نامه وارده
با عنايت به عريضههاي تقديمي مربوط به مددجويان محكومان مالي كيفري واحد 5 ندامتگاهي تهران بزرگ، اكثريت با سوابق حبس 2 الي 22 سال و ميانگين سني 35 الي 90 سال، سالهاي طولاني است كه پشت ميلههاي زندان بدون هيچگونه سود و نفعي براي شكات به جز فرسايش عمر و همراه آوردن آسيبهاي اجتماعي فساد، فحشا، طلاق و از مهمتر چهره فرزندان و خانوادههايمان را فراموش كردهايم و صداي خاموش ما زندانيان را نشنيده و كسي به داد و فريادمان نميرسد. همانطوري كه به گفته برخي مراجع قانونی، بدهكاران مالي اگر تا آخر عمرشان در زندان باشند علاج كار نيست اما آمارها كه هر روز به آن افزوده ميشود، چيز ديگري را اثبات میکنند. اينجا يك شهر ندامتگاهي است با جمعيت چند ده هزار نفري كه رياست محترم قوه قضاييه حتي يك بار در اين ندامتگان حضور نيافتهاند. اميد به آينده در بين مددجويان و محكومان مالي كيفري اصلا وجود ندارد. از حضرات بزرگوار تقاضا داريم كه به داد و فريادمان برسند. موضوع تاخير تأديه و مخالفت قضات در همكاري با مددجويان و محكومان تاخير تأديه از ديگر بدبختيهاي ما زندانيان مالی است. اجراي سه مجازات همزمان محكومان مالي كيفري، خود جاي بسي تامل دارد كه اين علاج كار نبوده. چرا صاحبنظران و كارشناسان محترم در بين زندانيان محكومان مالي كيفري حضور پیدا نمیکنند تا درددلهاي اين عزيزان را بشنوند و تصميمگيري کنند؟ اگر ما زندانيان مال و اموالی داشتيم، نيازي به سالها ماندن در زندان بود؟ با وجود درخواستهاي مكرر و پيگيريهاي مستمر از شما خواشمنديم صداي خاموش ما زندانيان محكومان مالي كيفري مبني بر بازدید سرزده و بدون اطلاع قبلي و بدون محدوديت عوامل زندان، كارشناسان محترم و اعضاي محترم كميسيونهاي حقوقي و قضايي، اجتماعي، اصل 90 مجلس شوراي اسلامي به همراه صاحبنظران و كارشناسان مجرب از همه بندهاي واحد 5 ندامتگاه تهران بزرگ و حضور همه مددجويان در نمازخانه بند و گوش فرا دادن به درخواستهاي بحق و قانوني و تصميمگيري در بازنگري قانون مجازات اسلامي، آيين دادرسي كيفري و آيين دادرسي مدني ويژه محكومان مالي كيفري و همچنين پيشنهاد عفو عمومي اقدامات عاجل را با انعكاس در آن روزنامه وزين مبذول فرماييد.