياي سياست اين است كه ايران پرچم ديپلماسي را در كجاي روابط با سوريه برميافرازد؟ آيا ممكن است ديپلماسي ايراني هم در روابط با سوريه جهان را به حيرت و تحسين وادارد؟