گروه اقتصادي
چهارشنبه گذشته، روزنامه «اعتماد» از شما خوانندگان گرامي درخواست كرد كه با توجه به بحراني شدن وضعيت «ناترازيها» به صورت عام، نظرات و پيشنهادهاي خود را براي حل اين چالش بزرگ كه گريبانگير اقتصاد و جامعه ايران شده، ارايه دهند. در واقع، چندين ماه متوالي است كه كلمه «ناترازي» به فصل مشترك بخش بزرگي از مشكلات ريز و درشت اقتصادي ايران و ناترازي حالا به يك بحران بزرگ تبديل شده است. در پاسخ به اين فراخوان، محمود اميننژاد، مديرعامل شركت پالايش گاز بيدبلند خليج فارس نظرات خود را درباره ناترازي در حوزه انرژي ارايه و براي ما ارسال كرده است. او با سابقه بيش از دو دهه حضور در بخش پتروشيمي ايران، معتقد است كه بخش بزرگي از ناترازي در حوزه انرژي به «هدررفت منابع» با ارزش ايران برميگردد كه كار را به اينجا كشانده است. او همچنين به تلاشهايي كه براي جلوگيري از اين اتفاق شروع شده، اشاره ميكند و اميدوار است كه معضل بزرگي به نام ناترازي انرژي تا حدي رفع شود. البته بخش بزرگي از اظهارنظرها و فضاي غالب گفتمان سياسي و اقتصادي كشور معطوف به ناترازي در حوزه انرژي شده است، چراكه مردم عادي نمودهاي آن را هر روز در زندگي خود حس ميكنند. اما بايد توجه داشت كه ناترازي فقط در اين حوزه نيست و ابعاد ديگري از بحران ناترازي، اقتصاد ايران را درگير خود كرده است. بنابراين همچنان منتظر نظرات كارشناسان و صاحبنظران و حتي شما خوانندگان هستيم تا به روشن شدن ابعاد اين مساله بزرگ و برونرفت از اين چالش ياري كنيم.
آقاي اميننژاد، جنابعالي از خانواده نفت و گاز هستيد، ميدانيم كه رابطه خوبي هم با مردم داريد، به نظرتان حق با كدام بخش است؟ مردم و كسب و كارها و بنگاههاي توليدي و ذينفعان اقتصادي از ناترازي انرژي يا به قول گروهي، كسري انرژي مينالند، از طرفي وزارت نفت و نيرو ميگويد حداكثر تلاشش را كرده است. نظر شما در اين باره چيست.
بلي، حق با مردم و صاحبان كسب و كارهاست، اما ديدگاه وزارت نفت و نيرو نيز نادرست نيست. بگذاريد كه مشكل را مقداري تجزيه و تحليل كنيم. امروز از يك طرف مردم ايران در شرايط سختي قرار گرفتهاند. كسري از بحران هم گذشته است. صنعت سالي دهها ميليارد دلار خسارات ميبيند. مردم از آينده انرژي واهمه دارند. در طرف ديگر متخصصان شرافتمند نفت، گاز و برق شبانهروزي و در سرما و گرما پاي كار ايستادهاند تا در اين شرايط سخت تحريمي خط توليد را همچون رزمندههاي زمان جنگ حتي با دست خالي حفظ كنند و از توليد كاسته نشود. اين بين چيزي كم است. بين توليد و مشكلات مردم در اين زنجيره چند حلقه گم شده است و اين زنجيره كامل نيست. يك طرف با عشق كار ميكند، اما به طرف ديگر نميرسد. به اين بخش ميگوييم بخش هدررفت بدون مديريت و رها شده انرژي !!
مگر اين بخش چقدر بزرگ است؟
براي اينكه پاسخ را براي خوانندگان ساده كنم، اول مقدار توليد را با هم مرور و با كشورهاي ديگر مقايسه ميكنيم. در ايران سالي حدود ۲۷۵ ميليارد مترمكعب گاز توليد ميكنيم، اين به اندازه مصرف اتحاديه اروپا با جمعيت حدود ۲۵۰ ميليون نفر يا چين با حدود يك ميليارد نفر يا چهار برابر تركيه با ۸۵ ميليون جمعيت است. پس توليد گاز بسيار هم خوب است.
اما چه اتفاقي براي اين گاز توليد شده ميافتد؟ اينجا را ديگر كسي نيست كه پاسخ بدهد، چون كه مديريت ما تا توليد بسيار دقيق كار ميكند و بعدش رها شده است. چطوري ؟ ببينيد شدت مصرف انرژي ما 5.2 برابر ميانگين جهاني است و اين فاجعه است. يعني ما بخش بزرگي از انرژي توليدي را هدر ميدهيم يا به عبارتي نه با تبديل به ثروت و ارزش افزوده از آن استفاده ميكنيم و نه مردم آن را مصرف ميكنند. اين هدررفت آنچنان بزرگ است كه در بخش گاز به حدود نصف توليد ميرسد. شايد هم حتي بيشتر از نصف توليد گاز.
