• ۱۴۰۳ شنبه ۱۳ بهمن
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5971 -
  • ۱۴۰۳ شنبه ۱۳ بهمن

به مناسبت پايان سريال «زخم كاري» به كارگرداني محمدحسين مهدويان

داستان اقتدار زنان

شاهين شجري‌كهن

در بين سريال‌هاي شبكه خانگي و رقباي تلويزيوني‌شان، زخم كاري يكي از برندهاي تثبيت شده و موفق چند سال اخير بود كه توانسته هم جهان و شخصيت‌هايش را به مخاطب بشناساند و هم آنقدر جذابيت بسازد كه در اين فضاي شلوغ و آشفته بازار پلتفرم‌هاي مختلف فضايي ايجاد كند كه تا فصل چهارم تداوم داشته باشد و مخاطب هم دنبالش كند، قطعا در مقايسه با استانداردهاي سينمايي و اصول سريال‌سازي جهاني نه تنها «زخم كاري» كه هيچ سريال ايراني حرفي براي گفتن ندارد.
بهترين سريال‌هاي ما در اين سال‌ها آنهايي بودند كه از لحاظ محتوا و موضوع و طرح مساله توانستند توجه جامعه را جلب كنند و يك اجراي ساده و شسته و رفته داشته باشند، مثل «در انتهاي شب»، «افعي تهران»، «پوست شير » .
البته غير از سريال‌هاي تاريخي كه جاذبه‌هاي خودشان را دارند بهترين سريال‌هاي ما محتوا محور بودند و همه در يك فصل تمام شدند، اما سريال «زخم كاري» توانست ايده و جهان داستاني خودش را گسترش دهد و يك محمل دراماتيك واحد را با تلفيق مايه‌هاي شكسپيري و ادبي و استفاده از الگوهاي كلاسيك و در هم آميختن آنها با موضوعات روز و داستان‌هاي امروزي (شخصيت‌هايي كه از دل واقعيت مي‌آيند) تبديل به يك الگوي موفق در صنعت سرگرمي كند. 
تاكيد مي‌كنم سريال «زخم كاري» به عنوان اثر هنري قابليت بررسي ندارد نه «زخم كاري» كه هيچ سريال ايراني نه در تلويزيون و نه در شبكه نمايش خانگي در چند سال اخير نداشتيم كه ارزش بررسي ادبي و هنري داشته باشد. ‌اگر «زخم كاري» را مثال مي‌زنيم بايد در جايگاه خودش و در مقايسه با سريال‌هاي ديگري كه در سه، چهار سال اخير ساخته و عرضه شدند، مقايسه و داوري كنيم. ‌
«زخم كاري» بايد با «گناه فرشته»، «گردن‌زني»، «بازنده» و ديگر رقبا و انبوهي از كارهاي كمدي، عامه‌پسند و ضعيف مقايسه شود كه حتي يك فصل هم دوام نمي‌آورند و با سرهم‌بندي جمع مي‌شوند و به سرعت جاي‌شان را به سريال ديگر مي‌دهند بدون اينكه بفهميم چه شد. 
در اين نوع سريال‌ها فقط بازيگران و فضا و لوكيشن هستند كه عوض مي‌شوند، اما «زخم كاري » جهان مشخص دارد، مهدويان توانست با اجراي تكنيكي تميز و استفاده از ايده خلاقانه كهن الگوهايي كه در حافظه مخاطب به صورت ريشه‌اي جذاب هستند، مثل مكبث و هملت، آنها را به امروز بياورد و در دنيا و معادلات و شخصيت‌هاي امروزي آن كهن الگوها را بپروراند و حاصلش معجوني شد كه از يك‌سو انتقام و خشم را بازتاب مي‌دهد و از سوي ديگر احساسات انساني، ضمن اينكه قصه از غافلگيري و پيچ و تاب و ماجراهاي پشت سر هم بي‌بهره نيست، همه اين موارد را در يك ظرف كلي به اسم «زخم كاري» مي‌بينيم. 
