در چند دهه گذشته حکمرانی در ورزش به عنوان موضوعی متداول برای تحقیقات تبدیل شده و توجه بسیاری از محققان ورزشی را به خود جلب کرده است. واضحترین دلیل افزایش توجه، ظهور مستمر موارد مربوط به سوءمدیریت و ناسازگاری اخلاقی، در بین نهادهای بینالمللی حاکم بر ورزش مانند کمیته بینالمللی المپیک و فیفا است. این تخلفات منجر به زیر سوال بردن مشروعیت حاکمیت فعلی ورزش شده است.
حکمرانی خوب و شاخصهای مطرح شده در آن معیار خوبی برای بررسی عملکرد فدراسیون بسکتبال به عنوان یک موسسه عمومی است. شاخصهایی که توسط جامعهای که اثر و روش حکمرانی فدراسیون بسکتبال را میبیند، به آسانی و بدون نیاز به پیچیدهسازی مسائل، قابل تطبیق هستند.
بهطور کلی میتوان گفت که حکمرانی خوب، مدیریت تمامی منابع دراختیار یک سازمان، برای رسیدن به اهداف تعیین شده است. این منابع شامل منابع فیزیکی، منابع انسانی و منابع مالی و منابع نامشهود بوده و دربر گیرنده راهکارها و روشهای اجرایی است که افراد و گروههای اجتماعی از طریق آن، توانایی دنبال کردن علایق و حقوق قانونی خود را با توجه به محدودیتها داشته باشند.
شاخصهای حکمرانی خوب شامل:
مشارکت، حاکمیت قانون، شفافیت، پاسخگویی، شکلگیری وفاق عمومی، حقوق مساوی، اثربخشی و کارایی، مسوولیتپذیری
در این یادداشت به بررسی روشهای تصمیمگیری، اجرایی و مدیریتی فدراسیون بسکتبال و تطبیق این مصادیق با این شاخصهای حکمرانی خوب میپردازیم.
مشارکت
میزان مشارکت مردم در امور جامعه یکی از کلیدیترین پایههای حکمرانی خوب به شمار میرود. اساسنامه فدراسیونها که در سال 1400 به تصویب هیات محترم دولت رسید و پیشبینی کمیسیونهای ورزشکاران، مربیان و داوران و افزایش اعضاي مجمع عمومی به عنوان رایدهنده اقدام شایستهای در راستای تحقق مشارکت و حکمرانی خوب بود. کمیسیونها به عنوان مصادیق مشارکت تمام اعضا در فرآیند تصمیمسازی فدراسیونهاست. در دستورالعمل پیشین انتخابات کمیسیونها که در مجمع فوقالعاده در سال 1400 به تصویب رسید، سعی بر آن شد تا زمینه مشارکت حداکثری همه اعضا فراهم آید، اما تغییرات ایجاد شده در این دستورالعملها در فدراسیون جدید و اخذ مصوبه از مجمع در سال 1403 منجر به محدود شدن دامنه مشارکت در کمیسیونهای مختلف فدراسیون بسکتبال شد. به علاوه انتصاب دو نفر از اعضاي کمیسيون توسط ريیس فدراسیون گام برداشتن در مسیر مخالف اتکا به خردجمعی بود؛ اقداماتی که آشکارا برخلاف اصول حکمرانی خوب ارزیابی میشود.
حاکمیت قانون
حکمرانی خوب نیازمند چارچوب عادلانهای از قانون و آییننامه است که در برگیرنده حمایت کامل از حقوق اعضا در جامعه بوده و به صورت شایستهای اجرا شود.
آنچه مبرهن است فدراسیون بسکتبال با تغییر قوانین و آییننامه در تلاش است تا از حقوق عدهای خاص دفاع نماید و به علاوه در اجرا نیز، این آییننامهها تا زمانی معتبر هستند که منافع این افراد خاص در مخاطره نباشد وگرنه همین آییننامهها نیز ضمانت اجرایی لازم را نخواهند داشت.
