تهران و زمينلرزههاي درون ورقي
زمانبندي اين فرآيندها و درنظر گرفتن رابطه آنها با رويدادهاي لرزهاي مانند آنچه در سالهاي 1812-1811 رخ دادهاند، حياتي است. درحالي كه ايجاد رابطه مستقيم بين ذوب يخبندان و زمينلرزههاي خاص به دليل فعل و انفعالات زمينشناختي پيچيده در بازههاي زماني طولاني چالشبرانگيز است، شواهدي وجود دارد كه نشان ميدهد اثرهاي بازگشت پس از يخبندان همچنان بر لرزهخيزي در دوران تاريخي اثر ميگذارد. فعاليت لرزهاي قابلتوجه در مناطق درونورقي مانند پهنه لرزهزاي نيومادريد به الگوهاي عقبنشيني يخبندان از دورههاي قبلي مرتبط است. تنش انباشته شده طي زمان به دليل بازگشت ايزواستاتيك و تغييرات هيدرولوژيكي درحدود سالهاي (1812-1811) به نقطه اوج رسيده و منجر به سري زمين لرزههاي قدرتمند(1812-1811) شده است. هنگامي كه اين تنش انباشته شده از قدرت سنگهاي محل گسله بيشتر شود، منجر به گسيختگي ناگهاني و يك زلزله ميشود.
رشتهكوههاي البرز تحت تاثير فعاليتهاي يخبندان در 25000 سال گذشته، بهويژه در طول و پس از آخرين عصر يخبندان، قرار گرفتهاند. پوشش يخبندان در آخرين عصر يخبندان طي 110 هزار تا حدود 10 هزار سال قبل وجود داشته و حدود 25000 سال پيش يخچالهاي طبيعي به حداكثر وسعت خود رسيدند. يخچالهاي كاسپين عمدتا در دامنههاي جنوبي رشته كوه البرز قرار داشتهاند. فازهاي ذوب پس از عصر يخبندان با شروع افزايش دما در پايان آخرين عصر يخبندان اتفاق افتاده و به تدريج اين يخچالها شروع به عقبنشيني كردند. در هولوسن اوليه (11700 - 8200 سال پيش): ذوب قابلتوجهي در اين دوره با افزايش دماي جهاني رخ داد. بسياري از يخچالهاي طبيعي درهها به سرعت شروع به عقبنشيني كردند. در اواسط هولوسن (8200 - 4200 سال پيش): گرم شدن مداوم منجر به عقبنشيني بيشتر يخچالهاي طبيعي شد. برخي از يخچالهاي كوچكتر ممكن است در اين مدت كاملا ذوب شده باشند. در هولوسن پاياني (4200 سال پيش تاكنون): در حالي كه برخي از بقاياي يخچالها تا اين دوره باقي مانده بودند، اندازه بسياري از آنها بهطور قابلتوجهي كاهش يافته يا به دليل تغييرات اقليمي مداوم ناپديد شده بودند. يخچالهاي خاص كه به دليل ذوب شدن تقريبا ناپديد شدهاند عبارتند از: يخچال علمكوه كه در نزديكي قله علمكوه واقع شده است، در دهههاي اخير عقبنشيني قابلتوجهي از خود نشان داده است. يخچال توچال در شمال تهران كه نشانههايي از عقبنشيني قابلتوجه را نشان ميدهد.
توجه خاص به اين ذوبهاي بزرگ يخچالي در پايان آخرين عصريخ براي درك بزرگترين زمينلرزه محتمل در شمال تهران، كه فراتر از حد بزرگاي شناخته شده تاكنون است، بسيار در درك فرآيند يك زمينلرزه مهم درون ورقي در محدوده تهران قابل توجه است.