قابل توجه آقاي رييسجمهور!
احمد زيدآبادي
«ما كه خسته شديم. درمانده شديم. انگار راستي راستي آخرالزمان نزديك شده. گروني داره بيداد ميكنه. بيداد هم ديگه لفظ مناسبي براش نيست. داره همه چيز را رو سرمون آوار ميكنه. يه بار هم شده بنويس و از اين آقاي پزشكيان بپرس، معطل چيست؟ چرا اينقدر تعلل ميكنه؟ چرا دست رو دست گذاشته؟ بالاخره ميخواد چه كار كنه؟ تا حالا ميگفتيم ميخواد كابينهاش را تشكيل بده، استانداردهاش را انتخاب كنه، از وضع مملكت سر در بياره، وفاق راه بيندازه، خب حالا چي؟ شترسواري كه دولا دولا نميشه. بهمون بگه واقعا ميخواد شر اين تحريمها را از سر ما كم كنه يا نه؟ اگر نميخواد كه من لااقل تكليف خودم را بدونم و اينقدر بيخود انتظار نكشم. اگر هم ميخواد پس چرا كاسه چه كنم چه كنم برداشته؟ اينكه راهش معلومه. چاهش معلومه. استخاره نداره. ديدم گفته ميتونيم به كمك روسيه و چين، امريكا را تحريم كنيم. اينكه همون شعار و برنامه جليلي شد. اينكه همون حرف تندروها شد. شنيدم كيهان هم از اين حرفش خيلي خوشحالي كرده. خب جاي خوشحالي هم داره. كسي كه قرار بود تحريمها را از سر ما بر داره حالا ميگه ميخواد امريكا را به كمك چين و روسيه تحريم كنه. حالا واقعا اين حرف را از سر اعتقاد گفته يا همينطوري چيزي پرانده؟ اگه از سر اعتقاد گفته چرا قبلا نگفت كه لااقل من بهش راي ندم. راستش من محض گل روي شما رفتم بهش راي دادم. سالها بود اصلا راي نميدادم. اگه چين و روسيه توانايي داشتند كه امريكا را تحريم كنند منتظر توصيه آقاي پزشكيان ميماندند؟ آخه اين حرفا چيه؟ اگه هم از سر اعتقاد نگفته و همينطور از دهنش پريده كه خب بايد مراقب باشه. بايد مراقبت كنه. نبايد بذاره هر حرفي از دهنش بپره. هر حرفش رو نرخ دلار اثر داره. دلار هم كه چند تومن بالاتر بره، فوري رو همه اجناس تاثير ميذاره. اونايي كه پول دارن غمشون نيست، غمشون هم باشه فشاري بهشون نميآد. ولي حقوقبگيرا، بازنشستهها، بدبخت بيچارهها، هر وقت پا به مغازه ميذاريم تنمون به لرزه ميافته. جنسي كه همين هفته پيش 150 تومن بوده ميگن 170 تومن شده. خدا به درددل مستاجرا برسه. خدا به داد دلِ بچهدارا برسه. همين هفته پيش صدهزار تومن رفت رو پوشك بچه. ديگه از ما كه گذشت. سوختيم و رفت پي كارش. اين باقيمانده عمرمون هم به هر بدبختي باشه سر ميكنيم. ولي اين جوونا خدا ميدونه دل آدم براشون كباب ميشه. آخه اين رسم مملكتداريه؟ نه تو خودت بگو اين رسمشه؟ سر چي دعوا دارن؟ خب اونايي كه با هم دعوا دارن برن يه گوشهاي با هم بجنگن. چي از جون ما بدبختا ميخوان؟ چرا ما را وسط انداختن؟ چرا زندگي ما را سياه كردن؟ چرا ما را محتاج اين و اون كردن؟ چرا ما را شرمنده در و همسايه كردن؟ نه اينكه خيال كني من عاشق چشم و ابروي امريكا هستم. نه. اصلا از اين رييسجمهورش خوشم نميآد. وزانت و شأنيت نداره. جلف و سر به هواست. ولي مگه به خوش اومدن و خوش نيومدن ماست؟ خيليها تو اين دنيا از امريكا و ترامپ خوششون نميآد. ولي به همين راحتي كه نميآن كشورشون را دم تيغ تحريم اون بدن. ببين همين يك ماهه چه حرفاي بدي عليه كانادا گفت. عليه مكزيك گفت. عليه پاناما گفت. عليه گرينلند گفت. در مقابل اونها چه كار كردن؟ هيچي. محلش ندادن. انگار نه انگار. نيومدن زبون به زبونش بذارن و كشورشون را با شاخ گاو در بندازن و بعد تحريم بشن. والله اين تحريم بد كوفتيه. مثل نمدمال كردنه. يهُو آدم را نميكشه ولي جان به لبت ميكنه. رسّ آدم را ميكشه. زير پاي اقتصاد را خالي ميكنه. حالا تو را خدا اگه صلاح دونستي اين حرفا را از طرف من بنويس. شايد به گوشش برسه. اگه هم جوابي داد من را بيخبر نذار!» آنچه نقل شد درددل ماهطلعت نبود. او به قدري لحن و گفتارش تند شده كه ديگر قابل بازتاب در روزنامه نيست. اينها را يك كارمند بازنشسته در ميدان آرژانتين تهران مطرح كرد.