به عنوان مثال آنچه در اجرای آییننامه مسابقات در برگزاری لیگ به وقوع پیوست، از تاخیر چندین باره لیگ، اضافه کردن تیمها به لیگ برتر، اضافه شدن تیم به لیگ در هفته سوم، لیست بلندبالایی از عدم پایبندی به حاکمیت قانون در بخشهای مختلف را نشان میدهد. به بیان دیگر فدراسیون بسکتبال در حاکمسازی قانون تا آنجا پیش میرود که با منافع عدهای خاص در تضاد نباشد.
شفافیت
شفافیت، به معنی جریان آزاد اطلاعات و قابلیت دسترسی آسان به آن برای همه است. همچنین شفافیت را میتوان آگاهی افراد جامعه از چگونگی اتخاذ و اجرای تصمیمات نیز دانست. فدراسیون در نامهای به هیاتهای استانی تعداد زیادی از آنها را به عنوان هیات برتر معرفی کرده است. این درحالی است که شاخصها و مسوولان ارزیابی را معرفی نکرده و با عدم شفافیت این شاخصها جامعه بسکتبال را از چگونگی اتخاذ این تصمیم آگاه نمیکند.
درخصوص عدم شفافیت مصادیق دیگری ازجمله برگزاری انتخابات کمیسیونها را میتوان بررسی کرد. اقدامی برخلاف دستورالعمل و پنهانکاری زمان برگزاری انتخابات و نامنویسی از کاندیداها، مثال آشکار دیگری از عدم شفافیت فدراسیون است که مبین فاصله بعید مدیریت فدراسیون با حکمرانی خوب است.
پاسخگویی
پاسخگویی نهادها، در چارچوب قانونی و زمانی مشخص در برابر اعضاي خود و ارباب رجوع، ازجمله عواملی است که به استوار شدن پایههای حکمرانی خوب در یک جامعه منجر میشود. در تطبیق این شاخص، نحوه پاسخگویی فدراسیون بسکتبال به منتقدان در بروکراسی اداری قابل تامل است.خلاصه سخن اینکه در صورتی که شما از منتقدان عملکرد فدراسیون هستید، نامههای شما در فدراسیون بدون پاسخ خواهند ماند.
شکلگیری وفاق عمومی
همانگونه که بیان شد، فراهم کردن زمینه ظهور نظرات متفاوت در عرصههای مختلف از جمله اصول حکمرانی خوب است. حکمران خوب، باید نظرات مختلف را در قالب وفاق و همدلی جامعه به سمتی رهنمون شود که بیشترین همگرایی را با اهداف تعیین شده بر اساس اساسنامه مصوب فدراسیون داشته باشد.
جامعه بسکتبال شاهد حذف غیرقانونی ريیس هیات استانی و یا حذف بازیکنان از فهرست تیم ملی و یا ناظران داوری با بهانههای مختلف را شاهد بودهاند.
مواردی که منجر به طرح نام فدراسیون بسکتبال در محاکم قضایی شد و یا موجب طرح شکایت در وزارت ورزش شده است. در حقیقت فدراسیون بسکتبال فاقد سعه صدر مدیریتی برای شنیدن نظرات متفاوت است و هرگونه نظر متفاوت با فدراسیون قطعا منجر به حذف بیان کننده از عرصه بسکتبال میشود و این فاصله طولانی مدیریت بسکتبال با حکمرانی خوب را نشان میدهد.
حقوق مساوی
در جامعه باید این اطمینان وجود داشته باشد که افراد، به تناسب فعالیت خود در منافع جامعه سهیم خواهند بود.