حالا ممكن است يك فصل قوي‌تر و يك فصل ضعيف‌تر باشد، اما در كل وقتي براي مخاطب امروزي اسم مالك را مي‌آوري بلافاصله مي‌فهمد اين شخصيت از كجا آمده، چه ريشه‌اي دارد، چه خطاها و كارهاي مثبت و منفي كرده و دوست و دشمنش كيست يا وقتي مي‌گوييم سميرا، باز هم مخاطب او را مي‌شناسد، ‌همين نشان مي‌دهد شخصيت‌ها هويتي دارند كه در ذهن مخاطب تثبيت شده است.
به اين نكته دقت كنيم در دنياي سريال‌سازي ما كه اغلب قهرمان‌هاي كنشگر مردها هستند و زنان حضور حاشيه‌اي دارند و تماشاگر هستند يا واكنش‌دهنده‌اند، ‌«زخم كاري» يك امتياز بزرگ دارد و آن اينكه شخصيت‌هاي زن را منفعل تصوير نمي‌كند، ‌همه شخصيت‌هاي زن صاحب اختيار و كنش و تصميم‌گيري هستند، ثروت در دست زنان است، زن‌ها به ‌شدت براي اهداف‌شان مبارزه مي‌كنند، حتي شخصيت‌هاي منفي زن (سميرا و سيما و پاني) زن‌هاي عملگرا هستند كه با مردها در موقعيت برابر مي‌جنگند و ضعف نشان نمي‌دهند. دشمني، دوستي و توانايي‌شان بر مبناي منافع‌شان است، به عنوان نمونه سميرا و مالك (كاري به زن و مرد بودن آنها نداريم) هر دو حريف هم هستند، قدرت دارند و كنشگرند. 
مهدويان در «زخم كاري» شخصيت‌هاي زن را موثر تصوير كرده و اين نكته مهمي در ميان سريال‌ها و فيلم‌هاي سينماي ايران است كه شخصيت‌هاي زن عموما تا اين اندازه موثر و پررنگ نبودند. 
 نكته مهم ديگر اينكه اين سريال بازي‌هاي خيلي خوبي دارد و اجزاي سازنده‌اش باكيفيت است، قطعا از سريالي كه در قالب سرگرمي ساخته مي‌شود، انتظار نداريم تاملات فلسفي براي مخاطب ايجاد كند، ‌از چنين سريالي بيشتر مي‌خواهيم سطح سليقه مخاطب را بالاتر ببرد و متوسل به تمهيدات زرد و قالب‌هاي سرهم‌بندي نشود و كار تميز و باكيفيتي و به لحاظ تكنيكي بدون اشكال ارايه دهد. ‌زخم كاري فيلمبرداري و صحنه‌پردازي چشمگيري دارد، ‌نوع استفاده از لوكيشن و معماري كاملا قابل توجه است. ‌از همان فصل يك از موسيقي بسيار خلاقانه استفاده كردند، ‌آهنگ‌هايي كه با صداي خواننده و با حضور محسن چاوشي است كه بعد از سريال شهرزاد، زخم كاري هم توانست از اين الگو خوب استفاده كند و باند صوتي متنوع و غني داشت.
در مورد بازي بازيگران هم بايد گفت تقريبا تمام بازيگران اصلي كارشان خوب و قابل توجه است و بهترين نقش‌شان را بازي كرده‌اند، ‌جواد عزتي بعد از «زخم كاري» و چند فيلم تبديل به سوپراستار تثبيت شده مي‌شود و اين سريال فضا برايش ايجاد مي‌كند تا او توانايي خودش را نشان دهد و مخاطب را جذب كند و كلاس بازيگري‌اش را ارتقا دهد، همين اتفاق براي رعنا آزادي‌ور مي‌افتد، رعنا هيچ نقشي در كارنامه‌اش نيست كه ده درصد پتانسل شخصيت‌پردازي سميرا در آن وجود داشته باشد، ممكن است كسي «زخم كاري» را دوست نداشته باشد، اما منكر بازي‌هاي درخشان و چشمگير بازيگران، ‌اين سريال نمي‌تواند بشود.
