Fair play؛ حلقه گمشده فوتبال ايران
هرقدر از زمان فوتبال حرفهاي در باشگاههاي كشورمان سپري ميشود، اخلاق و روحيه ورزشي هم كم و كمتر ميشود. در نيمفصل اول هم متاسفانه شاهد بوديم مربيان بعضي از تيمها پس از كسب نتيجه دلخواه به دروازهبان يا ديگر بازيكنان خود ميگفتند روي زمين دراز بكشند تا وقت بازي را به نفع خود تمام كنند! متاسفانه يا خوشبختانه ما همزمان با برگزاري بازيهاي داخلي مسابقات خارجي را هم ميبينيم و امكان ندارد شاهد اين بياخلاقيها باشيم. مربيان چه در كنفرانسهاي قبل و چه بعد و چه در حين بازي يك الگوي به تمام معنا محسوب ميشوند و خيلي كم رفتار ناجوانمردانهاي از بازيكنان داخل زمين ميبينيم.
همين دوشنبه شب در فينال سوپرجام ايتاليا و در زماني كه اينتر با نتيجه دو بر يك جلو بود و تحت فشار شديد رقيب همشهري، حتي يك بار يكي از بازيكنان اينتر، حتي در صحنههاي برخورد سخت خودش را به زمين نینداخت تا ريتم بازي را كُند كند. حتي يك بار دروازهبان اينتر پس از تصاحب توپ در آغاز جريان بازي وقفه ايجاد نكرد. اينتر آن بازي را باخت، اما كاري نكرد كه لذت تماشاي فوتبال براي تماشاچي كم شود.
به نظر ميرسد در فوتبال ما فيرپلي يا همان بازي جوانمردانه تا اواسط بازي كه نتيجه مساوي يا براي دو طرف حايز اهميت نباشد، رعايت ميشود و آن هم صرفا در اين حد كه در زمان مصدوميت بازيكن حريف بازيكن رقيب توپ را به بيرون بزند. ما به اين ميگوييم فيرپلي! ولي آيا فقط بازي جوانمردانه همين است؟ در همين دقايق و با شرايط برابر؟ «دراز بكش» و «روي زمين بخواب» گفتنها كه از بيرون زمين به درون زمين ديكته ميكنند كي تمام ميشود؟ آيا مسوولان كميته انضباطي كه در اعمال جريمههاي سنگين زبانزد شدند براي اين رفتارهاي ناجوانمردانه تنبيهات پيشگيرانهاي ندارند؟
اميدواريم روزي در فوتبالمان شاهد اين باشيم كه رفتار جوانمردانه در عمل رعايت شود و نه فقط در مصاحبههاي رنگارنگ يا پرداختن به گذشته. فوتبال امروز نياز دارد تا اخلاق را سرلوحه قرار دهد تا تماشاگران با چشم ببينند امروزه هم بازيكن و هم مربي پهلوانصفت داريم.