اين اعداد نگرانكننده هستند. سرفصلهاي اين هدررفت را نام ميبريد؟
از سرفصلهاي مهم ميتوان به چنين مواردي اشاره كرد: نيروگاهها و شبكه انتقال برق، گاز فلرها، مبحث ماده ۱۹ ساختمانسازي، خطوط شبكه گاز، ايستگاههاي پمپبنزينها، خودروهاي غيراستاندارد، تعداد حدود ۱۰۰ پتروشيمي بدون تكميل زنجيره لولهكشي گاز حدود ۴۵۰ هزار كيلومتر طول بدون توجيه اقتصادي و مواردي از اين دست. اينها در كنار هم نصف انرژي كشور را هدر ميدهند و اين به مرور و طي چند دهه اينگونه تلنبار شدهاند و امروز حتي فكر ميكنيم كه بخشي از زندگيمان شدهاند.
به نظر شما براي بهبود اين عملكرد از كجا بايد شروع كرد؟
شروع شده است، اما بايد ديد به كجا كشيده ميشود. همين معاونت بهينهسازي و راهبردي انرژي يا به عبارت سادهتر معاونت انرژي رياستجمهوري اگر چه دير وارد چرخه مديريت انرژي كشور شد، اما شاهكليد حل اين مشكل زنجيره پاره شده است. اگر در انتخاب معاونت دقت لازم صورت گيرد و بهگونهاي فضا ايجاد شود كه بتوان از نخبگان به صورت راحت و بدون مشكلات جذب متخصصان استفاده كرد ميتوان كارهاي زير را با اولويت شروع كرد:
بازطراحي مسير انرژي كشور از توليد، انتقال تا مصرف با حداقل هدررفت.
توسعه سبد انرژي از ۲ محصول گاز و فرآورده نفتي به حداقل 6-5 نوع انرژي
كاهش نصف هدررفت طي دولت چهاردهم كه مثلا از حدود ۵۰ ميليارد دلار كنوني به ۲۵ ميليارد دلار كاهش داد.
مشاركت واقعي بخش خصوصي با سياستهاي تشويقي
جبران كسريهاي بخش برق به كمك انرژيهاي تجديدپذير و...
آيا اميد داريد كه اين معاونت انرژي نجاتدهنده انرژي ايران باشد؟ خودتان چند درصد باور داريد به آنچه از اهداف اين معاونت گفتيد.
آنچه گفتم اميد و آرزو نبود. نتيجه محاسبات اعداد و ارقام كارشناسي است. نتيجه علم رياضي است كه اگر بخواهيم به مردم پاسخ بدهيم حتما دو در دو ميشود چهار. كسي يك كارشناس فني را كه با اعداد آشناست مجبور نكرده كه اعداد بسازد. اگر دولت معاونت انرژي را علمي و فقط در بخش راهبردي و سياستگذاري تعريف كند و يك مقدار سختگيريهاي معمول در گزينش مشاوران و كارشناسان آنجا را كم كند، شك نكنيد در ۴ سال نه قطعي گاز صنايع را خواهيم داشت و نه نياز به واردات خواهيم داشت. برق هم كمي بيشتر طول ميكشد. فكر ميكنيد كشورهاي ديگر چگونه موفق شدند؟ ما چگونه در توليد هنوز موفق هستيم؟ به همان صورت در بخش بعد از توليد هم به كمك خود مردم موفق خواهيم شد. كارشناسان يك برنامه دهگانه براي حل مشكل بخش هدررفت و توسعه سبد انرژي آماده كردهاند كه به اميد خدا بعد از استقرار معاونت انرژي همگي كمك خواهند كرد اين مشكل مردم بدون نياز بودجه فوري از دولت و با سياستهاي تشويقي به مرور و در همين دهه بخش بزرگي از آن حل شود.
حرف آخر؟
به متخصصان و همكارانم در نفت و گاز و برق ميگويم كه مطمئن باشيد مردم شما را از صميم قلب دوست دارند و قدردان زحمات شما هستند و با ايجاد حلقه بعد از توليد كه چند دهه وجود نداشته، ثمره زحمات اين عزيزان فني يا به ثروت يا به دست مردم براي زندگي بهتر خواهد رسيد. ايران خانه همه ايرانيان است.