نگاهي به فيلم «هفتاد سي» اولين ساخته بهرام افشاري
تراژدي بيپايان فقر در سينماي كمدي
فرزانه متين
زبان ما از تماشاي فيلم سينمايي در دو حال از آنچه كه ديدهايم، قاصر ميشود كه يا فيلم در همه زمينهها شاهكار است يا اينكه آنقدر بد است كه نميدانيم چگونه بايد آن را توصيف كنيم و فيلم هفتاد سي جزو دسته دوم قرار ميگيرد.اين روزها كه چه عرض كنم اين سالهايي كه سينما با فاجعه ژانر كمدي نازل روبهرو شده، بهرام افشاري به عنوان نخستين تجربه كارگردانياش، فيلمي در ژانر كمديبا موضوع اجتماعي سخيفي را با بازيگري خودش روانه سينماها كرده است . فيلم هفتاد سي با نويسندگي حمزه صالحي و تهيهكنندگي ابراهيم عامريان با بازيگران سرشناسي چون هوتن شكيبا، مهدي حسينينيا، سياوش طهمورث و صدف اسپهبدي اكران شده است. داستان در مورد دغدغه قشر كم بضاعت و مشكلات آنان است.خانواده برات، پرويز و يعقوب در يك محوطه غير مسكوني شبيه گاراژ در حومه شهر زندگي ميكنند و دو ماه فرصت دارند تا به دنبال سرپناه ديگري براي خود باشند.در اين ميان يعقوب در يك اتوبوس زندگي ميكند و برنده جايزه ۳۰ ميليارد توماني ميشود و از طرفي هم دلباخته مادر پرويز است و به همسايگان خود ميگويد قصد دارد اين پول را بين همه تقسيم كند، اما اونمي داند كه به خاطر تومور مغزي، دو هفته بيشتر زنده نيست. همانطور كه مشخص شد موتيف اصلي فيلم، فقر است كه با داد و جنجال، جيغ، لودگي، رقص و لهجه آميخته شده و تمايز آن با ساير فيلمهاي كمدي، نداشتن شوخي جنسي است، اما تا دلتان بخواهد با فقر و فلاكت شوخي ميشود.تنش بين شخصيتها بسيار زياد است بهطوري كه گاهي تماشاگر بايد گوشش را از صداهاي آزاردهنده بگيرد.
آنچه در هفتاد سي به خوبي نشان داده شده، اين است كه افراد كم بضاعت به دنبال تلاش و كوشش براي ساخت يك زندگي بهتر نيستند و چشمشان به دست ديگران است و ميخواهند براي پولدار شدن، سريعترين راه ممكن را انتخاب كنند يا حالا از طريق بورس يا قرعهكشي ۳۰ ميلياردي كه ما اصلا منبع و منشا اين شركت قرعهكشي را نميدانيم كه بر چه اساسي ثبتنام ميكنند و اين حجم از پول را به يك شهروند خوشبخت اهدا ميكنند يا آن يكي براي آنكه برادرش را از زندان آزاد كند، ميخواهد كليهاش را بفروشد و ديگري در پي قاچاق افغانيهاست، هيچ كدام از شخصيتها به دنبال راه و تلاش براي وضع بهتر نيستند و از صبح تا شب در خانههاي خود نشسته، در حال نقشه كشيدن هستند و به يكديگر ليچار بار ميكنند.
داستان فيلم، نخنماست.البته قضيه جايزه، ممكن است يك كپي بسيار نازل از سريال «جايزه بزرگ» مهران مديري باشد اما آن كجا و اين كجا.
فيلم فاقد شخصيتپردازي است و هيچ كدام از بازيگران غير از پرويز با بازي هوتن شكيبا در يك تيپ فرو نرفتهاند حتي وجود برخي از آنها به پيشروي داستان هم كمك نميكند مانند الهه حصاري كه بود و نبودش به چشم نميآيد.هفتاد سي در كل فيلمنامه ندارد و بايد به صراحت اعلام كرد فاقد هرگونه المانهاي سينما است.يك سلبريتي كه به دنبال سرمايهگذار است تا فيلمش را بسازد و اين نشد كارگرداني يا فيلمسازي.
اين محصول بيمايه و به قولي بيدل و جرات كه به اكران رسيده، ابتذال است.اين را بدانيم ابتذال تنها به معناي شوخي جنسي نيست اين اثر سرشار از ابتذالهاي فرهنگي و اجتماعي است .ژانر كمدي تعريف دارد مخصوصا كه ژانر اجتماعي هم به آن اضافه شود.اينكه بازيگران به دور هم بچرخند و ديالوگهاي پينگپنگي به يكديگر بگويند و ماشاالله هم كه همگي از بهره هوشي پايين برخوردار باشند كه نشد محصول كمدي. چرا در آثار كمدي ايران همه افراد احمق هستند؟ البته كه نه تقصير كارگردان است نه نويسنده، آنقدر در اين سالها فيلمهاي كمدي مبتذل با يك مشت كاراكترهاي احمق به خورد سينماي ايران دادهاند كه ذائقه مخاطب را عوض كردهاند.چرا وقتي نميتوانيد، تماشاگران را بخندانيد به هر چيزي متوسل ميشويد كه فيلم بسازيد؟چرا در اينگونه آثار، قشر مرفه را يا املاكي يا ماشينفروش نشان ميدهيد كه افرادي قالتاق، لمپن و جاهطلب هستند؟ چرا سراغ صنف ديگري نميرويد؟ آقاي نويسنده دوره اين مفاهيم گذشته، كمي خودتان را بهروز كنيد و اين كاسه و كوزهها را جمع كنيد.مخاطبان از ديدن رقصها به هر شكل ايراني و خارجي و ادا در آوردن خسته شدهاند.نادان فرض كردن منِ مخاطب براي يك سازنده، از همه چيز بدتر است.آقاي بهرام افشاري درست است كه سريال پايتخت سكوي پرتاب شما در سينما بوده و با بازي در فسيل جايگاه خود را در سينما تثبيت كردهايد، اما نميتوانيد با بازي در چند نقش كمدي، ره صد ساله را يك شبه طي كنيد.
هفتاد سي تنها كلاژي است از تمامي شوخيهاي فضاي مجازي و بس.مخاطب تيزر را ميبيند و از طرفي به دليل نبود آثار ممتاز اجتماعي، تن به تماشاي اين فيلم ميدهد.
بياييد بيشتر مراقب چشم و گوشمان باشيم و به تماشاي هر فيلم كمدي ننشينيم.
اين فيلم تنها يك نكته مثبت داشت و آن هم اثبات بحق هوتن شكيبا در هر نقشي است.اگر پژمان جمشيدي هفت سال است كه بار سينماي كمدي را با يك شكل بازي به دوش كشيده ديگر نوبت هوتن شكيباست.تفاوت آن دو در اين است كه شكيبا در هر فيلمي، يك نوع طنز متفاوت را به نمايش ميگذارد و نقشهاي كمدياش شبيه به هم نيست او از دل تئاتر بيرون آمده است و از اين پس بايد شاهد هنرنماييهاي بيشتر وي در اين ژانر باشيم.