سخني با معاون هنري وزير فرهنگ
گرچه با توجه به بودجه ناچيز تئاتر و به تبع آن، دستمزدهاي ناچيزي كه عوامل نمايشها دريافت ميكنند، اگر روي صحنه هم بمانند بايد زندگي دشواري داشته باشند. چون تامين هزينههاي يك زندگي از طريق اجراي تئاتر در ايران عملا ميسر نيست .
در چنين روزگاري كه دانشجويان تازهنفس تئاتر هم بايد مجالي براي نمايش و بقاي خويش بيابند كه جاي جشنواره تئاتر دانشگاهي خالي است و سالنهاي دولتي امكانات خود را در اختيار گروههاي جوان و نوظهور و دانشجويان تئاتر قرار نميدهند و حساب كار سالنهاي خصوصي هم مشخص است، بيش از هر چيزي از معاون هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي انتظار ميرود با استفاده از روابطي كه با مديران بالادستي خود دارد يا به سبب مسووليتش ميتواند داشته باشد، زمينهاي را فراهم كند تا هنرمندان براي بازگشت به كار هنري رغبت پيدا كنند. حرف و درد هنرمندان را بشنود و مجموعه معاونت را با ساز و كاري مشخص به بهبود وضعيت هنري و معاش هنرمندان مكلف كند.
معاون هنري به عنوان مسوولي كه حد زيادي از امور اجرايي عرصه هنر در دولت بر عهده اوست، بايد بيش از هر چيز با تساهل، تسامح و رواداري تلاش كند تا در جهت تسهيل زندگي و زيست هنري هنرمندان بكوشد. از نادره رضايي به عنوان معاون وزير در دولتي كه بناست مفهوم وفاق را در بخشهاي مختلف خود جاري كند، توقع ميرود كه براي تسهيل شرايط كار هنري در ايران بيشترين تلاش را به خرج بدهد. تلاشي كه در سالهاي گذشته كمتر شاهدش بوديم. حال كه اولين زن معاون هنري وزير پيشقدم شده تا با خبرنگاران اين حوزه ديدار و گفتوگو كند، انتظار ميرود به تجربههاي غمانگيز سالهاي گذشته توجه كند تا مبادا به جاي سكانداري كشتي فرهنگ و هنر، خواسته يا ناخواسته، اين كشتي را درگير امواج سهمگين نكند. نگذارد بازماندگان دولتهاي پيشين و كساني كه همواره فكر ميكنند همهچيز ارث پدري آنهاست، به جاي وفاق با هنرمندان به معناي موسع كلمه، سبب تكدر خاطر بيشتر آنها شوند؛ آنوقت همه نادره رضايي را مسوول شكست ميدانند و نه كارشكنان را. این معاون هنري است كه مانع دخالت كساني در كار اين معاونت شود كه بارها ثابت كردهاند كه به جاي كمك به تامين خير عمومي، درصدد كوبيدن ميخهايشان به بدنه كشتي فرهنگ و هنر هستند. كساني كه انگار ابايي از غرق شدن اين كشتي و سرنشينانش ندارند.
نادره رضايي در عرصه هنر اگر بتواند با سازوكارهاي مديريتي بجا و جلب مشاوراني كه واقعا خارج از هر گونه حب و بغض و ياركشي جناحي قصدشان خدمت به وضعيت هنر و هنرمند در اين سرزمين است بهره گيرد و گوش شنوايي داشته باشد و بكوشد در اين حوزه تأثيرگذار و جريانساز باشد. بايد مراقب باشد كه به اشتباه و ناخواسته تبديل به مانند ديگراني نشود كه به هر چيزي فكر ميكنند جز پويايي هنر. براي تحقق امور و برنامههاي طبعا وفاقمحور دولت، بايد در كنار دقت، سرعت عمل هم داشته باشد. او همانگونه كه هر روز چوبخط ميزند و شمار روزهاي معاونتش را دارد و امروز دويست و نوزدهمين روز حضورش در اين معاونتش پر ميشود، هفتهها و ماههاي بعدي هم يكي پس از ديگري ميآيند و ميروند. پس پيش از وقت رفتن بايد به فكر باقيات صالحات دوره معاونت خود باشد.