رعنا آزادي‌ور در اين سريال درخشان است يا هانيه توسلي يكي از بهترين بازي‌هاي خود را در اين سريال ارايه مي‌دهد، زني كه گوش به فرمان كسي نيست و مطابق ميل خود رفتار مي‌كند، همين‌طور الناز ملك و چهره‌هاي جوان مثل پژواك ايماني كه براي نقش‌هاي فرعي انتخاب شدند و قدرت مانور دارند، ‌مثلا وجه تازه‌اي از توانايي‌هاي عباس جمشيدي‌فر نشان داده شد در حالي كه در سريال‌هاي ديگر نقش‌هاي فرعي مزه‌پران وردست داشت، ‌اما در اين سريال تاثيرگذار ظاهر مي‌شود، ‌اغلب بازيگران فضاي نشان دادن و پرورش شخصيت را دارند و داستان هم با همه نقدها به نحوه روايت و فراز و نشيب‌ها در چهار فصل، گليم خود را از آب بيرون مي‌كشد و مخاطب را تا پايان فصل چهار با خود همراه مي‌كند.
فيلمنامه در همه فصل‌ها قدرت يكساني ندارد. قبول دارم اضافه شدن بعضي شخصيت‌ها، باعث افت سريال در بعضي اپيزودها مي‌شود ولي سريال قسمت‌هاي خوب و فراز‌هاي داستاني جذاب و درگيركننده به خصوص در فصل سه و چهار كم نداشت و داستان طوري پيش مي‌رود كه سريال به انسجام روايي مي‌رسد.
دوم اينكه در بعضي قسمت‌هاي سريال «زخم كاري» به لحاظ صحنه‌پردازي، صحنه‌اي به يادماندني وجود دارد كه در هر سريالي شبيه آن را مي‌بينيم و در ذهن‌مان ثبت مي‌شود، ‌مثل سكانس به هم زدن عروسي يا سكانس لب دريا و چاقو خوردن مالك. 
كلام آخر: ما انتظارمان از يك سريال شبكه نمايش خانگي اين نيست كه نماينده ما در اسكار باشد يا با بهترين نمونه‌هاي نتفليكسش رقابت كند، چون توان و زمينه‌اش را نداريم، ‌انتظار ما اين است كه سريال شسته و رفته با اجراي تميز و كم‌فروشي با ديالوگ‌هاي درست بازيگران و فيلمبرداري و تدوين حرفه‌اي و كارگرداني كه قاب‌بندي و نماي بصري سريال برايش مهم باشد و نيايد همه نماها را به دستيارانش بدهد تا آنها برايش جمع و جور كنند.
 مهدويان به لحاظ ثبت كارگرداني نشان داده كه وسواس دارد و به قابش توجه دارد و نوع استفاده از پس زمينه و پيش زمينه بصري برايش مهم است.
 نقطه استقرار دوربين و جانمايي شخصيت‌ها در صحنه و حركت دوربين پا به پاي شخصيت‌ها در لوكيشن‌ها و معماري به دقت طراحي شده جزو ويژگي‌هاي كارگرداني سريال زخم كاري است كه نمره قابل قبولي مي‌گيرد.
 در مقايسه با ساير محصولات صنعت سريالي ما «زخم كاري» يكي از پنج سريال برتر اين چند سال اخير بوده و جزو معدود سريال‌هايي در كنار شهرزاد بود كه توانسته فرانچايز بسازد و نام و نشان داشته و هويتمند باشد، ‌چنين موردي را اگر داشتيم بيشتر در قالب كمدي نظير پايتخت بوده ولي سريال دراماتيك خارج از بودجه صداوسيما كه روي پاي خودش بايستد در اين معادلات عرضه و تقاضا و بحث بازار و سرمايه‌سالاري، ‌اتفاقي است كه كمتر تكرار مي‌شود، زخم كاري در جايگاه و سطح خودش به عنوان سريال سرگرم‌كننده نمره قابل قبولي مي‌گيرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون