نقد انديشه سياسي آقاي مصباح- 7
از سوي ديگر اگر افرادي خودشان به نتيجه مورد نظر رسيدند چكار كنند؟ آيا حق تبليغ و اعتراض دارند؟ واقعا باعث تعجب است كه اين گزارهها را به عنوان ايدههايي براي حكومت كردن بتوان بيان كرد و انتظار داشت ديگران هم بدون چون و چرا آنها را بپذيرند.
متن: باتوجه به تفكيك مشروعيت از مقبوليت، در نظام سياسی اسلام و جايگاه مقبوليت مردمی در حكومت دينی، قيد «جمهوری» نظام، چگونه تفسير ميشود؟ نبايد گمان كرد «جمهوری» دقيقا شكل خاصی از حكومت است، تا نظام فعلی ما -كه جمهوری است- همان شكل را تقليد كند. هنگامی كه مردم مسلمان ايران به رهبری امام خمينی مبارزه با رژيم سلطنتی را شروع كردند و سرانجام آن را برانداختند و نظام جمهوری را به جای رژيم سلطنتی جايگزين نمودند، بهواقع حكومتی را نفی كردند كه معيار مشروعيت خويش را موروثی بودن حاكميت میدانست. مردم نظامی را جايگزين رژيم سابق كردهاند كه شكل و خصوصيات آن همخوان با موازين اسلامی و ديدگاههای دينی درباره حكومت است و براساس مصالحی كه بايد در اوضاع متغير زمان مورد توجه قرار گيرد، تعيين میشود. از اين رو بايد ارزشها و احكام اسلامی مبنای عمل مسوولان نظام باشد، نه اينكه «جمهوری» بودن نظام به معنای «غيردينی» بودن آن قلمداد شود.
نقد: بله جمهوريها تفاوتهايي دارند ولي اگر جمهوريهاي جعلي مثل جمهوري صدام و قذافي و كرهشمالي و... امثالهم را كنار بگذاريم بقيه در يك مضمون قطعا مشترك هستند. اينكه هميشه بايد راي جمهور مقدم بر هر ارادهاي باشد. اين نظام جمهوري است همانطور كه امام در پاريس توضيح دادند. آيا ما مجاز هستيم كه از اين كلمه بدون ملتزم بودن به مضمون عرفي آن استفاده كنيم؟ مثلا ميتوانيم كلمه آب را به جاي خاك بهكار ببريم. البته همه آبها يكسان نيستند ميان سيل و فاضلاب و آب دريا و آب چشمه تفاوت زياد است ولي قدر متيقني دارند كه نميتوان آن را ناديده گرفت. ايشان حتما توجه داشتهاند كه «الفاظ عقود محمول است بر معاني عرفيه.»