در حال حاضر هیچ قطعیتی وجود ندارد که کیفیت عملکرد، یا میزان فعالیت و همکاری شما با فدراسیون بسکتبال حقوق و سهم شما را در رشته بسکتبال تضمین کند. به عنوان یک نمونه هیچ کارشناسی جایگاه بسکتبال بانوان با بسکتبال آقایان را برابر ارزیابی نمیکند، اما فدراسیون بسکتبال در توزیع تعداد سهمیه ناظران بینالمللی، از 5 سهمیه، 2 سهمیه برای بسکتبال آقایان و3 سهمیه برای بانوان در نظر گرفته است که این تقسیمبندی نامتوازن و بدون نگاه کارشناسی منجر به حذف افراد شایسته در بخش آقایان شده است.افرادی که میتوانستند به شایستگی بسکتبال ایران را در رویدادهای بینالمللی نمایندگی کنند.
اثربخشی و کارایی
از حکمرانی خوب به عنوان ابزاری برای تنظیم فعالیتهای نهادها در راستای استفاده کارا از منابع در دسترس و اثربخشی تصمیمات مدیریت یاد میشود. کارایی و اثر بخشی در مقوله حکمرانی از جمله مباحثی است که با گذشت زمان، نتیجه و اثر تصمیمات نمود بیشتری مینماید. آنچه امروز در کسب نتایج ضعیف تیم ملی در ردههای پایه و یا باخت تاریخی تیم ملی بزرگسالان آقایان به قطر و یا شکست تیم ملی بانوان به ساموآ را شاهد هستیم، اثر تصمیمات فدراسیون بسکتبال درخصوص تیم ملی است.
مسوولیتپذیری
مسوولیتپذیری را میتوان یکی از کلیدیترین مولفههای حکمرانی خوب بهشمار آورد. موسسات در جامعه باید در قبال سیاستها و اقدامات خود پاسخگو باشند.
اصولا فرافکنی پاسخ فدراسیون بسکتبال به تحلیل بازخورد تصمیمات و عملکرد ایشان در عرصه بسکتبال است و نه تنها اثر تصمیمات خود را نمیپذیرند بلکه تمام نهادهای مرتبط با بسکتبال از جمله دولت، فدراسیون جهانی، فدراسیون قبلی و... را مقصر وضع موجود قلمداد می کند.
در عدم صدور ویزا و بازگشت تیم ملی از پای پرواز، فیبا را مقصر قلمداد کرده و ادعای نامه عذرخواهی را مطرح میکنند، برای سوءمدیریت در برگزاری لیگ برتر، تشکیل کابینه دولت را به عنوان عامل موثر بر لیگهای ورزشی معرفی میکنند و در پاسخی دیگر به کسب نتایج بسیار ضعیف تیمهای ملی در رده پایه فدراسیون قبلی را مقصر قلمداد میکند. تا زمانی که رویکرد فرافکنی و عدم پذیرش مسوولیت در فدراسیون بسکتبال حاکم است، امکان بررسی صحیح مسائل و دستیابی به راه حلی برای برونرفت از وضع موجود میسر نخواهد بود.
نتیجهگیری:
نهادهای اجتماعی پدیدههایی هستند که در زمان طولانی در میان اکثریت مردم یک جامعه پایدار بوده است ولی این امر به معنای آن نیست که نهادهای اجتماعی کهنه و بازدارنده نمیشوند اتفاقا مجموعهای از پندارهای واپسگرایانه عامل اساسی واپس ماندن جوامع به شمار میرود. بنابراین نهادهای اجتماعی اگر خود مسیر تکامل را طی نکنند به عامل بازدارنده تبدیل میشوند و سرنوشت نابسامان اعضای جامعه را رقم میزند. در نهایت این که سرنوشت تکتک انسانها را نهادهای اجتماعی جامعهای تعیین میکند که در آن زیست میکنند به معنای دیگر این اعضا مجمع عمومی بسکتبال به عنوان نخبگان هستند که سرنوشت تمامی افراد جامعه بسکتبال را تعیین می کنند و این مسوولیت سنگین شرعی و عرفی و اخلاقی است که رایدهندگان مجمع پذیرفته و بر دوش دارند.
داور بینالمللی بسکتبال